بسم الله الرحمن الرحيم

💞💍💞💍💞💍💞💍💞💍💞 💍💞💍💞💍💞💍💞💍💞 💞💍💞💍💞💍💞💍💞 💍💞💍💞💍💞💍💞 💞💍💞💍💞💍💞 💍💞💍💞💍💞 💞💍💞💍💞 💍💞💍💞 💞💍💞 💍💞 💞 #قلم_عشق به قلم ریحانه بانو.. #پارت_1 +سارا بسه چقدر درس می خوانی بیا شام بخور ☆باشه مامان الان میام +رضا نمی خواهی چیزی بهش بگی می ترسم چشماش ضعیف بشه انقدر درس میخوانه _چیکارش داری خانم بزار دریش را بخوانه حق داره سه ماه دیگه بیشتر تا کنکور نمانده شما هن انقدر حرص نخور به خیال خودشون داشتن آرام حرف میزدن 😐بهتره برن تا دوباره شروع نکردن _به به دختر عزیز بابا چطوره؟ درس خواندن خوب پیش میره؟ ☆ممنون بابای گلم درس خواندن هم خوب پیش میره الحمدالله +اگه من اضافه هستم برم شما ادامه بدین 😐😂 _شما که تاج سری خانم، به به چه کردی در سکوت شام را خوردیم و من به اتاق برگشتم خیلی خسته بودم خودم را پرت کردم روی تخت و خوابیدم ﴿فردا ﴾ +سارا پاشو، پاشو ببین کی داره بهت زنگ میزنه ☆باشه مامان خودم بعد بهش زنگ میزنم هرکی هست بزار بخوابم +شماره آشناست فکر کنم سحر داره بهت زنگ میزنه ☆مامان بعدن..... سریع حرفم را خوردم ، سحر بهترین رفیقم بود خیلی دوستش داشتم و خیلی وقت بود هم دیگه را ندیده بودیم سریع گوشیم را از مامان گرفتم و جواب دادم مامان که متعجب داشت بهم نگاه می کرد نگاه متاسفی بهم انداخت و رفت ☆سلام سحر جان _ سلام مو کوفت چرا انقدر دیر جواب میدی ۴ بار زنگ زدم دیگه داشتم نگران می شدم ☆اِ ببخشید آخه خواب بودم مامانم آمد بیدارم کرد _خیله خب، میایی امروز بریم هم را ببینیم دلم برات تنگ شده ☆منم همین طور امروز چند شنبه هست؟ کپی، فوروارد یا با لینک یا با اسم نویسنده ممنوع =هک و فیلتر راضی نیستم و اینکه این رمان ثبت شده اصلا راضی نیستم که حتی باز نویسی بشه آخرت خودتون را خراب نکنید ☺️ 💍 💞💍 💍💞💍 💞💍💞💍 💍💞💍💞💍 💞💍💞💍💞💍 💍💞💍💞💍💞💍 💞💍💞💍💞💍💞💍 💍💞💍💞💍💞💍💞💍 💞💍💞💍💞💍💞💍💞💍 💍💞💍💞💍💞💍💞💍💞💍

