یا مَن أنا حَیٌّ بحُبه..
ای که به عشقت
زنده منم❤️
#آقایاباعبدلله🥹❤️
#امام_حسینم
*یـہ ـבختر بایـב شبیـہ پروانـہ باشـہ ؛ בیـבنش زیبا،گرـ؋ـتنش سخت!💜🐚🦋️ *
#حجاب
هدایت شده از ` اکیپ عکاسا `
https://ngli.ir/143308064016
بعد مدت ها یه گپ بزنیم
کویر؟در شأن شما نیست👩🦯
#نمادهایشیطانپرستی
[🤘 نماد عمومی شیطان پرستان]
[🖕 نماد ضد فرهنگی]
[👁 نماد یک چشم، نمادی شیطان پرستی]
[👩👩👦👩👩👧👩👩👧👦👩👩👧👧👩👩👦👦 هم جنس گرایی زنان]
[👨👨👦👨👨👧👨👨👧👦👨👨👦👦👨👨👧👧 هم جنس گرایی مردان]
[☯♋ نمونه ای از اعداد 6 و9]
[♍ کلمه "الله" که وارونه شده]
[♉➰♈ نمایی متشابه به بز شیطان پرستی]
[☣ 3 بز]
[➿2 بز]
[✝☦ ☮صلیب]
[🙏 علامت نماد هندو و مسیحی و بودايی]
[🎄علامت کریسمس]
[👐 🙌 برعکس کردن حالت قنوت مسلمانان؛وتوهین به قنوت مسلمانان
(به انگشتان شصت خود هنگام قنوت توجه کنید)]
[🗽 مجسمه آزادی]
[🕍 عبادتگاه صهیونیسم]
🕎 آرم سازمان موساد صهیونیسم]
[🔯✡نشان صهیونیسم]
[🏳🌈 نماد همنجنس بازی و همنجنس باز ها]
[🕍معبد شیطان]
[♏️♍️♌️♋️♉️ نماد های دیگر شیطان]
[🔱 نماد سلاح شیطان یا همان سر نیزه شیطان]
[👹👿👺 صورتک شیطان]
سعی شود از این علامت و نشانه ها استفاده نشود
مسلمانان بیدار باشید
ببینید دشمن چقدر فعال است!
متاسفانه بیشترین استفاده روزمره که حتی بین مذهبی ها مشاهده میشه، علامتِ[🙏] است😔
#انتشارشبدهمؤمن
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#ناحله
#Part_19
یک دو سه نشد که ماشین از جاش کنده شد .
پشت چشمم و نازک کردم و رفتم سمت سالن.
اه اه اه
اخه چرا این پسره غیر عادیه؟
چرا انقد رفتارش رو من تاثیر داره ؟
چرا
کل تایمِ کلاسارو با همین افکار گذروندم .
چقدر دلم برای ریحانه میسوخت .
دختر تک و تنها بیچاره
داداششم که ، باید خداروشکر کرد تا حالا نکشتش .
دلم میخواست تو زندگیشون فضولی کنم.
نمیدونم چرا ولی یه جورایی جذاب بود برام
تو همین افکار بودم که زنگ مدرسه خورد .
وسایلامو مثه هیولا ریختم تو کیفو سمت حیاط حمله ور شدم .
با دیدن سرویسم رفتم سمتش و سوار ماشینش شدم .
____
مشغول تستای ادبیات بودم که صدای قارو قور شکمم منو سمت اشپزخونه کشید .
به محض ورود به اشپزخونه با خنده ی کش دار مامانم مواجه شدم
+دختر چقد درس میخونی نترکی یه وقت ؟
_الان این تیکه بود یا ...؟
+تیکه چیه ؟؟بیا بریم بازار یه خورده لباس بخریم نزدیک عیده ها .
_مامااااانننن!!! عید دیگه چه صیغه ایهه؟؟
مگه من نگفتم اسم اینکارا رو الان پیش من نیار.
من الان درگیر درساممم. درسسسسااااامممم
+اه فاطمه دیگه شورشو در اوردیا .
بسه دیگه دختر. خودتو نابود کردی .
من نمیزارم مصطفی رو به خاطر ....
دستمو گذاشتم رو بینیم و به معنای سکوت نچ نچ کردم و نزاشتم ادامه بده.
_مامان من حرفمو گفتم .
بین من و مصطفی هیچ حسی نیست
حداقل از طرف من.
من جز به چشم برادری بهش نگاه نکردم .
این مسئله از نظر من تموم شدست .
خواهش میکنم دیگه حرف نزنیم راجبش .
اینو گفتمو رفتم سمت اتاقم .
وای من واقعا بین این همه فشار باید چیکار کنم. وای !
تلفن خونه رو تو راه اتاقم برداشتم و شماره ی ریحانه رو گرفتم .
یه دور زنگ زدم جواب نداد .
برا بار دوم گرفتم شماره رو . منتظر شنیدن صدای ریحانه بودم که با شنیدن صدای مردونه ترسیدم و تلفنو قطع کردم.
ینی اشتباه گرفتم شماره رو؟
دوباره از رو گوشیم شماره رو خوندمو گرفتم .
بعدِ سه تا بوق تلفن برداشته شد .
دوباره صدا مردونه هه بود .
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