eitaa logo
🌹ریحانةُ الرسول(علیهاالسلام)🌹
99 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
559 ویدیو
46 فایل
هر کس میخواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند ....
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جزء بیست و چهارم.mp3
3.99M
🕊🕊🕊🕊🕊 🕊 📖بسم الله الرحمن الرحیم📖 #ویژه_ماه_مبارک_رمضان #ختم سی جزء #قرآن کریم به صورت هر روز یک#جزء هر روز به نیابت از یک شهید : ✅ سلامتی و تعجیل در فرج #آقا_امام_زمان_عج ✅ سلامتی #مقام_معظم_رهبری ✅ هدیه به روح پاک #شهدا و #امام_شهدا_اموات و نیت خاصه شما #تندخوانی_قرآن_کریم #جزء_بیست_و_چهارم #استاد_معتز_آقایی @ReyhanatoRasoul97 🕊 🕊🕊🕊🕊🕊
#سیره_خوبان 🔅امام على عليه السلام 🔺در ماه #رمضان، بسيار استغفار و دعا كنيد؛ زيرا با دعا از شما دفعِ بلا مى شود و با استغفار، گناهانتان پاك مى گردد. @ReyhanatoRasoul97 🌿
#پنج_شنبه پنج شنبه است همان روزی که دل میگیردو اشک درچشمان جاری روزی که دل،دلتنگ میشود برای عزیزانی که درکنار ما نیستند پس یاد کنیم از آنان با نثار کردن فاتحه وصلوات #روحشون_شادویادشون_گرامی 🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊 @ReyhanatoRasoul97 🌿
🍁جمعه همه با هم میاییم به عشق #حضرت_روح_الله #لبخند_آقامون_سیدعلی تمام #شهدا... و به نیابت از شهدای #مدافع_حرم که پای ثابت « #روز_قدس » بودند @ReyhanatoRasoul97 🌿
اگر قرار است ما یک مقدار از دین را متعهدانه بپذیریم، یک مقدارِ دیگرش را نپذیریم و خودمان را مومن بدانیم، اگر یک چنین بنایی ست، بگذارید اول معاویه را مومن بدانیم، چون معاویه هم همین جور بود. #طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_در_قرآن #جلسه_پنجم @ketabetarhekoli 🌺🍃 @ReyhanatoRasoul97
مسائل مهم و اساسی در باب ایمان: ۱. ایمان باید اگاهانه باشد نه کور کورانه. ۲. ایمان همراه با تعهد و عمل باشد، نه یک باور خشک و خالی در دل و مغز. ۳. مومن متعهد، آن وقتی مومن است که ایمانش گاه گاهی نباشد، فرصت طلبانه نباشد. #طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_در_قرآن #جلسه_پنجم @ketabetarhekoli 🌺🍃 @ReyhanatoRasoul97
﷽✨ ❣ #سلام_امام_زمانم ❣ 🌿شاعر شده ام تا که قلمـ✍ بردارم 🌾از قلبـ💖مبارک #تـــو غــم بردارم 🌿آقا تو برای من #دعا کن که فقط 🌾در راه #رضـای_تو قـــدم بـــردارم 🌺 #اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَج 🌺 @ReyhanatoRasoul97 🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•| ماه_بندگي🍃 # دعاي_روز_بیست وپنجم التماس دعا❤️ @ReyhanatoRasoul97 🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Tahdir-(www.DaneshjooIran.ir) joze25.mp3
8.02M
🕊🕊🕊🕊🕊 🕊 📖بسم الله الرحمن الرحیم📖 #ویژه_ماه_مبارک_رمضان #ختم سی جزء #قرآن کریم به صورت هر روز یک#جزء هر روز به نیابت از یک شهید : ✅ سلامتی و تعجیل در فرج #آقا_امام_زمان_عج ✅ سلامتی #مقام_معظم_رهبری ✅ هدیه به روح پاک #شهدا و #امام_شهدا_اموات و نیت خاصه شما #تندخوانی_قرآن_کریم #جزء_بیست_و_پنجم #استاد_معتز_آقایی @ReyhanatoRasoul97 🕊 🕊🕊🕊🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋هستیم بر آن عهد که بستیم... 🌹امام خامنه ای :ملت ایران نشان خواهد دادچقدرانگیزه نسبت به فلسطین درایران‌‌ موج میزند.عده‌‌اى خواستندباشعار«نه غزه،نه لبنان»،عکس این را نشان بدهند؛نه،ملت ایران معتقد به دفاع از مظلوم است‌‌. ✋لبیک یا اماماً خامنه ای(حفظه الله)... @ReyhanatoRasoul97 🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴تل آویو وحیفا را با خاک یکسان خواهیم کرد. 💪 انشاءالله در #قدس_شریف نماز جماعت خواهیم خواند. #سنصلی_فی_القدس @ReyhanatoRasoul97 🌿
