انقلاب که شد، مردی آمد...
سید روح الله خمینی نام داشت ..
رعیت را به شهروند تبدیل کرد...
از اول که اینطور نبود.
از اول که ما آدم حساب نمیشدیم.
ما رعیت بودیم. تقریبا چیزی شبیه به برده ها. ما باید کار میکردیم؛ شخم میزدیم؛ حفاری میکردیم؛ زمینها را آباد میکردیم و خب ثمره محصول را به «خان» میدادیم و فقط در حد پخت نان خانواده، سهممان را میگرفتیم.
باورش برای ما سخت بود..
روستایی ها و عشایر و بیسواد و فرنگرفته ها و علما و حتی زنان....
همه و همه...
می توانستند رأی بدهند ...
تا قبل از آن فقط شاهزاده های قجری و بازاریان و زمین داران و طبقه ای از علما حق رأی داشتند.
این رأی گیری تصنعی هم چند سال بیشتر دوام نیاورد و زیرش زدند و پدر و پسر پهلوی آمدند و امر شد امر همایونی ....
اما چند سالیست که از آن هویت دادن میگذرد و ما شهروندیم و حق رأی داریم ....
اما حالا عدهای فرنگنشین و سِر و موسیو از پاریس و لندن در گوشمان میگویند رأی ندهید ...
آن ها چه میدانند ما چهها کشیدهایم و چندهزار خون دادهایم و چندین فرسنگ تبعید شدهایم تا به حق رأی برسیم؟
ما رأی میاندازیم؛
به انتقام همه روزهایی که غرورمان زیرچکمه خان و شاه له شد.
به انتقام شیخ فضلاللّه نوری و ستارخان.
به انتقام روزهایی که نظر ما را حتی درباره چطور کشتنمان نمیپرسیدند.
و ....
برای تمام تاریخ و خون دل هایی که بر زنان و مردان این سرزمین گذشت...
و برای سرافرازی و عزت همیشگی میهن عزیزمان ایران ...
رأی می دهیم ...
"ما برای اینکه ایران خانه خوبان شود خون دل ها خورده ایم."
#انتخابات
#رأی
#ایران_سربلند
╭━━⊰ ❀ 💚❀ ⊱━━╮
@Reyhane_shou_Bojnord
╰━━⊰ ❀ 💚 ❀ ⊱━━╯