🌸
#عموشاهین
چادربچههایموشکیاولمقربود.⛺️
منباآقایفرشیدزارعصحبتمیکردموگفتم:👇🏻
۱۰تانیرومیخوامتابرممهماتهاروبیارم.💣
بابکدو،سهروزبودکهپشتدوربینموشکیبود👀
وجلویچادرخوابیدهبود.💤
تاصدایمنروشنیددستاشوازچادربیرونآورد🖐🏻
وگفت:عموشاهینمنمیامهاا.😍
نمیدونستکجا،فقطمیدونست🌱
جاییکهمامیریمدرگیریهگفت:آقامنمیامهاا.😁
گفتمباشهپسبرولباسبپوش.❤️
اولیننفربابکپریدتوماشین.🔗
دهتاازبچههایجوانروبردیم🧔🏻
چونبایستیبچههامیرفتنپایین،🚶🏻♂
مهماتهارومیذاشتندروکولشونوازشیاری
میاومدندبالاومیگذاشتندداخلماشین.🚖
شببود،تاریکبود،دستپایهمدیگرونمیدیدیم😣
همینطورکهداشتیممهماتهارومیریختیم،🍂
یکهویکدونهمهماتاومددرستخوردبهپایمن.🦶🏻
وقتیکهخوردیهوباناراحتی،😓🍃
نهاینکهدادبزنمگفتم:آقابهپامواظبباش،🤦🏻♂
اینپارومنمیخوام،اینپارونیازداریم.🚶🏻♂
یکهوبابکگفت:عموشاهینببخشید،😢
هیرفتپایینجعبههاروآورد.📦
هیگفت:عموشاهینببخشید.💔
بارسومگفتم:آقاتومنروخفهکردی،ولکندیگه
یهبارزدیمنمیکچیزیگفتم،تمامشدورفت.😂
منظورمازاینخاطرهاینکهبابک❤️
خیلیبچهیبااحترامیبود.🥺
@Revolutio