eitaa logo
ساخت فرهنگ انقلابی
101 دنبال‌کننده
57 عکس
12 ویدیو
7 فایل
پیرامون گفتمان انقلاب اسلامی (ایده انقلاب اسلامی) ارتباط با ادمین: محمدرضا مالکی بروجنی (پژوهشگر علوم اجتماعی و سیاستگذاری فرهنگی) @wrezaw
مشاهده در ایتا
دانلود
دو امکان پیش روی علوم اجتماعی ایران 🖋مرحوم محمدعلی مرادی اگر علوم اجتماعی جدید ایران بخواهد عمق لازم را بگیرد و فقط در سطح حرکت نکند کاری که متأسفانه طی نزدیک به هفتاد سال گذشته به آن تن داده ناگزیر است به مبانی توجه کند؛ در این توجه به مبانی دو امکان پیش رو دارد یا مبانی سنت قدمایی را بسط و گسترش دهد یا با نظر داشتن به تغییرات در زندگی اجتماعی سنت را به طور جدی نقد کند و دست به تغییر اساسی در مبانی آن بزند. باید گفت توجه به سنت قدمایی از سنخ مباحث هویتی نیست که از مجرای آن بخواهیم نشان دهیم در این دنیا ما نیز صاحب فلسفه و تمدن بوده ایم و از این امر به خود ببالیم بلکه ضرورتی شناختی است؛ زیرا تفکر در خلا به وجود نمی آید بلکه تفكر جنبه تاریخی دارد و ذهن اگر در مواجهه با مفاهیم جدید خالی از معانی باشد، نمی تواند درک روشنی از از این مفاهیم به دست آورد. این درس آغازین مدرسه علم، دانش و تفکر است. @RevolutionaryIdea
📢کنفرانس (پیش دفاع رساله دکتری) با موضوع «هستی شناسی واقعیت مجازی از منظر حکمت متعالیه در مواجهه با رئالیسم مجازی» 🗓زمان: چهارشنبه 1403/11/3 ساعت 8 📌مکان: دانشگاه باقرالعلوم، ساختمان علامه طباطبایی، سالن جلسات 💥همراه با گواهی حضور توسط اداره پژوهش دانشگاه باقرالعلوم(ع)💥
ساخت فرهنگ انقلابی
‍ قاب جدید، دنیای جدید سهند ایرانمهر مهم‌ترین تصویر مراسم پر طمطراق تحلیف ترامپ نه قاب رقص او و ملانیا و نه بارون پسر خوش قدوقامت او بود، مهمترین قاب این قاب است. چهره‌های این عکس تاریخی عبارتند از: -جف بزوس: با دارایی بالغ بر ۲۰۰ میلیارد دلار، به‌دنبال قوانین مالیاتی کمتر و توسعه تجارت جهانی آمازون است. - ایلان ماسک: با ثروتی بیش از ۴۲۰ میلیاد دلار، علاقه‌مند به آزادی عمل در صنایع فناوری، حذف محدودیت‌های محیط‌زیستی، و توسعه سرمایه‌گذاری در حوزه فضایی. - مارک زاکربرگ: با دارایی ۲۰۰ میلیارد دلار، به‌دنبال تضمین کنترل متا بر فضای دیجیتال و جلوگیری از قوانین محدودکننده‌ای که می‌تواند قدرت او را کاهش دهد. -ساندار پیچای:مدیرعامل گوگل و آلفابت، شرکتی با درآمد سالانه بیش از ۲۸۰ میلیارد دلار. این قاب تاریخی نمایانگر دوران جدیدی است که «شوشانا زوبوف» آن را سرآغاز «سرمایه‌داری نظارتی» می‌داند. دورانی که سرمایه به دنبال به دست آوردن قدرت واقعی نه فقط از طریق داده‌ها یا پیش‌بینی رفتارها که از طریق جهت‌دهی به انسان‌هاست. دورانی که آن را به دوران «پلتفرم‌کراسی» یا «دموکراسی الگوریتمی» هم موسوم کرده‌اند، آغازی بر پایان دموکراسی