💞💍💞💍💞💍💞💍💞💍💞 💍💞💍💞💍💞💍💞💍💞 💞💍💞💍💞💍💞💍💞 💍💞💍💞💍💞💍💞 💞💍💞💍💞💍💞 💍💞💍💞💍💞 💞💍💞💍💞 💍💞💍💞 💞💍💞 💍💞 💞 #قلم_عشق به قلم ریحانه بانو.. #پارت_2 _امروز که پنج شنبه هست،چطور؟ ☆اها هیچی، باشه فقط هم دیگه را کجا ببینیم؟ _بچه ها توی مدرسه قرار تا یک ساعت دیگه جشن خدا حافظی بگیرن ، خانم محمدی هم هست به نظرت بریم انجام؟ ☆واییی 😍اگه خانم محمدی هم هست که حتما بریم _آره منم حسابی دلم براشون تنگ شده بریم همون جا، پس میبینم. ☆باشه 😍خداحافظ _خدا حافظ از این که خانم محمدی هم هست خیلی خوشحال بودم اون معلم فیزیک و شیمی ما بود و خیلی مهربون مخصوصا برای اینکه سنش کم بود رابطه ی خوبی با ما داشت سمت آشپز خانه رفتم و از مامان برای رفتن اجازه گرفتم صبحانه خوردم و سریع آماده شدم و زنگ زدم به آژانس روی کاناپه نشستم و شکلاتی را برداشتم و خوردم همینکه صدای بوق آمد از مامان خداحافظی کردم و به سمت مدرسه حرکت کردم بعد از ۲۰ دقیقه بالاخره رسیدیم. تشکر کردم، پول را دادم و پیاده شدم. جلوی در مدرسه ایستادم و به در مدرسه نگاه کردم انگار بعد از سه سال باید خداحافظی میکردم و این آخرین باری هست که اینجا هستم همین طور به در خیره بودم که دستی روی شانم نشست به عقب برگشتم که دیدم سحر هست سریع من را بغل کرد حتی نزاشت درست چهره اش را ببینم ☆سحر منو داری خفه میکنی _یعنی دلت برام تنگ نشده؟!☹️ ☆چرا ولی الان من را درست بغل نکردی داری خفم میکنی 😂 یکم رفت عقب که دوباره هم دیگه را بغل کردیم حدود یک ماه بود هم دیگه را ندیده بودیم از وقتی مدارس تعطیل شده بود... کپی فوروارد یا با لینک یا با اسم نویسنده ممنوع =هک و فیلتر راضی نیستم و اینکه این رمان ثبت شده اصلا راضی نیستم که حتی باز نویسی بشه آخرت خودتون را خراب نکنید ☺️ 💍 💞💍 💍💞💍 💞💍💞💍 💍💞💍💞💍 💞💍💞💍💞💍 💍💞💍💞💍💞💍 💞💍💞💍💞💍💞💍 💍💞💍💞💍💞💍💞💍 💞💍💞💍💞💍💞💍💞💍 💍💞💍💞💍💞💍💞💍💞💍

💚 غربت امام زمان عجل الله از زبان خودشان💔 💌 امام زمان(عج): مردم یک طرف برای خود زندگی می‌کنند من هم یک طرف تنها...💔 🤲 تعجیل در فرج و سلامتی امام تنها و غریبمان صلوات ‌ اللهـم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج #امام_زمان @Revolutio

‹✨🖤› به‌یکی‌گفتن؛ امـن‌ترین‌جــا؎جھاטּکجـاست؟! گفت:زیـرعلـم‌حسیـن‌ابـن‌علی-!🥺🤍 #امام_حسین @Revolutio

「♥️」 اهاے! دخٺر خانمے ڪه بہ جاے آرایش ڪردن و لباسِ جلو باز و جلب توجہ پسراےِ مردم چادر سرٺ مے ڪنے و طعنہ ها رو بہ جون مے خرے... واسه_لبخندِ_مادرت_زهراۜ دمت گرم!خیلے خانمے...!💛😇 @Revolutio

نـمـےدآنَـم چِـــࢪآ.. دَࢪذِهـنِ ڪَـســے نِـمـےگُـنـجَـد.. کــہٺــو مَـعـشـــوقـــہ‌ا؎.. دآࢪ؎بـہ نـآمِ.. چــــآدُࢪ..ッ #چـادرانــھ🦋 @Revolutio

「♥️」 💙 ⃟¦🖇➺••#رفـيقونھ✌️ هنر و علم‌ و سیاست، همہ خوبند ولـی؛ ای به قربانِ‌ همانی که رفـٰاقت بلد است...!😁💖 @Revolutio

••💛🌻🌝•• رفیق . . . میدونی قشنگیه صبح به چیه! به اینه که خدا میگه بیا از اول بنده😁🧡 @Revolutio

