تمام راه ظهور تو با گناه بستم
دروغ گفتهام آقا كه منتظر هستم
كسی به فكر شما نيست راست می گويم
دعا برای تو بازيست راست می گويم
اگرچه شهر برای شما چراغان است
برای كشتن تو نيزه هم فراوان است
من از سرودن شعر ظهور می ترسم
دوباره بيعت و بعدش عبور می ترسم
من از سياهی شب های تار می گويم
من از خزان شدن اين بهار می گويم
درون سينه ما عشق يخ زده آقا
تمام مزرعه هامان ملخ زده آقا
كسی كه با تو بماند به جانت آقا نيست
برای آمدن اين جمعه هم مهيّا نیست
ساحل چشم من از شوق به دریا زده است!
چشم بسته به سرش، موج تماشا زده است!
جمعه را سرمه کشیدم، مگر برگردی!
با همان سیصد و دلتنگ نفر برگردی!
زندگی نیست ممات است تو را کم دارد! دیدنت ارزش آواره شدن هم دارد!
#حسرت_جمعه_ظهور
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#التماس_دعای_فرج😭
@ReyhanatoRasoul97