eitaa logo
◦•●◉✿ ـבختران انقلابے ✿◉●•◦
150 دنبال‌کننده
2هزار عکس
923 ویدیو
75 فایل
همه چی از۱۴٠٠/۴/۴شروع شد🌸 انقلابی ام منتظرفرمان سیدعلی✌ +خدآ‌‌چه‌دلبرونه‌میگه ولآتحزناِن‌َّالله‌معنـٰا:) -غمگین نشومن کنارتم❤ تبلیغات👇 @Revolutior کانال دیگه مون❣ @Revolutiod02 اللهم عجل لولیک الفرج♥ #آرزویم_رسیدن_توبه_رویایت🌿✨ ³⁰⁰......🛫.....⁴⁰⁰
مشاهده در ایتا
دانلود
*🌷بـسم الله الـرحـمـن الـرحـیـم🌷* بـــه نـــام خــــداونــــد دریـــای نــور خــدایــی ڪه دارد به هر جـا حضور بـــه نـــام خـــداونـــد رنگیـــن ڪمان فــــروزنــــده روز و شــــب آسمـــــان 🕊️🍃
°✿فدک✿°: *🌷بـسم الله الـرحـمـن الـرحـیـم🌷* بـــه نـــام خــــداونــــد دریـــای نــور خــدایــی ڪه دارد به هر جـا حضور بـــه نـــام خـــداونـــد رنگیـــن ڪمان فــــروزنــــده روز و شــــب آسمـــــان 🕊️🍃@Revolutio
°✿فدک✿°: 🦋⃟📸 یا‌اباصالحـ 🌙🌱|• ♥ـدِلْ‌بےٺو ؛ ازیـادبرد‌تمـامِ‌خوشےهایِ این‌دنیارا |🖐🏻 | ویڪ¹لحظـہ‌آمدنٺ‌آبـادمےڪند آن‌معشوقہ‌ی بےتابت‌را.. •🌊• 🌻|↫ 🍃|↫ @Revolutio
امتحان‌خداجلورومونہ‌اونی‌‌بعدا سرش‌بالاست‌کہ‌اینجانمرھ‌منفی‌ نگیرھ‌‌حواسمون‌بـاشه‌کہ‌شرمندھ‌‌‌ مولامون‌نشیم:)'💔 -شهید‌صدرزادھ🎙 @Revolutio
عزیزان از امروز جلد اول کتاب 🌷 *سلام بر ابراهیم* 🕊️ گذاشته میشه گفتم که رمانمون در کانال 👇🏻👇🏻گذاشته میشه @Revolutioroman
*چرا ابراهيم هادي؟* تابستان سال 1386بود. در مسجد امين الدوله تهران مشغول نماز جماعت مغرب و عشاء بودم. حالت عجيبي بود! تمام نمازگزاران از علماء و بزرگان بودند. من در گوشه سمت راست صف دوم جماعت ايستاده بودم. بعد از نماز مغرب، وقتي به اطراف خود نگاه كردم، با کمال تعجب ديدم اطراف محل نماز جماعت را آب فرا گرفته! درست مثل اينكه مسجد، جزيرهاي در ميان درياست! امــام جماعت پيرمردي نوراني با عمامه اي ســفيد بود. از جا برخاســت و رو به ســمت جمعيت شــروع به صحبت كرد. از پيرمردي كه در كنارم بود پرسيدم: امام جماعت را ميشناسي؟ جواب داد: حاج شــيخ محمد حســين زاهد هستند. اســتاد حاج آقا حق شناس و حاج آقا مجتهدي. من كه از عظمت روحي و بزرگواري شيخ حسين زاهد بسيار شنيده بودم با دقت تمام به سخنانش گوش ميكردم. سكوت عجيبي بود. همه به ايشان نگاه ميكردند. ايشان ضمن بيان مطالبي در مورد عرفان و اخلاق فرمودند: دوســتان، رفقا، مردم ما را بزرگان عرفان و اخلاق ميدانند و... اما رفقاي عزيز، بزرگان اخلاق و عرفان عملي اين‌‌ها هستند. بعد تصوير بزرگي را در دست گرفت. از جاي خود نيم خيز شدم تا بتوانم خوب نگاه کنم. تصوير، چهره مردي با محاسن بلند را نشان ميداد كه بلوز قهوهاي بر تنش بود. خوب به عكس خيره شدم. كاملا او را شناختم. من چهره او را بارها ديده بودم. شك نداشتم كه خودش است. ابراهيم بود، ابراهيم هادي!! سخنان او براي من بسيار عجيب بود. شيخ حسين زاهد، استاد عرفان و اخلاق كه علماي بسياري در محضرش شاگردي كردهاند چنين سخني ميگويد!؟ او ابراهيم را استاد اخلاق عملي معرفي كرد!؟ در همين حال با خودم گفتم: شــيخ حسين زاهدكه... او كه سالها قبل از دنيا رفته!! هيجان زده ازخواب پريدم. ســاعت ســه بامداد روز بيســتم مرداد 1386 مطابق با بيست و هفتم رجب و مبعث حضرت رسول اكرم 9 بود. اين خــواب روياي صادقهاي بود کــه لرزه بر اندامــم انداخت. كاغذي برداشتم و به سرعت آنچه را ديده وشنيده بودم نوشتم. ديگر خواب به چشمانم نميآمد. در ذهن، خاطراتي كه از ابراهيم هادي شنيده بودم مرور كردم. ٭٭٭ فراموش نميكنم. آخرين شــب ماه رمضان سال 1373 در مسجدالشهداء بودم. به همراه بچه هاي قديمي جنگ به منزل شهيد ابراهيم هادي رفتيم. مراســم بخاطر فوت مادر اين شــهيد بود. منزلشان پشــت مسجد، داخل كوچه شهيد موافق قرار داشت. حاج حسين اهل الكرم در مورد شهيد هادي شروع به صحبت كرد. خاطرات ايشان عجيب بود. من تا آن زمان از هيچكس شبيه آن را نشنيده بودم! آن شب لطف خدا شــامل حال من شد. من كه جنگ را نديده بودم. من كه در زمان شــهادت ايشان فقط هفت سال داشتم، اما خدا خواست در آن جلسه حضور داشته باشم تا يكي از بندگان خالصش را بشناسم. اين صحبتها ســالها ذهن مرا به خود مشغول كرد. باورم نميشد، يك رزمنده اينقدر حماسه آفريده و تا اين اندازه گمنام باشد! عجيبتر آنكه خودش از خدا خواســته بود که گمنام بماند! و با گذشت سال‌‌ها هنوز هم پيكرش پيدا نشده و مطلبي هم از او نقل نگرديده! و من در همه كلاس‌‌هاي درس و براي همه بچه ها از او ميگفتم. ٭٭٭ هنوز تا اذان صبح فرصت باقي است. خواب از چشمانم پريده. خيلي دوست دارم بدانم چرا شــيخ زاهد، ابراهيم را الگــوي اخلاق عملي معرفي كرده؟ فرداي آن روز بر سر مزار شــيخ حسين زاهد در قبرستان ابن بابويه رفتم. با ديدن چهره او كاملا بر صدق رويائي كه ديده بودم اطمينان پيدا كردم. ديگر شک نداشتم که عارفان را نه درکوهها و نه در پستوخانه هاي خانقاه بايد جست ، بلکه آنان در کنار ما و از ما هستند. همان روز به سراغ يكي از رفقاي شهيد هادي رفتم. آدرس و تلفن دوستان نزديك شهيد را از او گرفتم. تصميم خودم را گرفتم. بايد بهتر و كاملتر از قبل ابراهيم را بشناســم. از خدا هم توفيق خواستم. شــايد اين رســالتي اســت که حضرت حق براي شناخته شــدن بندگان مخلصش بر عهده ما نهاده است. @Revolutio
‏شما جنایتکاران جهانی را وادار می کنیم زیر عکس سپهبد شهید ‎قاسم سلیمانی سخنرانی کنید! تا بدانید مردم ایران قاتلان قهرمانان ملی خود را فراموش نخواهند کرد🚶🏿‍♂:)! @Revolutio
🌤️♥️ ! جورۍ بہ خدا امید داشته باش کھ امیدت تو را بر ارتکاب گـناهان جرأت نبخشد. و بہ گونه‌ای از خدا بترس کھ ترست تو را ناامید از رحمت الهی نکند.😌✨ @Revolutio
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°✿فدک✿°: 🍂.بعضی حرفها را صد بار دوره کنی باز لازمه تا .....🍂 ..مولا جان هوایت می‌زند بر سر دلم دیوانه می‌گردد!! چه عطری در هوایت هست؟! نمی‌دانم ... @Revolutio
「حجاب 🧕🏻✨」 ⇜شهیده‌حجاب(: •|منافقین، چادرش را دور گردنش گره زدن و آنقدر گره را کشیدند تا به شهادت رسید و با چادرش او را دفن کردن . .🖐🏻 آن شخص شهید زینب کمایی بودند @Revolutio
🚚🌾“' میگفت:↓ پاۍ آدم جایے میرھ کھ دلش رفتہ! دلھا رو مواظبـ👀باشیم تا پاها جای بَد نرھ🚶🏻‍♂💔...! 🔖•• @Revolutio
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بہ‌یکی‌ازرفقاگفتم؛ من‌کہ‌کربلانرفتم‌اما تو‌کہ‌رفتی‌یکم‌برام‌توصیفش‌کن بگوچجورجـاییہ؟ لبخندی‌زدوبادلتنگی‌گفت -بهشت((:🌿🖐🏼' ‹ ッ ..! › @Revolutio
