🍃نماز،قبل افطار🍃
قبل از افطار،نماز می خواندند.می گفتند:نزدیک افطار،عطش انسان برای آب و غذا زیاد میشود؛در این لحظه ها اجر این نماز بیشتر است.💕
#حاج_قاسم
#ماه_رمضان
#نماز_اول_وقت
@Revayateeshg
اگه سر سفره افطار به کسی که کنارمان نشسته بگوئیم :
روزه ات قبول باشه ، اون چی جواب میده؟؟؟ 🤔
حتما میگه: ازشمام قبول باشه و ممنونم و کلی بهمون محبت میکنه .😌🍃
حالا اگه سر افطار سرمون رو بالا بگیریم و به #امامزمان (عج) عرض کنیم : آقاجون روزه تون قبول ، مطمئن باشید آقا هر جوابی بدهند ، دعاشون در حقمون مستجابه .😍❤️
#روایت_عشق
#ماهرمضان
@Revayateeshg
روایت عشق🖤
اگه سر سفره افطار به کسی که کنارمان نشسته بگوئیم : روزه ات قبول باشه ، اون چی جواب میده؟؟؟ 🤔 حتما
اقاجان!😍❤️
قبول باشه نماز و روزتون...:))
التماس دعا آقا...!
مارو یادتون نره یه وقت!🙏🏻
اللهمعجللولیڪالفرج 🌸
#امامزمان
#روایت_عشق
#ماهمبارکرمضان
@Revayateeshg
#دعایسلامتیامامزمان🌹
#قرارهرشبمون🧡
#روایت_عشق 🌸
بسمالله....🌼
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن
صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ
فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ
وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً، حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِيهَا طَوِيلا🤲🏻🌺
@Revayateeshg
امروز روز پنجم است
که در محاصرهایم،
آب را جیره بندی کردهایم
عطش همه را هلاک کرده ،
همه را جز شهدا که حالا کنار هم
در انتهای کانال خوابیدهاند
دیگر شهدا تشنه نیستند!
فدای لب تشنهات ای پسر فاطمه...💔
#شهیدانه
#روایت_عشق
@Revayateeshg
بعضی شب ها که نیمه های شب بیدار می شدم می دیدم، محمدرضا با نـور موبایلش #قرآن سفید کوچکش را در دست گرفته و در حال قرائت قرآن است.
او با قرآن خیلی مأنوس بود و ماهیانه ۳ بار ختم قرآن می کرد.
با اینکه بیست بهار از عمرش گذشته بود، در وصیت نامه اش سفارش کرده بود که، برایش تنها ۵ روز، روزه و ۲۰ نماز صبح قضا کنند...
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
@Revayateeshg
یک روز ظهر وارد خانه شد، سلام کرد، خیلی خسته و گرفته بود، یک ساک دستش بود، آن روز از صبح به مراسم تشییع شهدای گمنام رفته بود، آرام و بیصدا به اتاقش رفت.
صدا کرد:
مادر، برایم چای میآوری؟
برایش چای ریختم و بردم.
وارد اتاقش شدم، روی تخت دراز کشیده بود، من که رفتم بلند شد و نشست.
پرسیدم:
چه خبر؟
در جواب من از داخل ساکش یک پرچم سه رنگ با آرم «الله» بیرون آورد.
پرچم خاکی و پاره بود.
اول آن را به سر و صورتش کشید و بعد به من گفت:
«این را یک جایی بگذار که فراموش نکنی.
هروقت من مُردم آن را روی جنازهام بکش».
خیلی ناراحت شدم، گفتم:
«خدا نکند که تو قبل از من بری».
اجازه نداد حرفم را تمام کنم، خندید و گفت:
«این پرچم روی تابوت یک شهید گمنام تبرک شده است»
وقتی من مُردم آن را روی جنازه من بکشید و اگر شد با من دفنش کنید تا خداوند به خاطر آبروی شهید به من رحم کند و از گناهانم بگذرد و شهدا مرا شفاعت کنند».
نمیدانست که پرچم روی تابوت خودش هم یک روزی تکه تکه برای شفاعت دست همه پخش میشود....
راوی: مادر
#شهید_حسن_قاسمی_دانا
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
@Revayateeshg
جای شهید خرازی خالی که میگفت اگر برای خدا جنگ میکنید احتیاج ندارد به من و دیگری گزارش کنید.
گزارش را نگه دارید برای قیامت.
اگر کار برای خداست گفتنش برای چه ؟
#شهید_حسین_خرازی
#روایت_عشق
#کلام_شهدا
@Revayateeshg
#دلنوشته
#سحرششم....