آنگونه که تاکنون می‌شناختیم. این دوران، عصر جدیدی در تاریخ بشر است. دورانی است که در آن داده‌های کاربران به‌عنوان منبع خام استخراج می‌شوند،(مشابه نفت در اقتصاد صنعتی) حالا شرکت‌ها این داده‌ها را تحلیل کرده و از آن‌ها برای پیش‌بینی رفتار افراد استفاده می‌کنند. در دوران جدید رفتار انسان‌ها (مانند خرید، رأی دادن یا حتی تصمیم‌گیری‌های احساسی) به کالا تبدیل شده و به شرکت‌ها یا دولت‌ها فروخته می‌شود. اگرچه از فرد یا ملت بسیار سخن بر زبان خواهد رفت اما این یک تعارف تلخ است زیرا برخلاف سرمایه‌داری سنتی که بیشتر بر رضایت مشتری تأکید داشت، سرمایه‌داری نظارتی به‌دنبال کنترل رفتار است به همین دلیل مردم به‌جای داشتن هویت‌ ملی، به کاربران یک شبکه جهانی تبدیل می‌شوند. در دوران جدید، کشورهای ضعیف‌تر به مستعمره‌های داده‌محور شرکت‌های بزرگ تبدیل شده و استقلال خود را از دست می‌دهند. سرمایه نظارتی و دارای داده و قدرت کنترل، به نفع هیچ دولت و ملتی عمل نمی‌کند این هسته قدرت دنبال حجم بیشتر داده و جهت‌دهی سودمندانه آن است اگرچه جایی مثل آمریکا را قرارگاه خود می‌داند و تمامیت زمین (بلکه مریخ ) حوزه نفوذ آن تلقی می‌شود اما نه به اکراه زیردستان که با طوع و رغبت آنان که پیشتر با الگوریتم پلتفرم‌ها سامان داده شده است. در شکل پیشرفته‌تر این وضعیت دولت‌ها هم ممکن است نقش خود را به‌عنوان تنظیم‌کننده از دست بدهند و بیشتر به ابزار شرکت‌های فناوری تبدیل شوند. در دوران جدید، سرمایه نظارتی، نظم جدید خود را تثبیت می‌کند، نهادهای تا امروز برقرار را برمی‌چیند و قانون خود را آنگونه که خود می‌خواهد وضع و اجرا می‌کند. همه آنچه تاکنون به عنوان ثوابت علوم سیاسی یا روابط بین‌الملل تاکنون شناخته می‌شد از اینجا به بعد دچار تحولات بنیادین خواهد شد و حجم داده در اختیار و کاربر مشمول این پلتفرم‌ها و البته میزان احاطه بر نهاد سنتی حاکمیت و دولت، میزان قدرت را مشخص خواهد کرد. در این دنیای جدید داده‌های شخصی به‌طور مداوم جمع‌آوری و تحلیل می‌شوند، و حریم خصوصی به کالایی در دست شرکت‌ها تبدیل می‌شوند و فرد از ذائقه تا عشق و نفرتش را در همین فضا دریافت می‌کند. در چنین فضایی است که هویت دیجیتال جایگزین هویت ملی می‌شود و نه در بستر سرزمین یا قوم و ملت که در شبکه‌ها تکوین می‌یابد. سرمایه نظارتی حالا بیش از گذشته به دنبال قدرت است چون برای برداشتن موانع باید ابزار تصمیم‌گیری و رفع محدودیت‌ها را در دست داشته باشد و پیش از آن نیز نیازمند مشروعیت است چنانکه پیر بوردیو در کتاب «دولت و طبقات اجتماعی» می‌گوید: «قدرت اقتصادی، زمانی که به سیاست وارد می‌شود، به ابزار مشروعیت‌بخشی تبدیل می‌شود». @RevolutionaryIdea
مدح رسول اکرم دوتار حاج قربان
