🔘علامه شهید مرتضی مطهری : اگر حسین(ع) بود، می‏‌گفت اگر می‏‌خواهی برای من عزاداری كنی،برای من سینه و زنجیر بزنی،شعار امروز تو باید فلسطین باشد. 🔻شمر ۱۳۰۰ سال پیش مُرد و رفت ، شمر امروزت را بشناس.

🖤برنام حُسینْ ♥️وکَربَلایش صَلَواتْ 🖤برنام ابوالفَضْل ♥️و وَفایَشْ صَلَواتْ 🖤براَهْلِ حَرَمْ ♥️به حَقِّ زَهراء(س)صَلَواتْ 🖤برجمله یِ یاوران مُولا صَلَوات 🖤صبح سه شنبه را مزین به صلوات کنید ♥️ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 🖤وآلِ مُحَمَّدٍ ♥️وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ

▪️نماز عشق یعنی:   ▪️قنوتت:روی دستت اصغرت را ... ▪️رکوعت: خم شدی تا اکبرت را ... ▪️نهادی صورتت را بر روی خاک ▪️بمیرم سجده‌های آخرت را ... 🖤صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین.. 😭😭😭😭😭

خطاب به حضرت زهرا (س)   خانم یا فاطمه گل کربلایه دوشوب اوغلون حسین گورنه بلایه   قالوب گل پیکری توپراقلار اوسته گیچوب قانلی باشی نوک جدایه   او باش که سینن اوسته بسلموشدون گیدوبدور کوفه ده مطبخ سرایه   او کسکه جبرئیل لایلای دیردی اولوب جسمی نشان سانسیز یارایه   نه اگنینده قبا نه پیرهن وار نه بیرجه سایبان واردور نه سایه   دوشوب یتمش ایکی پیکر قوم اوسته دونوبدور قتلگه کوه منایه   حسینین اللّری اوستونده اصغر نشان اولدی سوسوز تیر جفایه   علمدارین علم قدّی یخلدی مصیبت یوز ویروب شیر خدایه   علم یاتدی حرمخانه تالاندی بساط سلطنت گیتدی فنایه   کنار خیمگاهی دوتدی لشکر آچیلدی ظلم الی آل عبایه   سویولدی بیربیر اطفالی حسینین دایاندی الامان طاق سمایه   اُلن اُلدی یانان یاندی داغیلدی اسیر اولدی قالانلار اشقیایه   حرم آهولری صید اولدی یکسر وورولدی سلسله زین ال عبایه   بو جمعیله (شهابه) قسمت ایله گیداق بیر اربعین کرب و بلایه

حالات قتلگاه آلدی حسین قانیله بیر دستماز تا ائده معبودیله راز و نیاز عاشقه باخ جان ویرور - یاره لری قان ویرور مست اولوب آزاد لر آزاده سی باشه چکوب عشق و وفا باده سی مقتله باخ قانلی دی سجّاده سی جلوه ویرور عشقینه روح نماز سجدیه دوشدی دلِ سوزانیله خلوت ایدوب حضرت جانانیله باشلادی ذکرین لب عطشانیله اهل نمازی ایلدی سر فراز راوی دیور فکر ایلدیم سو دیور گوردوم اورک دردین او حق گو دیور سو نه دی عاشقدی بو یاهو دیور ایلور ئوز ایستکلی سینه کشف راز الده قدح فوج ملک سر به سر سو گتوروبلر ایچر عاشق مگر؟ آب حیاته ، بو سوسوز ناز ایدر کوثر و زمزمدن اولوب بی نیاز سالکه ویرمز بیری یولداش یری خالیدی اکبر یری قارداش یری سجه گهینده گورونور داش یری یاره لی حالیله ایدور یاره ناز عرض ایدور الله سنه من طالبم پور علیّ بن ابی طالبم روح عبودیّته من قالبم بنده وه رحمت قاپوسین ایله ناز گئتدی حجابات آرادان ناگهان ویردی حسینه ، یارادان تازه جان گرم حضور اولدی امام زمان ایلدی جانان قوناقین پیشواز سس گلوب ای عاشق زاریم منیم فاطمه نین اوغلی نگاریم منیم یاریوم ای سویگلی یاریم منیم دردیوی گیزلتمه منم چاره ساز شعله ده بیماریوی من ساخلارام قورخولی قیزلاریوی من ساخلارام زینب بی یاریوی من ساخلارام ایتمه حسین بیر بیله سوز و گداز عرش سنون عالم امکان سنون حور سنون جنّت و رضوان سنون من ایدرم دردیوه درمان سنون قوی چکیله خنجره عطشان بوغاز گوز تیکه جاق حشریده امّت سنه من ویرورم قول شفاعت سنه نوش اولا بو شهد شهادت سنه ای شرف ِ کعبه شریف ِ حجاز دست رد عاشق دوشونه ویرمارام قلبی سینیق سان سنی سیندیرمارام کیم سنه یانسا اونی یاندیرمارام یاز آدینی هر کسه ویرسن جواز گرم مناجاتدی سلطانِ دین خنجرین آلدی اله شمر لعین باشلادی غم نوحه سی روح الامین چاتدی مراده ازلی عشقباز گوزدن آخور یوزلره باش گوردولر یرده بدن نیزدن باش گوردولر هر طرفه باخدیلا داش گوردولر عاشقه معشوقی ویروب امتیاز ساخلا (( کلامی )) بو غنیمت دمی وار یری یاندیرسا سؤزون عالمی بانی اولوب ساجدی و خاتمی فاطمه دور مشتری ، سن نوحه یاز **