°✿فدک✿°: دخٺر‌‌خانم‌هاۍ‌ڪانال خیلی‌هامون‌همیشہ‌میگیم‌کاشکی‌پسر‌میشدیم اون‌وقٺ‌میٺونستیم‌مدافع‌حرم‌بشیم میٺونستیم‌‌خیلی‌کارا‌رو‌انجام‌بدیم میٺونستیم‌بجنگیم..👨‍🦯💔 ولی‌یہ‌صحبٺی‌دارم‌باهاٺون پسر‌نشدیم‌کہ‌مدافع‌حرم‌بشیم اما‌دخٺر‌شدیم‌کہ‌مدافع‌"چادر‌"بشیم😍♥️ ما‌همین‌الانشم‌ٺو‌میدان‌نبردیم جنگیدن‌کہ‌فقط‌با‌ٺیر‌و‌تفنگ‌نیسٺ‌... همین‌کہ‌ٺوی‌این‌بازار‌دین‌فروشی‌و‌بد‌حجابی باحجاب‌باشی‌خودش‌جہاده😌✌️ شہید‌شدن‌فقط‌با‌خمپاره‌و‌مین‌وتیر‌نیسٺ... زمانی‌کہ‌دلٺ‌از‌طعنہ‌و‌پوزخند‌های‌ بہ‌ظاهرروشن‌فکر‌ها‌میشکنہ‌شہید‌میشی... و‌خون‌همون‌اشڪی‌کہ‌از‌چشماٺ‌جاری‌میشہ🥲 پس‌هیچ‌وقٺ‌نگید‌دخٺرا‌نمیٺونن‌بجنگن نمیٺونن‌شہید‌شن! اگر‌پسر‌ها‌‌یک‌بار‌در‌میدان‌نبردن ما‌دخٺرا‌هر‌رو‌ز‌در‌میدان‌نبردیم اگر‌پسرا‌یہ‌بار‌شہید‌میشن ما‌چادری‌ها‌هر‌روز‌داریم‌ با‌‌حرف‌های‌بقیہ‌شہید‌‌میشیم...🥺❤️‍🩹😔 #حرف‌‌حق‌ @Revolutio

•🌱• *#خـداےِ خوبےها(:♥️* *وقتے ڪه بارون میزنه احساس* *میڪنم خـدا میـگه ببین چقـدر* *#دوست دارـم بنده ے من🥰🌧️* *ــ* @Revolutio

#گناه #خدا فقط یک گناه که خدا نمی بخشه @Revolutio

سآعت‌مشاوره‌تحصیلی ۷ نکته مهم برای زمان باقی مانده تا کنکور ▭▭▬▬▭▭▬▬▭▭▬▬▭▭▬▬ 🧡اگر تا حالا درسی رو مطالعه نکردی برای انتخاب منبع آموزشی سراغ کتاب های حجیم و سنگین نرو. ❤️بیشتر از یک ساعت در روز از فضای مجازی استفاده نکن 💙در زمان باقی مانده تا کنکور به جز خانواده و مشاور با هیچکس در مورد شرایط خودت صحبت نکن 💛هر چی که میخوای رو کامل یاد بگیر ناقص خوانی رو کنار بزار و هدفت فقط زود تمام کردن درس ها نباشه 🤍بیشتر از ۷ ساعت در شبانه روز نخواب! 🤎سرت تو کار خودت باشه! به خودت بگو من کار خودم رو انجام میدم و به بقیه کاری ندارم 💚حتما برنامه درسی داشته باش @Revolutio

#استوری #نظامی @Revolutio

ماشاالله انقدر مشتاق بودید ریحانه خانم دید گفتم استقبال میشه ازش 😂

سلام عزیزم آره 😃 بچه های عزیز منتظر نظرات در مورد رمان هستم http://www.6w9.ir/msg/8121234 @Revolutiorn 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