حکمرانی و جامعه شناسی معرفت جامعه شناسی معرفت تنها به عنوان یک علم فارغ از زمینه های اجتماعی تکوین نیافت. بلکه این علم در تلاش برای تعیین نسبت معرفت های متکثر در ساخت ها و یا طبقات اجتماعی با کنش های اجتماعی و سامان دادن به این کنش ها متناسب با معرفت های متکثر شکل گرفت. سیاست باید چگونه با این معرفت های متکثر تعامل کند. زمانی که هرکدام از این ساخت های اجتماعی ارزش های خاص خود را دارد، سیاست گذاری نهایتاً منجر به تخصیص ارزش یکی از ساخت ها خواهد شد؛ بنابراین باید معرفت های این ساخت ها و یا گروه ها و طبقات را بشناسد و با این شناسایی تصمیم خود را در تضعیف، تقویت و یا سرکوب آنها انجام دهد. مانهایم در این باره می گوید: در اینجا به مسئله اصلی کتاب می رسیم. این اظهارنظرها باید روشن سازند که مشغولیت ذهن به این مسائل و راه¬حل آنها شالوده ای برای علوم اجتماعی فراهم خواهد آورد و به پرسش درباره امکان هدایت علمی زندگی سیاسی پاسخ خواهد داد. @RevolutionaryIdea https://eitaa.com/RevolutionaryIdea
چرخش از جامعه به شبکه بنده اهمیت لاتور را در چرخش از جامعه به سمت شبکه می دانم. لاتور فیلسوفی فرانسوی است و در جهان علم بهتر از هر کس دیگری دورکیم را که از اسلاف خود است می شناسد. لاتور جامعه را بر توضیح جهان کنونی ناکافی می داند به همین دلیل است که از جامعه به سمت شکل دیگری از توضیح امر اجتماعی یعنی شبکه روی می آورد. اینکه هنوز عده ای سعی می کنند جامعه را به مثابه یک واقعیت صلب بشناسند درک نمی کنم. انسان شکل دیگری از واقعیت اجتماعی را رقم زده است که با مفاهیم پیشین قابل مطالعه نیست. ادبیات نظری توضیح این روابط در کار لاتور غنی شده است. این بخشی از ترجمه بنده از مقاله «قدرت پیوند» لاتور است که سال های پیش (97) انجام شده است. «جامعه، آن چیزی نیست که ما را در کنار یکدیگر نگه می‌‌دارد؛ جامعه آن چیزی است که کنار هم نگه داشته می‌شود. دانشمندان اجتماعی به‌غلط، معلول را به‌جای علت، منفعل را به‌جای فعال، و چسبیده‌شده را به‌جای چسباننده قرار داده­اند. توسل به ذخیره انرژی، «سرمایه» باشد یا «قدرت»، برای توضیح رفتار اطاعت‌پذیری توده‌ مردم بی­معناست. مهم نیست یک نفر ظاهراً چه مقدار قدرت ذخیره کرده است، بلکه ضروری است که آن را از دیگرانی کسب کند که در حال کُنش هستند. من این فرایند را انتقال از مدل انتشار به ترجمه می‌نامم. بنابراین همیشه لازم است که فردِ درحال‌کنش بازتعریف شود. نتیجه‌ این تعریف مستمر و بازتعریفِ آنچه عمل جمعی درباره‌ آن است، تغییر جامعه است. اگر ناهمسانی میان تعاریفِ جامعه­ که کنشگرها ایجاد می‌کنند، از طرف یک جامعه‌ پایدار نیست، پس از کجا می‌‌آید؟ اینها ناشی از فهرستی چندجانبه از منابع فرابدنی‌ای هستند که کنشگران، برای تحکیم تعریفشان، آن منابع را بسیج کرده‌اند. من این فرایند را انتقال از مسائل اصل به عمل می‌نامم. بدین‌صورت تغییرات پیش‌گفته، ما را به بازتعریفی لازم و ظریف از موضوع جامعه‌شناسی می‌کشاند. جامعه‌شناسی زمانی از مفاهیم «قدرت» و «سرمایه» استفاده خواهد کرد که این مفاهیم ضرورتاً، به‌صورت محلی ترکیب شده باشند. جامعه‌شناسی از «طبقه­ها»، «رتبه­ها» و «ارزش­ها» صحبت خواهد کرد و می‌کوشد جامعه را به ‌وسیله‌ رتبه‌بندی، حرفه‌ها، مؤسسه‌ها و سازمان‌ها به ‌هم پیوند دهد؛ درحالی‌که جزئیات عملی‌‌ای که این امکان را فراهم می‌کند که این هستنده‌ها بیش از یک دقیقه دوام بیاورند، ناگهان از نظر محو می­‌شوند. درنهایت جامعه‌شناسی، نومید از پیدا کردن چیزی که به‌اندازه‌ کافی برای گره ‌زدن ما به هم محکم باشد، به ابداع مفاهیمی مانند «مشروعیت»، «اقتدار»، «نقش­ ها» و «فرهنگ» یا «روح زمانه»دست می‌زند. این مفاهیم، فقط وقتی کارآمد هستند که هرچیز دیگری به‌صورت محکم به یکدیگر گره خورده باشند. یک راه جایگزین برای تعریف جامعه‌شناسی، تعریف از طریق مطالعه‌ پیوندهاست، به‌جای مطالعه‌ معدود گره‌هایی که ما آنها را اجتماعی می‌نامیم. فرد می‌تواند از همه‌ نیروهایی که در جهان انسانی ما بسیج شده‌اند، استفاده کند تا توضیح دهد چرا این نیروها ما را به یکدیگر مرتبط می‌کنند و چرا بعضی فرمان­ها صادقانه اطاعت می‌شوند، درحالی‌که برخی دیگر از فرمان­ها اطاعت نمی­شوند. نامتجانس‌بودن، ویژگی این نیروهاست؛ آنها ممکن است شامل اتم‌ها، کلمات، پیچک­ها یا خال‌کوبی‌ها باشند. همچنین خود آنها یکدیگر را ملزم می‌کنند تا ماشین‌ها‌ و سازوکارهایی بسازند که همه‌ ما را در جای خودمان نگه دارند». @RevolutionaryIdea https://eitaa.com/RevolutionaryIdea
کسی که نمی‌داند دکارت چه گفته، هیدگر چه گفته، کانت چه گفته، این چطور می‌تواند شاگرد حضرت باشد؟! آیت الله جوادی آملی حالا کسی منتظر ظهور حضرت است حداکثر فکرش حرم تا جمکران باشد این که دیگر جهانی نیست. این ظهور حضرت نمی‌خواهد. این حداکثر یک پیاده‌روی ثواب‌بری می‌خواهد. کسی نمی‌داند چه گفته، چه گفته، چه گفته، این چطور می‌تواند شاگرد حضرت باشد؟ کجا می‌خواهد برود؟ این می‌خواهد بین جمکران و حرم برود یا می‌خواهد جهان را اصلاح کند، حرف حضرت را به جهان برساند یا نرساند؟ این بدون اطلاع و آگاهی از جهان می‌تواند [مصداق] «لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون»، «ولو کره الکافرون» و «و کفی بالله شهیدا» [باشد؟]. در این سه آیه؛ اینکه فرمود الاسلام یعلو و لا یعلی علیه به‌دست چه‌کسی باید احیا شود؟ کسی که نداند [در] چه خبر است و نداند [در] آگاهی غرب چه خبر است، مکتب‌های غرب چه خبر است، ادیان غرب چه خبر است، این چطور می‌تواند شاگرد حضرت باشد؟ این فقط فکر می‌کند و نه . باید حواسمان جمع باشد. @RevolutionaryIdea https://eitaa.com/RevolutionaryIdea