جمعہ یڪ دنیا فلسطین میشویم.... جمعہ یڪ دریا مسلمان مے شویم.... ⭕️امروز روز قدس هست یادی کنیم از شهید حسن تهرانی مقدم که گفته بود: روی قبرم بنویسید اینجا مدفن کسی است که می‌خواست اسراییل را نابود کند. حاج حسن، راهت ادامه دارد... ✊وعده دیدار ما جمعہ راهپیمایے روز 💢قدس ✊ 📎القدس لنا... ✨ماعاشق مبارزه با صهیونیسم هستیم ...👊👊 @ReyhanatoRasoul97 🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#اطلاع_رسانی #راهپیمایی بزرگ و باشکوه روز جهانی #قدس 👈وعده ما: جمعه ۱۰ خردادماه، ساعت ۱۱ صبح 🌹سراسر بام ایران، استان سرافراز چهارمحال و بختیاری🌹 @fajr_chb ✊✊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ایمان، باورِ توأم با عمل آن‌چنان که فرهنگ قرآنی معین می‌کند، مساوی‌ ست با تمام شرایط خوشبختی و سعادت، از نظر احتیاجات و نیازهایی که یک انسان برای خود تصور بکند. #طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_در_قرآن #جلسه_ششم @ketabetarhekoli 🌺🍃 @ReyhanatoRasoul97
“ الله ولیُّ الذین آمنوا” یعنی خدا سرپرست و هم جبهه‌ی مؤمنان است و آنها را از ظلمت‌ها می‌رهاند و به سوی نور می‌رساند. #طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_در_قرآن #جلسه_ششم @ketabetarhekoli 🌺🍃 @ReyhanatoRasoul97
﷽🕊 💠 سرگشته که باشی، حتی چهارچوبِ قبر هم آرامت نمیکند و من آرام نبودم ... مثلِ خودم .. بعد از آخرین ملاقات با صوفی، گرمایِ جهنم زندگیم، بیشتر شد و من عاصی تر. اما دیگر دانیالی برای سرد کردن این آتش نبود، که خودش، زبانه ایی شعله ورتر از گداخته ها، هستی ام را می‌سوزاند. زندگی همان ریتم سابق را به خود گرفت و به مراتب غیر قابل تحمل تر ... حالا دیگر جز عربده های پر تملقِ پدرِ رجوی زده ام در مستی، دیگر صدایی به گوش نمی رسید، حتی دلسوزی های مادرانه ی، تنها مسلمان ترسویِ خانه مان. زنی که هیچ وقت برایم مهم نبود اما انگار ناخودآگاهم، عادت کرده بود به نگرانی هایِ ایرانی منشانه اش ... روزها می‌گذشت و مادر بی صداتر از هر وقت دیگر، خانه گردی می کرد. از اتاقش به آشپزخانه، از آشپزخانه به اتاقش. بدون حتی آوایی که جنسِ صدایش را به یادم آورد. با چادری سفید بر سر و تسبیحی در دست. و سوالی که حالم را بهم میزد. او هنوز هم رویِ خدایش حساب می کرد؟ حالا دیگر معنای مرده ی متحرک را به عینه می‌دیدم ... زنی که  نه حرف میزد ... نه گریه میکرد ... نه می‌خندید ... و نه حتی زندگی ... فقط بود، با صورتی بی رنگ و بی حس ...  و منی که در اوج انکار، نگرانش بودم ... من دانیال را می پرستیدم، اما به مادر عادت کرده بودم ... عادتی که اسمش را هر چه می گذاشتم جز دوست داشتن. آن روزها اسلام مانند موریانه، دیوارهای کاه گلی اطرافم را بلعیده بود و حالا من بودم و زمستانی سوزناک که استخوان خورد میکرد. و من تمام لحظه هایم را به مرورِ عکسهای آن دوست مسلمانِ دانیال در ذهنم می‌گذراندم تا انتقامِ خانه خرابی ام را از نفس به نفسش بگیرم. اما دانیال را دیگر بی تقصیر نمی‌دانستم. اگر او نمی‌خواستم زندگیم مان حداقل، همان جهنمِ دلنشینِ سابق بود. با همان مادرانه های، زنِ ایرانیِ خانه مان ... حالا دیگر قاعده ی تمام شده ی زندگیم را می دانستم. دانیالی که نبود ... و دوست مسلمانی که چهل دزد بغداد را شرمنده کرد ... و در این بین نگرانی ها و مهربانی های عثمان، پوزخند بر لبم می نشاند. مدتی گذشت با مستی های بی خبرانه پدر ... سکوتِ آزار دهنده مادر ... قهوه ها و ملاقاتهای عثمان. عثمانی که وقتی از شرایط و حالات مادر برایش گفتم با چشمانی نگران خواست تا برای معالجه نزد پزشک ببرمش و من خندیدم ... عثمانی که وقتی با دردهای گاه و بی گاه معده ام مواجهه میشد، با نگرانی، عصبی میشد که چرا بی اهمیت از کنارِ خودم میگذرم و من می‌خندیدم ... عثمانی که یک مسلمان بود و عاشقِ چای… و من متنفر از هر دو ... و او این را خوب می‌دانست ... آن شب بعد از خیابانگردی های اجباری با عثمان، به خانه برگشتم ... همان سکوت و همان تاریکی ... برای خوردن لیوانی آّب به آشپزخانه رفتم که صدای باز و سپس کوبیده شدنِ در خانه بلندشد. پدر بود. مثلِ همیشه مست و دیوانه. خواستم به اتاقم بروم که صدایش بلند شد، کشدار و تهوع آور سااا..