#شهادت

بسم الله الرحمن الرحیم

شهادت امام موسی کاظم (؏) تسلیت باد🖤 #استوری @Revolutio

شهادت امام کاظم (؏) تسلیت باد🖤 #استوری @Revolutio

📱 #کلیپ ؛ #استوری 🔸 خودشو می‌خوام... 👤 استاد #رائفی_پور

💞💍💞💍💞💍💞💍💞💍💞 💍💞💍💞💍💞💍💞💍💞 💞💍💞💍💞💍💞💍💞 💍💞💍💞💍💞💍💞 💞💍💞💍💞💍💞 💍💞💍💞💍💞 💞💍💞💍💞 💍💞💍💞 💞💍💞 💍💞 💞 #قلم_عشق به قلم ریحانه بانو.. #پارت_3 باهم وارد مدرسه شدیم نمی دانستیم جشن کجا برگزار میشه توی نماز خانه یا توی یکی از کلاس ها یا اصلا توی سالن. همین که وارد سالن شدیم هرچی برف شادی و کاغذ رنگ بود روی سر من و سحر خالی شد و همه با هم گفتن خانم محمد عاشـــقــتـــیـــم 😐 ☆بچه ها چیکار می کنید خانم محمدی کجا بود!!!!!! تازه همه متوجه شدن که چه خراب کاری کردن 😁 مریم:حالا چیکار کنیم من دو تا برف شادی دیگه هم داریم ولی کاغذ رنگی ها را ریختم روی سر اینا. سحر که تازه از شک در آمده بود 😂گفت:اول از اینکه سلام دوم از اینکه( اینا) اسم دارن سوم از اینکه حالا من با این چادر که حالا مطمئن هستم لک میفته چه جوری برگردم خانه؟! بعدم افتاد دنبال مریم و ترنم که برف شادی پاشیده بودن روی سر مون همه داشتیم می خندیدیم به این سه تا که زهرا عصبانی شد و گفت:بسه الان خانم محمدی میاد یکی بیاد کاغذ رنگی خورد کنه 😡 انقدر جدی گفت که دیگه کسی جرات نکرد حرف بزنه 🙄 همه چیز را آماده کردیم و منتظر خانم محمدی شدیم با صدای پیامک گوشی به خودم آمدم سعید بود 😍 متن پیام: _سلام آبجی عزیزم خوبی قربونت برم؟ وای چقدر دلم براش تنگ شده بود براش سریع تایپ کردم ☆سلام عزیزم خوبم تو خوبی سربازی خوش میگذاره 😜😂؟ _خوبم سر بازی هم خوش میگذاره 😐😏حیف که پسر نیستی چند سال دیگه خودت تجربش کنی 😂 ☆اِ داداش نگو این شکلی من که دوست دارم _تو نصفت زیر زمینه 😂 ☆ دخب این منم و نمی توانی تغییر بدی که😌 راستی نمیاییی تهران _ان شاءالله میام توی همین هفته یک سر میزنم هوا چطوره؟اینجا که انگار تابستان هست خیلی گرمه 😟 ☆ اینجا هم هوا خوبه نه گرم هست و نه سرد _ باشه آبجی فقط می خواستم احوالت را بپرسم مزاحمت نمیشم خداحافظ ☺️ ☆ مزاحم نیستی عزیزم مراحمی مواظب خودت باش خداحافظ تلفن را توی کیفم گذاشتم که نرگس داد زد: خانم محمدی آمد زود برید سر جا هاتون کپی فوروارد یا با لینک یا با اسم نویسنده ممنوع =هک و فیلتر راضی نیستم و اینکه این رمان ثبت شده اصلا راضی نیستم که حتی باز نویسی بشه آخرت خودتون را خراب نکنید ☺️ 💍 💞💍 💍💞💍 💞💍💞💍 💍💞💍💞💍 💞💍💞💍💞💍 💍💞💍💞💍💞💍 💞💍💞💍💞💍💞💍 💍💞💍💞💍💞💍💞💍 💞💍💞💍💞💍💞💍💞💍 💍💞💍💞💍💞💍💞💍💞💍

🎬 #کلیپ فوق‌العاده مهم و زیبای «ته‌تغاری اهل بیت» 🎤 سخنان بسیار زیبای دکتر بهنود صدر در جمع خصوصی فعالان مهدوی 💢 حتما ببینید و منتشر نمایید...

#ارسالی دوست عزیزمون 🌸

عڪس شمـامانـدبہ روےدر و دیـوار دلــم...♥️🍃(: @Revolutio