خاطره جالب
شهید مدافع حرم محمودرضا بیضایی
°
محمودرضا در حلب برای گرا گرفتن از گوگل ارث کمک میگرفت، اما خمپارهها به هدف نمیخوردند.
شهید بیضایی متوجه شده بود که مختصات #گوگل برای #عراق و #سوریه خطا دارد و این خطا را عمدی میدانست. بعد از مدتی مقدار این خطا را محاسبه کرده بود و به صورت تجربی آن را روی نقشه گوگل اعمال میکرد و گرا میداد و جایی که میخواست را دقیق میزد.
#لبیک_یازینب
#شهید_محمودرضا_بیضائی
@Revayateeshg
🔰ماجرای جالب گفتوگوی #شهید_محمد_خانی با #تڪفیری_ها
یڪی از #بی_سیمهای 📞 تڪفیریها افتاد دست ما . سریع بیسیم را برداشتم . میخواستم بد و بیراه بگم . #عمار (شهید محمدخانی) آمد و گفت ڪه دشمن را #عصبانی_نڪن .☝️
گفتم : پس چی بگم به اینا🤔 ؟!
گفت :👈 «بگو اگه شما مسلمونید ، ما هم مسلمونیم . این #گلولههایی ڪه شما به سمت ما می زنید باید وسط #اسرائیل فرود میومد ...»
❓سؤال ڪردند شما ڪی هستید و چرا با ما میجنگید ؟!
گفت :👈 «به اونها بگو
ما همونهایی هستیم ڪه #صهیونیستها رو از #لبنان بیرون ڪردیم . ما همون هایی هستیم ڪه #آمریڪایی ها رو از #عراق بیرون ڪردیم .
ما لشڪری هستیم از #لشڪر_رسول_الله...
هدف نهایی ما #مبارزه با صهیونیست ها و آزادی #قبله اول مسلمون ها #مسجدالاقصی است...
✅بحث و جدل ما ادامه پیدا ڪرد تا وقت اذان .
بعد از ظهر همان روز ۱۲ نفر از تڪفیریها تسلیم ما شدند🤚✋ .
میگفتند :👈 «از شما در ذهن ما یڪ #ڪافر ساخته اند .»
#ڪتاب_عمارحلب
#شهید_محمدحسینمحمدخانی
@Revayateeshg
#زندگینامهشهدا 💌
#سالروز_شهادت 🌷
#روایت_عشق ❤️
#شهیدكاظممحمدعلي پنجم دي 1344 ، در شهرستان ري چشم به جهان گشود.
تا دوم متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند كارمند پالا يشگاه بود. به عنوان #پاسدار وظيفه در #جبهه حضور يافت. چهاردهم بهمن 1366 ، با سمت بی سیم چي گردان در #حلبچه #عراق بر اثر اصابت تر كش به پا و سر، #شهيد شد. پيكر او را در بهشت زهراي شهرستان تهران به خاک سپردند.
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ🌹
@Revayateeshg
#زندگینامهشهدا 💌
#معرفیشهدا 🍃
#روایت_عشق ❤️
#شهیدمحمدحسینیوسفالهی 🌷
سال ۱۳۴۰ در شهر «کرمان» متولد شد، پدرش فرهنگی بود و در آموزش و پرورش خدمت می کرد.آغاز جنگ #عراق علیه #ایران در لشکر ۴۱ ثارالله واحد اطلاعات و عملیات به فعالیت خود ادامه داد و بعدها به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب شد.
در طول #جنگ پنج مرتبه به سختی مجروح شد و بالاخره آخرین بار در عملیات والفجر هشت به دلیل مصدومیت حاصل از بمبهای شیمیایی در بیست و هفتم بهمن ماه سال ۱۳۶۴ در بیمارستان لبافی نژاد تهران به #شهادت رسید.🕊🥀
@Revayateeshg
#زندگینامهشهدا 🌺
#معرفیشهدا 🕊
#شهید_محمد_بنیادی فرزند اسکندر در سال 1337 در قم چشم به جهان گشود.
🔹 او در تاریخ 13/8/62 در جبهه خاک #عراق در نبرد با صدامیان کافر در عملیات پیروزمندانه #والفجر4 در حین بررسی منطقه عملیاتی بر اثر اصابت گلوله تانک به سنگری که ایشان در آن مستقر بودند بر اثر اصابت ترکش به ناحیه سر به درجه رفیع #شهادت نائل آمد.
#روایت_عشق ❤️
#یادشهداباصلوات📿
الهمـــــــــــــــ🤲🏻
صلـــــــــــــــــی🌸
علـــــــــــــــــــــی🌻
محمــــــــــــــــــــد❤️
وآلـــــــــــــــــــــــــــ🌼
محمــــــــــــــــــــــــد🍃
وعجـــــــــــــــــــــــــــــل🌺
وفـــــــــــــــــــرجهـــــــــــــــــــــم🦋
@Revayateeshg
📌 ماجرای نماز اول وقت عبدالحسین
🔹️ شهید عبدالحسین یوسفیان صدای اذان را که میشنید، دست از کار میکشید، وضو میگرفت و با اخلاص در درگاه خدایش نماز میخواند.
◇ نمازخواندنش دیدنی بود تا به حال کسی را با این حال و خلوص ندیده بودم.
◇ یک روز مأموریتی داشتیم که به لشکر رفته بودیم، کارهایمان که تمام شد، سوار ماشین شدیم که برگردیم.
◇ صدای اذان را میشنیدیم که عبدالحسین گفت: پیاده شویم تا نمازهایمان را اول وقت بخوانیم و برویم.
◇ یکی از دوستان گفت: تا گردان راه زیادی نیست، در گردان نمازمان را میخوانیم.
◇ در طول مسیر، عبدالحسین دائماً میگفت: اگر در زمانِ نماز اول وقت تأخیر بیفتد، در تمام کارها تأخیر میفتد، یکدفعه برای ماشین اتفاقی افتاد و بدلیل آن مشکل، توقّف کردیم.
◇ عبدالحسین خندهای کرد و گفت: اینهم عاقبت تأخیر در نماز.
🔹️ عبدالحسین در #سوریه فرمانده نیروهای مردمی #عراق بود و با چند تن از دوستانش از شهرهای آزاد شده، مراقبت می کردند.
◇ ایشان ۴۵ روز در منطقه حضور داشت. در ادامه حضورش، عده ای از همرزمانشان در محاصره دشمن قرار می گیرند. که برای نجات دوستان می رود و تیر به قلب، دست، پهلو، پای چپ و چشمش اصابت می کند و به شهادت می رسد.
💟 شهید عبدالحسین یوسفیان در ۲۹ آبان سال ۱۳۹۴ مصادف با شهادت امام حسن عسگری(ع) آسمانی شد. 🌷 روحش شاد و راهش جاودان باد
#شهید_عبدالحسین_یوسفیان 🌷
#نماز_اول_وقت🕊
#روایت_عشق 🌼
@Revayateeshg