eitaa logo
ریحانه زهرا:))🇵🇸
4.5هزار دنبال‌کننده
53.4هزار عکس
36.8هزار ویدیو
615 فایل
‹ ﷽ › - ️مـٰا‌همـآن‌نَسل‌ِجَوانیـم‌ڪِہ‌ثـٰابِت‌ڪَردیم‌ در‌رَه‌ِعِشـق،جِگَردارتَراَزصَد‌مَردیم..! - هرچه‌اینجا‌میبینید‌صرفا‌برای‌ما‌نیست! - کپی؟! حلالت - ‹بی‌سیم‌چۍ📻› https://harfeto.timefriend.net/17323605084289 - <مدیرارتباطات> @Reyhaneh_Zahra2
مشاهده در ایتا
دانلود
‍🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴 🔻طواف امام زمان در شب قدر در شب قدر، به امام زمان عجل الله فرجه می روند. 🌹حضرت امام باقر علیه السلام فرمودند: ای ابومهاجر! شب قدر بر ما مخفي نیست، زیرا ملائکه در آن شب ما را طواف می کنند.(۱) ✔️ در شب های احیا برای سلامتی مولایمان، حضرت صاحب الزّمان عجل الله دهیم. 🌹رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: حضرت موسی علیه السلام به خداوند عرض کرد: 🔸خدای من! تو را می‌خواهم. فرمود: قرب من برای کسی است که شب قدر را بماند. 🔸عرض کرد: خدای من! تو را می‌خواهم، فرمود: رحمت من برای کسی است که شب قدر به رحم نماید. 🔸 عرض کرد: خدای من، جواز عبور از را می‌خواهم، فرمود: این جواز برای کسی است که در شب قدر ای بدهد.(۲) (۱)بحارالانوار،ج۹۷،ص۱۳ (۲)بحارالانوار،ج۹۸،ص۱۴۵ ─┅═༅𖣔🏴🍃🖤𖣔༅═┅─ کانال جذاب ریحانه زهرا✨♥️ 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 『@Reyhaneh_Zahra_80』 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🖤🍃🏴𖣔༅═┅─
*⚘﷽⚘ 😁لبخند های خاکی😁 خنده حلال طلبه های جوان👳آمده بودند برای 👀 از جبهه 0⃣3⃣نفری بودند. که خوابیده 😴بودیم دوسه نفربیدارم کردند😧 وشروع کردند به پرسیدن سوال های مسخره و الکی!😜 مثلا میگفتند: چه رنگیه برادر؟!😐 شده بودم😤. گقتند: بابابی خیال!😏 توکه بیدارشدی نخور بیا بریم یکی دیگه رو کنیم!😎 دیدم بد هم نمیگویند😍😂☺️ خلاصه همین طوری سی نفررابیدارکردیم!😅😉 حالا نصف شبی جماعتی بیدارشدیم و همه مان دنبال شلوغ کاری هستیم!😇 قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه درمحوطه قرارگاه کنند!😃😄 فوری پارچه سفیدی انداختیم روی محمد رضا و گرفتیم تحت هرشرایطی 😶خودش رانگه دارد! گذاشتیمش روی 🚿بچه ها و راه افتادیم👞 •| و زاری!😭😢 یکی میگفت: ممدرضا ! نامرد چرا رفتیییی؟😱😭😩 یکی میگفت: تو قرار نبود شهید شی! دیگری داد میزد: شد دیگه چی میگی؟ مگه توجبهه نمرده! یکی عربده میکشید😫 یکی غش می کرد😑 در مسیر بقیه بچه ها هم اضافه➕میشدند و چون از قضیه با خبر نبودند واقعا گریه 😭و شیون راه می انداختند! گفتیم برویم سمت اتاق را بردیم داخل اتاق این بندگان خدا که فکر میکردند جدیه رفتند وضو گرفتند و نشستند به قران 📖خواندن بالای سر در همین بین من به یکی از بچه ها گفتم : برو خودت رو روی محمد رضا بینداز ویک نیشگون محکم بگیر☺️😂 رفت گریه کنان پرید روی محمد رضاوگفت: محمد رضا این قرارمون نبود😩 منم میخوام باهات بیااااام😭 بعد نیشگونی 👌گرفت که محمد رضا ازجا پرید وچنان جیغی کشید😱که هفت هشت نفر از بچه ها از حال رفتند! ماهم قاه قاه میخندیدیم😂😂😂😅 .....خلاصه آن شب با اینکه تنبیه 👊سختی شدیم ولی حسابیی خندیدیم😂 کانال جذاب ریحانه زهرا✨♥️ 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 『@Reyhaneh_Zahra_80