را.. صبر کن.. ایستادم، نگاهش کردم. این مرد، اسمم را به خاطر داشت؟ تلو تلو خوران دور خودش می‌چرخید دختر ... چقدر خوشگل شدی ... کی آنقدر بزرگ شدی؟ دست به سینه، تکیه زده به دیوار نگاهش کردم. این مرد چهار شانه و خالی شده از فرطِ مصرف الکل، هیچ وقت برایم پدری نکرد ... پس حق داشت که بزرگ شدنم را نبیند ... جرعه ایی دیگر از شیشه اش نوشید . چقدر شبیه اون مادر عفریته اتی ... اما نه ... نیستی ... تو مثلِ من سازمان رو دوس داری نه؟؟ مثلِ من عاشق مریم و رجوی هستی ... تمام عمرش را مدام در صورت خودش تف انداخت ... سازمان ... قاتلی که برادر و آسایش و زندگی و زن و بچه اش را یکجا از او گرفت ... دانیال چقدر شبیه این مرد بود، قد بلند و هیکلی، او هم ما را به گروه و خدایِ قصابش فروخت …  تعادل نداشت؛ سارا ... امروز با چندتا از بچه های سازمان حرف زدم ... میخوام هدیه ات کنم به رجوی بزرگ ... دختر به این زیبایی، هدیه خوبی میتونه باشه ... اونقدر خوب که شاید رجوی یه گوشه چشمی بهم بندازه ... تهوع سراغم را گرفت. انگار شراکت در ناموس از اصول مردانِ این خانه بود. حالا حرفهای صوفی را بهتر باور می‌کردم. پدری که چوب حراج به زیبایی های دخترش بزند، باید پسری مثلِ دانیال داشته باشد. جملات صوفی در گوشم تکرار شد. جملاتی که از نقشه های دانیال برای رستگاریم در جهاد نکاح می‌گفت ... انگار پدر قصدِ پیش دستی کردن را داشت ... مست و گیج به سمتم می آمد و کریه می‌خندید ... بی حرکت و سرد نگاهش کردم. چرا دختران مردی به نام پدر را دوست دارند؟ چه فرقی بود میان این مرد و عابرانِ تا خرخره خورده ی کنارِ رودخانه؟؟ هر چه نزدیکتر میشد، گامی به عقب برنمی داشتم. ترسی نمانده بود تا خرج آن لحظات کنم ...
سر تکان دادم و به سمت اتاقم رفتم که دستم را از پشت کشید. کجا میری دختر ... صبر کن ... بذار دو کلمه اختلاط کنیم ... باید واست از سازمان و وظایفت در مقابل رجوی بگم ... اون تمام زندگیشو صرفِ رستگاری خلق کرده ... خلقِ بی عاطفه ... خلقِ قدرنشناس ... اما من مثلِ بقیه نیستم ... تو رو ... پاره تنمو بهش هدیه میدم ... انگار کلمه رستگاری، محبوبترین واژه در لغت نامه ی مزدوران و سلاخان دنیا شده بود. واژه ایی که دنیای آدمها را آتش میزد ... پدر با نیرویی عجیب مرا به دنبال خود می‌کشاند و من مانده بود حیران از این همه وقاحتی که در کالبدش جا میشد. هر چه تلاش می کردم تا دستم را از مشتش بیرون بکشم بی فایده بود که ناگهان مادر، دوان دوان خود را رساند و بدون گفتنِ حتی کلمه ایی، پدر را هل داد ... من و پدر هر دو نقش زمین شدیم ... اما… ... @ReyhanatoRasoul97
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ 🍀عالم به عشق روی #تو بیدار میشود 🍀#هـر_روز عا‌شقان تو💞بسیار میشود 🌸وقتی #سلام می دهمت در نگاہ من 🌸تصویر مهربانی #تو تکرار می شود 🌺 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺 سلام... صبح اول هفته تون امام زمانی... @ReyhanatoRasoul97 🌿
#دعای_هر_روز_رمضان روز بیست و ششم @ReyhanatoRasoul97 🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Tahdir-(www.DaneshjooIran.ir) joze26.mp3
7.97M
🕊🕊🕊🕊🕊 🕊 📖بسم الله الرحمن الرحیم📖 #ویژه_ماه_مبارک_رمضان #ختم سی جزء #قرآن کریم به صورت هر روز یک#جزء هر روز به نیابت از یک شهید : ✅ سلامتی و تعجیل در فرج #آقا_امام_زمان_عج ✅ سلامتی #مقام_معظم_رهبری ✅ هدیه به روح پاک #شهدا و #امام_شهدا_اموات و نیت خاصه شما #تندخوانی_قرآن_کریم #جزء_بیست_و_ششم #استاد_معتز_آقایی @ReyhanatoRasoul97 🕊 🕊🕊🕊🕊🕊