#سلام_حضرت_آفتاب
#مهدی_جان
در مسیر اندیشه ام تا چشم کار میکرد، شب بود و ناامیدی و سردی و دلتنگی
جانم از هجوم بی کسی ها به تنگ آمده بود و زندگی به رنجی بی پایان شبیه بود ...
به ناگاه در اضطراب مرگ زای اطرافم، نام تو را به آسمان دلم آویختم؛ صبح شد، بهار شد، آرامش آمد، سپیده سر زد، امید جوانه زد و من به برکت تو زنده شدم ...
آنکه تو را ندارد، چه دارد؟ ...
#اللّهُمّ_عَجّلْ_لِوَلیّکَ_الفَرجْ
@ReyhanatoRasoul97