|•📞👨🏻‍💼•| -بچھ شیعھ ھا بچھ شیعھ ھا۔۔ اقاتون بہترین ھمدمتونھ, ھروقت دلتون گرفت۔۔۔ با اقاتون اختلات کنین۔۔ ازشون بخواین دعاتون کنھ حآجت روا شید۔۔ بین خـودمـون بمونھ: عآقآتون غریبھ۔۔ خیلے غریب:) @Revolutio
°✿فدک✿°: *خیلے متن قشنگیہ 👌* ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ ﮐﻔﺸﻬﺎیﮔﺮﺍﻧﻘﯿﻤﺖ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﯿﮕﺮﯾﺴﺖ. ﻧﺰﺩﯾﮑﺶ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ، ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ :"ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ"ﻋﻠﺖ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﺧﻂ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ. ﭼﻨﺪﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﻫﯿﺰﻡ ﻣﯿﻔﺮﻭﺧﺘﻢ..........ﺣﺎﻝ ﺻﺎﺣﺐ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺍﻡ .ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ: ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎﺑﺮﮔﺸﺘﯽ؟ ﮔﻔﺖ: ﺁﻣﺪﻡ ﺗﺎ ﺑﺎﺯ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ :"ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ" گر به دولت برسی، مست نگردی مردی، گر به ذلت برسی، پست نگردی مردی، اهل عالم همه بازیچه دست هوسند، گر تو بازیچه این دست نگردی مردی... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‎‌‌‌‎‌ 👑👑👑👑👑👑👑 @Revolutio
°✿فدک✿°: کتاب *یادت باشد* روایت زندگی شهید پاییزی حرم به روایت همسر شهید شهید _حمید سیاهکالی مرادی_ برشی از کتاب: سر سفره که نشست گفت: «آخرین صبحونه رو با من نمی‌خوری؟!»؛ با بغض گفتم: «چرا این‌طور میگی؟ مگه اولین باره میری مأموریت؟!» گفت: «کاش می‌شـد صداتو ضبط می‌کردم با خودم می‌بردم که دلم کمتر تنگت بشه». گفتم: «قرار گذاشتیم هر کجا که تونستی زنگ بزنی، من هر روز منتظر تماست می‌مونم، منو بی‌خبر نذار». با هر جان کندنی که بود برایش قرآن گرفتم تا راهیش کنم، لحظه آخر به حمید گفتم: «حمید تو رو به همون حضرت زینب(س) هرکجا تونستی تماس بگیر». گفت: «جور باشه حتماً بهت زنگ می‌زنم، فقط یه چیزی، از سوریه که تماس گرفتم چطوری بگم دوستت دارم؟ اونجا بقیه هم کنارم هستن، اگه صدای منو بشنون از خجالت آب میشم»؛ به حمید گفتم: «پشت گوشی به جای دوستت دارم بگو یادت باشه! من منظورت رو می‌فهمم». از پیشنهادم خوشش آمده بود، پله‌ها را که پایین می‌رفت برایم دست تکان می‌داد و با همان صدای دلنشینش چندباری بلند بلند گفت: «یادت باشه! یادت باشه!» لبخندی زدم و گفتم: «یادم هست! یادم هست.» @Revolutio
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
):🥺 ...🖐🏼 رفیق! حالت‌کہ‌بدمیشہ‌وگرفتھ‌میشی نیوفت‌بہ‌جون‌پروفایلت!' پشت‌هم‌هی‌عوض‌کنی... پاشوبروبایسری‌کارمن‌جملھ⇩🚶‍♂ نماز،قرآن،رازونیاز،درددل‌باامام‌زمان حال‌دلت‌روعوض‌کن♥️(: @Revolutio
بسم رب شهدا... 🌸♥
🖐🏻 گفت: دوماہ‌منتظرم تاآهنگ‌فلاڹ‌خواننده‌که‌گفته‌بود.. منتشر بشه‌ میدونی‌چندین‌‌وقتھ ‌منتظرم‌تولدم‌بشه تا‌برم‌کنسرت ...؟! میدونےمنتظرم فیلم...شروع‌بشه اخه‌فلان‌بازیگر‌داخلش‌بازی‌میکنه کارگردانش‌همون‌معروفه‌است... خیلی‌دلم‌مـــیخواد‌مثل‌اون‌مجریه‌باشم و گفتم: ای‌ڪاش‌یکم‌منـتظر‌صاحب‌الزمان‌بودی اگھ‌ انـقدر‌مشــتاق‌ومنتظـــرش‌بودیم‌الان دولت،دولت‌حضـــرت‌قائم‌بود... اللّٰھُـمَّ؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪَ‌ألْـفَـرَج @Revolutio
