eitaa logo
🌹ریحانةُ الرسول(علیهاالسلام)🌹
100 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
558 ویدیو
46 فایل
هر کس میخواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند ....
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽🕊 ☕️☕️☕️☕️☕️☕️ 💠 روزها می گذشت. دیگر از جنگ و درگیری سابق در خانه خبری نبود. حالا دیگر مادر یک هم تیمی قوی به نام دانیال داشت و پدر توانی برای مبارزه و کتک زدن، در خود نمی دید. پس آتش بس در خانه برقرار بود. دیگر برخلاف میل دانیال خودم به تنهایی در میهمانی ها و دورهمی های دوستانمان شرکت می‌کردم و این دیوانه ام می کرد. اما باید عادت می‌کردم به خدایی که دیگر خدا داشت. حالا دیگر دانیال مانند مادر نماز می خواند. به طور احمقانه ای با دخترانِ به قول خودش نامحرم ارتباط نداشت. در مورد حلال بودن غذاهایش دقت می کرد و ... و ... و … که همه شان از نظر من ابلهانه بود. قرار گرفتن در چهارچوبی به نام اسلام آن هم در عصری که هزاران سال از ظهورش می‌گذشت، عقب افتاده‌ترین شکل ممکن بود. دانیال مدام از کتابها و حرفهایی که از دوستش شنیده بود برایم تعریف می کرد و من با بی تفاوتی به صورت مردانه و بورش نگاه می کردم. راستی چقدر برادر آن روزهایم زیبا بود. و لبخندهایش زیباتر. انگار پرده ایی از حریر، مهربانی هایش را دلرباتر کرده بود. گاهی خنده ام می گرفت، از آن همه هیجان کودکانه اش، وقتی از دوستش تعریف میکرد. همان پسره سبزه ایی که به رسم مسلمان زاده ها، ته ریشی تیره رنگ بر صورت مردانه و از نظر آن روزهایم زشت و پر فریبش، خودنمایی می کرد.  نمی‌دانم چرا؟ اما خدایی که دانیالِ آن روزها، توصیفش را می کرد، زیاد هم بد نبود ... شاید فقط کمی می‌شد در موردش فکر کرد. هر چه که می‌گذشت، حسِ مَلس تری نسبت به خدای دانیال پیدا می‌کردم. خدایی که خدایم را رام کرده بود!!! حتما چیزی برایِ دوست داشتن، داشت. و من در اوج پس زدن با دست و پیش کشیدن با پا، کمی از خدای دانیال خوشم آمد و دانیال این را خوب فهمیده بود ... گاهی بطور مخفیانه نماز خواندن های دانیال را تماشا می‌کردم و فقط تماشا بود و بس ... اما هر چه که بود، کمی آرامم می کرد. حداقل از نوشیدنی های دیوانه کننده بهتر بود ... حالا دیگر کمی با دقت محو هیجانهای برادرم می شدم و چقدر شبیه مادر بود چشمها و حرفهایش ... آرامش خانه به دور از بدمستی های شبانه و سیاست زده ی پدر برایم ملموس تر شده بود و دیگر از مذهبی ها متنفر نبودم. دوستشان نداشتم، اما نفرتی هم در کار نبود. آنها می‌توانستند مانند دانیال باشند، مهربان ولی جسور و نترس ... و این کام تفکراتم را شیرین می کرد. حالا با اشتیاق به خاطرات روزمره دانیال با دوست مسلمانش گوش می‌کردم. مذهبی ها شیطنت هم بلد بودند ... خندیدن و تفریح هم جزئی از زندگیشان بود. حتی سلفی های بامزه و پر شکلک هم می‌گرفتند ... کم کم داشت از خدای دانیال خوشم می آمد ... که ناگهان همه چیز خراب شد خدای مادر و دانیال، همه چیز را خراب کرد! همه چیز ... ✍🏻 @ReyhanatoRasoul97
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سخنرانی_مهدوی ✨مناسبتی درک نشده #قسمت_چهارم: 🌷25 مورد ذکر شده در خطبه غدیر از خود پیامبر(ص)درباره امام عصر(عج) 👈 تکلیفی که پیامبر صلی الله علیه و آله در غدیر به عهده همه ما گذاشته اند ❗️ و غالبا اطلاع نداریم!!! #پیشنهاد_دانلود👌 ریشه و اصل امر به معروف چیست؟ 👈 پیامبر گرامی اسلام چه نوع امر به معروفی را نهی فرمودند؟!!! ✨ادامه دارد ... 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷 @ReyhanatoRasoul97
۴- : راجع به مداحی به‌‌طورکلی نظر رهبر انقلاب این است که اگر و آن مداح هنرمندانه باشد بعضاً تأثیرش از دو یا سه منبر هم بیشتر است. بارها ایشان در صحبت‌­های خود فرموده‌اند که مداح باعث «» به افراد می‌­شود. ایشان مداحی را «­_ها» می­‌دانند: «مداحی، معرفت‌افزائی است. مداحی، پراکندن و و و است. مداحی، جوشاندن چشمه‌های عواطف در دل‌ها است؛ با استفاده‌ی از هنر شعر، هنر آواز، هنر اجرا.» رهبر انقلاب در یک جایی فرموده‌اند: «در کار مداحىِ شما چند چشمه‌ی هنری وجود دارد: هنر است؛ هنر است؛ که انتخاب می‌کنید، هنر است؛ و کارهایی که انجام می‌دهید، هنر است. » لذا می­‌گویند در مداحی، شعر خوب و هنرمندانه خواندن بسیار مهم است. @ReyhanatoRasoul97