﷽🕊
☕️☕️☕️☕️☕️☕️
💠#یک_فنجان_چای_باخدا
#قسمت_دوم
آن روزها همه چیز خاکستری و سرد بود، حتی چله ی تابستان.
پدرم سالها در خیالش مبارزه کرد و مدام از آرمانش گفت به این امید که فرزندانش را تقدیم سازمان کند، که نشد ...
که فرزندانش عادت کرده بودند به شعارزدگی پدر،
و رنگ نداشت برایشان رجزخوانی هایش.
وبیچاره مادر که تنها هم صحبتش، خدایش بود. که هر چه گفت و گفت، هیچ نشد.
در آن سالها با پسرهای زیادی دوست بودم. در آن جامعه نه زشت بود، نه گناه. نوعی عادت بود و رسم. پدر که فقط مست بود و چیزی نمیفهمید، مادر هم که اصلا حرفش خریدار نداشت.
میماند تنها برادر که خود درگیر بود و حسابی غربی!
اما همیشه هوایم را داشت و عشقش را به رخم میکشید، هروز و هر لحظه، درست وقتی که خدایِ مادر، بی خیالش می شد، زیر کتکها و کمربندهای پدر!
خدای مادر بد بود! دوستش نداشتم! من خدایی داشتم که برادر میخواندمش.
که وقتی صدای جیغ های دلخراشِ مادر زیر آوار کمربند آزارم می داد، محکم گوشهایم را میگرفت و اشکهایم را میبوسید.
کاش خدای مادر هم کمی مثلِ دانیال مهربان بود. دانیال در، پنجره، دیوار، آسمان و تمام دنیایم بود ...
کل ارتباط این خانواده خلاصه می شد در خوردن چند لقمه غذا در کنار هم،
آن هم گاهی،
شاید صبحانه ایی، نهاری.
چون شبها اصلا پدری نبود که لیست خانواده کامل شود.
روزهای زندگی ما اینطور میگذشت.
آن روزها گاهی از خودم میپرسیدم: یعنی همه همینطور زندگی میکنند؟؟ حتی خانواده تام؟؟؟ یا مثلا معلم مدرسه مان، خانوم اشتوتگر هم از شوهرش کتک میخوره؟؟ پدر لیزا چطور؟؟ او هم مبارز و دیوانه است؟؟
و بی هیچ جوابی، دلم میسوخت برای دنیایی که خدایش مهربان نبود، به اندازه ی برادرم دانیال ...
روزها گذشت و من جز از برادر، عشق هیچکس را خریدار نبودم. بیچاره مادر که چه کشید در آن غربت خانه. که چقدر بی میل بودم نسبت به تمام محبتهایش و او صبوری می کرد محضِ داشتنم.
اما درست در هجده سالگی، دنیایم لرزید ... زلزله ایی که همه چیز را ویران کرد!
حتی، خدایِ دانیال نامم را ...
و من خیلی زود وارد بازی قمار با زندگی شدم ...
اینجا فقط مادر با خدایش فنجانی چای میخورد ...
✍🏻 #زهرا_اسعد_بلند_دوست
@ReyhanatoRasoul97
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سخنرانی_مهدوی
✨مناسبتی درک نشده
#قسمت_دوم:
🌷25 مورد ذکر شده در خطبه غدیر از
خود پیامبر(ص)درباره امام عصر(عج)
#پیشنهاد_دانلود👌
✨ادامه دارد ...
🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
@ReyhanatoRasoul97
#توصیه_های_رهبر_انقلاب_به_هیئات_مذهبی
#قسمت_دوم
۲) #منبر
ایشان در جلسهای در جمع فعالان هیئتهای رزمندگان اسلام دربارهی اهمیت و کارکرد منبر در #هیئت فرمودند: هیئتهای مذهبی باید #کلاس_درس باشد. یعنی اینطور میفرمایند که اگر کسی ۱۰ جلسه یا یک دهه رفت پای منبری نشست، آخر دهه احساس کند یک مطلب را فهمیده است.
مثلاً فهمیده باشد که خواص و عوام عاشورا چه کسانی بودند و چه موضوعاتی موجب شد تا عدهای در برابر امام معصوم علیهالسلام قرار بگیرند و او را به شهادت برسانند. لذا ایشان در مورد بحث منبر میفرمایند که #عزاداری را واقعاً به معنای حقیقی کلمه باید به صورت کلاس درس دربیاوریم.
این حالت را ما الان کم میبینیم، بهخصوص در هیئتها کم مشاهده میشود. این جزو نقصهای کار کنونی کشور ما است. این همه مجالس عزا و این همه مناسبتهای مربوط به وفات و شهادت و موالید ائمه علیهمالسلام که اجتماعات مردم را به صورت طبیعی به وجود میآورند یک فرصت بسیار بزرگی است و فرمودند از این فرصتها باید شما استفاده کنید.
@ReyhanatoRasoul97