مینویسم برایت از قلبی که لانه همه بیماری های زمین است💔
مینویسم برایت از چشمانی که قلب بیمارم، باران را از او ربوده است🌧
مینویسم برایت از دستانی که حضور در برابرت را نیاموخته است...😔
و تو با این شرح حال هنوز هم
دلبر بی دل باقی نمانده ای💜
آنقدر بزرگی که شرمندگیم ازارت میدهد
آنقدر مهربانی که که سر به زیر افکندنم... شرمسارت میکند
من کج میروم تو شرم می کنی🌱
من خطا می کنم تو حیا می کنی🌱
من عهد میشکنم و تو باز منتظر می مانی🌱
شنیده ام برای خودت نامی را پسندیده ای 🌸
تا هر بار که روی آمدن به سمت آغوشت نداشتم آن را در کف دستانم بگیرم و دستانم را به سویت بالا بیاورم.... 🤲🏻
شنیده ام گفته ای طاقت دیدن شرم مرا نداری❤️
راستی برای چنین دلبری چگونه باید جان داد؟؟
شب، شرم سیاهی تمام عمرم را پشت قشنگ ترین نام تو پنهان میکنم و دل به دل دریا میسپارم🌊
من حتما تطهیر خواهم شد... ☔️
یا اِلهَ العاصین🌻
ای دلبر کسی که جز گناه هیچ ندارد🌹
#روایت_عشق
#ماهمبارکرمضان
@Revayateeshg
دعای روز ششم ماه رمضان🌙✨
هدیه به:
#شهید_مسلم_خیزاب🌹
#روایت_عشق🍃
#ماهمبارکرمضان✨
@Revayateeshg
لینک دانلود صوت #جزء_ششم قرآن کریم
با صدای استاد پرهیزکار🌱
هدیه به #شهید_محمد_پورهنگ
🌸 http://j.mp/28MBohs
#ماه_رمضان
#روایت_عشق
@Revayateeshg
202030_2026973628.mp3
2.75M
#قرارصبحگاهی ☀️🌈
#روایت_عشق ❤️🌷
#امام_زمان 🦋
#دعایفرج 🤲🏻🍃
🌼بسم الله الرحمن الرحيم🌼
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،
وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ،
وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ،
اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً
كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ
اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ،
وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني
السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ،بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ.
⊰@Revayateeshg⊱
#زیارتنامهشهدا🌷
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم.
@Revayateeshg
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
سر تا پاش خاکی بود
چشماش از سوز سرما سرخ شده بود.
از چهره اش معلوم بود خیلی حال خوبی نداره.
اما رفت و وضو گرفت تا نماز بخونه.
گفتم:
شما حالت خوب نیست،
لااقل یه دوش بگیر، غذایی بخور، بعد نماز بخون.
سر سجاده ایستاد، نگاهی بهم کرد و گفت:
من خودم رو با عجله رسوندم خونه تا نماز اول وقت بخونم.
کنارش ایستادم، حس می کردم هر لحظه ممکنه بیفته زمین!
تا آخر نماز ایستادم تا اگه خواست بیفته بگیرمش...!
#شهید_محمد_ابراهیم_همت فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسولاللّه
شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۱۷
مزار: شهرضا، اصفهان
عملیات: خیبر، جزیره مجنون
راوی:
همسر شهید
•┈┈•❀🌷❀•┈┈•
@Revayateeshg
هرموقعبهبهشتزهرامیرفت...
آبۍبرمیداشتوقبورشهدارومۍشست!
میگفت:
باشهداقرارگذاشتمکهمنغباررو
ازروۍِقبرهاۍآنهابشورموآنهاهمغبارِ
گناهروازروۍِدلمنبشورند...❤️
#شهیدرسولخلیلی
#روایت_عشق
#شهیدانه
@Revayateeshg
🌿 شش سحر آمده ام شاه به من توشه بده
🌿 ششمین روز گذشت، روزی شش گوشه بده
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله
#ماه_مبارک_رمضان
#روایت_عشق
@Revayateeshg
بیاین تواینسحرشبهاۍماهرمضان
نمازشببخونیم؛لازمنیستحتما۱۱رکعتبخونیم !
دورکعتمثلنمازصبحبهنیتنافله شب هم خوبه!
همین🙂
ولیحالااگهدیدیمحوصلهداشتیم یهدورکعت دیگههم میخونیم وبیشترش میکنیم🙃
قدرِاینماهِبزرگو بدونیم
نزاریم فرصتهامون از دست بره
التماسدعا♥️
#ماه_رمضان
#نماز_شب
@Revayateeshg
#دلنوشته 💌
#سحرهفتم 🍃
تنها از یک قلب بیمار🖤
گم کردن ردپای تو انتظار میرود...
بیماری دلم یک سو 🔥
و گم کردن های مکرر تو از سوی دیگر
تمام حجم دلم را به درد آلوده کرده است
هر دم که نگاهم از آسمان کنده میشود🌸
چاره ای ندارن جز آنکه بر پهنای وجود خاکیم سایه بیندازد🌹
و آن وقت من به جای روی ماه تو،
فقط سایه ای از خودم را میبینم🌱
که داغ من بر گستره دلم سنگینی میکند
سنگین شدهام دلبرم ❣
اصلا دیگر دلی برایم نمانده که تو دلبرش باشی و این سنگینی شرح حال دل بیماری است
که چشمانش تو را از خاطر برده اند💔
تا چشمانم به خودم میوفتد به چشم بر هم زدنی تو را گم میکنم😔
و تازه میفهمم که فاصله من تا تو
فقط همین یک قدم است👣
خُودِ خُودِ خُودَم....
پا روی خودم که بگذارم بی پرده تو را در آغوش خواهم کشید.... 🌺
امشب عجیب از بوی طبابت تو پر شده است🌙
میدانی....
آنقدر دلم را قرص کرده ای که هرگاه دلم بیمار میشود،
هراسی از آن مرا احاطه نمیکند🌻
زیرا به اعجاز سر انگشتان
طبیبم ایمان دارم💞
امشب...
کتاب نسخه های تورا باز میکنم
تا نسخه ای برای درد دلم پیدا کنم
اما یادم میاد تمام سطر سطر نسخه های تو شفای سینه های بیماریست که به دنبال نور سرم میکشد...
طبیب من...
درد دلم را سامان میدهی❤️
#روایت_عشق
#ماه_مبارك_رمضان
@Revayateeshg