رضاامشب‌عزادارھ دل‌شیعہ‌ازداغش‌شرربارھ🖤:)! شهادت‌امام‌جـواد(ع)تسلیت…!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رضاامشب‌عزادارھ دل‌شیعہ‌ازداغش‌شرربارھ🖤:)! شهادت‌امام‌جـواد(ع)تسلیت…! @Revolutio
یه بنده خدایی میگفت : یه شوهرخاله داشتم مغازه ی خوار و بار داشت خیلی به شهدای مدافع حرم گیر میداد ... همش میگفت رفتن بجنگن واسه بشار اسد و سوریه آباد بشه و به ریش ما بخندن و ... خیلی گیر میداد به مدافعان حرم گاهی وقتا هم میگفت اینا واسه پول میرن خلاصه هرجا که نشست و برخواست داشت پشت شهدای مدافع حرم بد میگفت تا اینکه خبر شهادت شهید محسن حججی خبرساز شد و همه جا پر شد از عکس و اسم مبارک این شهید شبی که خبر شهادت شهید حججی رو آوردن خاله اینا مهمون ما بودن شوهرخاله ی منم طبق معمول میگفت واسه پول رفته و کلی حرفای بد و بیراه ما خیلی دلگیر میشدیم مخصوصا از حرفایی که در مورد شهید حججی گفت بغض گلومو فشار میداد و اما هرچی بهش میگفتیم اشتباه میکنی گوشش بدهکار نبود اخرشم عصبی شد و از خونمون به حالت قهر رفت یه هفته بعد از جلو مغازش که رد میشدم چشمام گرد شد 😳😳 چی میدیدم اصلا برام قابل باور نبود . یه عکس بزرگ از شهید حججی داخل مغازش بود همون عکسی که شهید دست به سینه ایستاده... باورتون نمیشه چشمام داشت از حدقه درمیومد رفتم توی مغازه احوالپرسی کردم یهو دیدم زارزار گریه کرد. گفتم : چی شده چه خبره این عکس شهید این رفتارای شما شوهرخالم گفت : روم نمیشه حرف بزنم کلی اصرار کردم آخرش با خجالت گفت : اون شبی که از خونتون با قهر اومدم بیرون رفتم خونه ، شبش خواب دیدم روی یه تخت دراز کشیدم یه آقایی اومد خونمون کنار تختم نشست به اون زیبایی کسی رو توی عمرم ندیده بودم ، هرکاری کردم نتونستم بلند بشم، توی عالم رویا بهم الهام شد که ایشون قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل علیه السلام هستن سلام دادم به آقا آقا جواب سلاممو دادن و روشونو برگردوندن گفتم آقا چه غلطی کردم من، چه خطای بزرگی از من سر زده آقا با حالت غضب و ناراحتی فرمودند : آقای فلانی ما یک هفته هست که برای شهید محسن عزاداریم تو میای به شهید ما توهین میکنی ؟ یهو از خواب پریدم تمام بدنم خیس عرق بود ولی میلرزیدم متوجه شدم چه غلطی ازم سر زده شروع کردم توبه کردن و استغاثه توروخدا گول حرفای بیگانگان رو نخورید به خدا شهدا راهشون از اهل بیت جدا نیست تموم بدنم میلرزید و صدای گریه هامون فضای مغازشو پر کرده بود بمیرم برای غربت و عزتت محسن جان حالا میفهمم چرا رهبرم گفت حجت بر همگان شدی 🌱 @Revolutio
هر چند که زخم جگرش خوب نشد صد شکر لبش شکسته از چوب نشد هر چند به روی بام افتاد ولی مانند حسین تنش لگد کوب نشد (ع) @Revolutio
°✿فدک✿°: سلام ما به رخ انور امام جواد درود ما، به تن اطهر امام جواد غریب بود و غریبانه جان سپرد و نبود کسی به وادی غم، یاور امام جواد🥺 شهادت مظهر جود و سخا و علم و معرفت امام جواد (ع) تسلیت و تعزیت باد.😔🖤 (ع) @Revolutio
+یاایهاالتڪفیریون‌والسلفیون! _نعم . . +همتون‌فدای‌سیدعلی‌مون😎✌️🏿' @Revolutio
* دوم* جلد اول کتاب 🕊️سلام بر ابراهیم 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