. #قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده #شبِ_دهم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── یه وداع ویژه ایم داشت با خواهرش زینب ..صدا زد داداش ! جد ما از ما بهتر بود رفت.مادر ما زهرا رو‌کشتن ..بابامون علی رو از ما گرفتن. بردارم امام‌حسن به شهادت رسید اما امید من تو بودی ..تو بری من به کی دل خوش کنم..همه رو آرام‌کردی زینبو‌ آرام کن..میدونی چرا ؟چون حضرت فرموده بود اون لباس قدیمی و لباس کهنه رو برای من بیار..مادرش زهرای مرضیه اون شب که لباس رو به زینب داد..فرموده بود دخترم هر زمان حسین این لباس رو ازت خواست بدون چند ساعت بیشتر مهمونت نیست. لذا صدا زد داداش همه رو آروم‌کردی من و آروم نکردی..منم آروم‌ کن داداش...ابی عبدالله اشاره ای به قلب زینب کبری کرد،زینب کبری آرام شد.. ابی عبدالله رفت جنگ‌نمایانی کرد همین قدر بگم‌ که از بعد عاشورا ضرب المثل عرب عوض شد..تا روز عاشورا همه از شجاعت علی می گفتن..اما ابی عبدالله روز عاشورا کاری کرد مردم اگه میخواستن از شجاعت بگن ضرب المثلشون‌حسین ابن علی بود ..نقل مقتل اینه:جوری ابی عبدالله جنگید این خللی که تو این سی هزار نفر ایجاد شده جلوه‌ کرد... زخم ها دونه دونه زیاد شد اولین زخم‌ماری ابی عبداللهاین بود..ابی عبدالله رو‌مرکب بود یکم ایستاد استراحت کنه..از شدت جنگ ضعیف شده بود..ضعف پیدا کرده بود. نوشتن سنگی رها شد..این سنگ به پیشانی ابی عبدالله نشست خون جاری شد..آقای ما این لباس رو بالا زد تا این خون رو از پیشانی پاک کنه سینه ی آقا هدف شد..نوشتن اینجا حرمله تیری به سینه ی ابی عبدالله زد..هنوز ابی عبدالله رو‌ مرکبه ..تیر به سینه ی حسین نشست مقاتل نوشتن انقدر شدت این تیر انقدر سنگین بود همین یه تیر کار حسین ابن علی رو تمام‌می کرد.ابی عبدالله هرچی تلاش کرد تیر از جلو‌ بیرون نیومد..نوشتن تیر از پشت سر درآورده بود.آقا تیرو از پشت بیرون آورد..مثل ناپدان خون از سینه جاری شد.. صدا زد.. "بسم الله و بالله علی ملت رسول الله" این یهضربه ی کاری بود که به ابی عبدالله زدن.. ضربه کاری بعدی کجا بود.. نوشتن زرعة بن شریک ملعون ابی عبدالله که روی اسب بود این اسب هی به چپ و راست می‌کشید حسین رو مراقب بود آقا نیفته.. نوشتن این زرعة بن شریک نیزه ای به پهلوی حضرت زد.."فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْض عَلَى خَدِّهِ الْأَیْمَنِ" آقا با صورت راست به زمین افتاد.. حضرت وقتی میفرماد من صبح وشام برات اشک‌میریزم یا جداه..اشکم خشک بشه خون‌ گریه می کنم.. تا حالا دیدی کسی اشک‌هاش تبدیل به خون بشه؟ انقده دیگه اشک‌ ریخته اشکاش خشک شده داره خون میاد.. ضربه کاری بعدی خدا سنان رو لعنت کنه.. ارباب ما که افتاد رو زمین بعد کلی زخم که عرض کردم زخم‌های کم و بیش دیگه‌ای هم بود «من دارم کاری‌ها رو میگم.» سنان اومد جلو نیزه ای به ترقوه حضرت زد...ای کاش همین یکی بود نیزه رو بیرون آورد تو سینه حضرت فرو کرد.. دیگه این روانی ول نمی‌کرد حسینو، نیزه به سینه ی حضرت زد، نیزه رو انداخت..تیر وکمون‌ و‌ پیدا کرد اومد از یک قدمی تیر به گلوی حسین زد... امام باقر فرمود: پیغمبر نهی کردن حیوان‌ها رو اینجوری بکشن.. چه جوری؟ با نیزه زدن.. با شمشیر زدن.. با تیر زدن... با سنگ زدن ...با عصا زدن ..سنان معلون گفتم تیرو به سینه زد به ترقوه حضرت زد..تیر و‌ که به نیزه زد ابی عبدالله همه تلاششو کرد.. آقا به زحمت نشست.. دیدن دست برد زیر گلو‌ این خون گلو رو گرفت هی به صورت خودش میکشه..میگفت اینجوری میخوام برم پیش خدا..بگم‌ خدایا اینا حق منو بردن(خوردن) عمر سعد سوار مرکب دور قتلگاه می گشت می‌گشت می‌گفت برید، برید کار رو تموم کنید خیلی طول کشید ریختن سر ابی عبدالله.... ای حسین.. .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... #روضه_امام_حسین #روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام #شب_دهم_محرم #ویژهٔ_ایام_محرم #روضه_عاشورا #حاج_محمد_بذری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