میگما، ادامهش بدم یا باقیشو بذارم واسه فردا؟
https://daigo.ir/pm/THoTmf
حالا منِ الآن، چند شب پیش، خواب همون دوستِ ضد دینِ کلاس نهمو دیدم. دوباره همون کلاس، همون دوست، ولی با منِ جدید. تو خواب دوست داشتم باهاش دوست شم؛ ولی بهجهت اثرگذاری. دوست داشتم بهش نزدیک شم تا کمکم شبهاتشو جواب بدم و بگم: «داری اشتباه میکنی.» از عمق وجودم دوست داشتم کمکش کنم... تو همون خواب، از یکی از دوستام نحوهی ارتباطگیری با اونو میپرسیدم و حتی به فکر هدیه دادن افتادم؛ ولی صد حیف که باقی دوستاش، اونجام نمیذاشتن نزدیکش شم.
راستش برام جالب بود که اون شخصی که نتونستم کمکش کنم، بعد از چند سال هنوز کنج ذهن و قلبم هست. ولی درعوض، باعث و بانی خیر شد و من کمکم افتادم تو این راه... و هنوز غم عجیبی دارم که چرا اون موقع نتونستم کمکش کنم و جواب شبهاتشو بدم. این غم، غمیه که توی ناخودآگاه و گوشهی ذهنم بود و بعد چندین سال به خوابمم رسید. کاش میشد اون موقع تو شبهات قوی بودم و جلوش سکوت نمیکردم، کاش زودتر رشد میکردم...
کلاً مسیر زندگی خیلی جالب و عجیبه. یه سری آدما بهت نزدیک میشن و فکر میکنن که دارن از چیزی که میخواستی، دور و متنفرت میکنن؛ ولی تو دقیقاً در مسیری افتادی که قراره شیفتهی اون خط فکری یا شخصی که داره تخریب میشه، بشی. حالا میخواد ضد دین و آتئیست باشه یا شیعه!
ولی تمام اینارو گفتم که بگم:
تویی که بین بقیه ساکتی و بلد نیستی جواب بدی، تویی که از بلد نبودن نحوهی ارتباطگیری با بقیه از خودت شاکیای، من و خیلیای دیگه هم همینجور بودیم. ولی همون خدای مشترکمون مارو بالا کشید؛ چون مثل تو از وضعیتمون شاکی بودیم، طالب بودیم، نمیخواستیم با سکوتمون پرپر شدن دوستامونو تو این بلبشوی اعتقادی و شبهات ببینیم و خدا، از ته دل بندهش باخبره...
ازت یه چیزو میخوام!
میشه تو زودتر از من به خودت بیای و طالب شی؟ میشه پرتلاشتر از منِ اونموقع باشی و پشت گوشت نندازی و نگی «شبهات روی من یکی اثری نداره؟» ( چون به مرور اثر داره و بیچارهت میکنه. ) میشه به فکر دوستات باشی و دلسوزشون؟ میشه تو این جنگ تمام عیار علیه شیعه، یه مدافع و مهاجم شی؟ میدونم که میتونی... چون این دغدغه پاک و خالصه، خدا شدیداً کمکت میکنه و کسی که خدا یاریش کنه، هیچکس نمیتونه متوقفش کنه یا زمینش بزنه.
نگو: «نمیدونم از کجا شروع کنم، تنهام، و...»
آره؛ سخته. تنهایی. ولی رفیقِ تنهاییت، خالق این عالمه و برات برنامه میریزه و جلو میبرتت. درضمن، قراره به اندازهی غم و غصههات ثمره ببینی و هم خودت و هم بقیه رو رشد بدی...
بهت قول میدم که از این حالت درمیای و به یه آدم قوی و اثرگذار تبدیل میشی. تویی که اینجایی، یعنی دغدغه داری. و اِلا آدم بیدغدغه و منفعل که اصلاً تو یه کانال این مدلی عضو نمیشه، چک نمیکنه و واسهش مهم نیست! تو، دنبال محتوای زرد و سطحی و روزمره و... نیستی و همین نشونهی خیلی خوبیه. فقط باید همین دغدغه رو پر رنگ کنی و نذاری خاک بخوره تا بتونه مُحَرکت بشه.
همون محرکی که خیلیا رو تا درجهی مقربین و مخلصین و اهلالله شدن برد، تو رو هم میبره. البته به شرط ادامه دادن! ;)
Ronesha | رُنِشا
نشست کنارم و گفت: «حال داری برات یه جریان از جنگو تعریف کنم؟» گفتم: «آره؛ بگو. سراپا گوشم. چون الآنم
اینو یادته؟
حالا تفاوت دو نوع سکوت کردن تا اینجا:
۱) در مقابل هممذهبت که شیعهست و داره با تفاوت گرایشی که دارین و با بیان کنایهای و توهین آمیزش، دلخوری ایجاد میکنه و موجب از بین رفتن اتحادتون میشه.
- اینجا سکوتت بهتر از ادامهی مباحثهست.
۲) ولی یه جا سکوتت باعث انحراف و بیدین شدن بقیهی افراد میشه و اصلاً این وضعیت درست نیست. پس باید اطلاعاتتو بالا ببری و درست، منطقی و محترمانه مباحثه کنی، جواب اون شخص ضد دین یا شبههزده رو بدی و نذاری بقیه رو با خودش همراه کنه و ذهنیت بدی از دین برای بقیه بسازه!✅
والسلام، حالا از منبر میام پایین :)
اگه خوندی، نظرتو بهم بگو:
https://daigo.ir/pm/THoTmf
حسابی اینجارو گرد و خاک گرفتا...
پس با یه شبیخون، جمیعاً سلام علیکم! :)
واقعاً ببخشید که اینجوری یهو ناپدید میشیم و کانال بدون فعالیت میمونه... (البته فک کنم دیگه عادت کردین😄)
اما کمی با تاخیر بریم سراغ پیامایی که برای بحث قبلی و متفرقه دادین... (ولی پیشاپیش معذرت اگر تعدادی بیجواب میمونن، چون سعی کردم گلچین کنم و اونایی که موضوعشون مشابهه رو فقط یه نمونه پیام ازش بذارم🌱)
سلام وقت شما هم پُربرکت🍃
اول اینکه خیلی تبریک بابت این روحیهی دغدغهمندتون که اینجوری به فکر بقیه هستین! این واقعاً عالیه و بهشدت ارزشمنده! اینکاری که شما میخواین تو مدرسه انجام بدین، مصداق بارز همون جهاد تبیینه که رهبری مدام از اهمیتش صحبت میکنن و درواقع تا کار اینجوری تیمی نباشه، اثر نداره، و شما هم عضو مهم تیم مایی :)