🔰 سال ۱۴۰۳ ه ش ، عراق، مسیر کربلا
عمود ۷۲
موکب کوچیک و جمع وجور عراقی ابو علی.
مساحت موکب نهایت ۳۵ متر مربع
قرار شد یک ساعتی استراحت کنیم.
همین که دراز کشیدم
گوشه موکب زیر کولر زائری از خواب بیدار شد.
اول سیگار روشن کرد و یه پُک غلیظ ؛
دودش را به سمت دریچه کولر آرام آرام آزاد کرد.
نگاهش میکردم.
اشاره کردم که بیرون سیگار بکش
با زبان شیرین فارسی گفت:
سیگار میخواهی؛🤦♂️
گفتم نه، دود سیگار اذیت میکنه.
🔺️جمله گفت که خیلی برایم آشنا بود
زیاد شنیده و خوانده بود
به خصوص در این ایام
گفت:" اینجا #همه سیگار میکشند ،
این ، اون ، این یکی ( اشاره به زائرهایی که خواب هستند).
به #من بگی بیرون بکش ، بقیه را چیکار میکنی.
#همه همینجا سیگار میکشند، #من هم همینجا میکشم."
🔰 سال ۶۱ ه ق ظهر عاشورا
#همه رفتند به سمت گودال😔
#من هم رفتم
هر کسی با چیزی میزد😢
یکی با شمشیر یکی با نیزه یکی با خنجر
#من که چیزی نداشتم با سنگ زدم😭
🔰 سال ۶۱ هجری عصر عاشورا
خیمه ها آتش گرفته بود🔥
#همه داشتند میبردند
یکی پیراهن
یکی انگشت و انگشتر
یکی گوشواره
چون #همه میبرند پس #من هم باید چیزی به یادگار ببرم
چه چیز بهتر از سر حسین😭😭😭
⛔️به همین سادگی⛔️
#اربعین
#شور_حسینی
#شعور_حسینی
#معرفت
کانال روح الله عباسیان👇
https://eitaa.com/joinchat/137232674Cea2f855985