eitaa logo
Ronesha | رُنِشا
1.7هزار دنبال‌کننده
680 عکس
65 ویدیو
17 فایل
"یادَلیلَ‌الْمُتَحَیِّرینَ" 💡رُنِشا: روشنگری نسبت‌‌ به شبهاتِ وارده‌ به اسلام - اینجا دیگه خبری از جوابای سخت برای سوالای دینی تو ذهنت نیست! 🕶 - ناشناس: https://daigo.ir/secret/26550851 - نشر مطالب با ذکر آیدی کانال مجازه‌
مشاهده در ایتا
دانلود
Ronesha | رُنِشا
😅 - کسی که فن بیان نداره؟ بابا منم مدرس فن بیان نیستم، ولی انصافاً دلیل خوبی برای حرف نزدن نیست!🦦 هم
- اما واسه وقت نداشتن برای مطالعه و تحقیق! یه سوال! واقعاً شما هیچ زمان پرتی تو طول روز ندارین؟ تو مترو، اتوبوس، ماشین، ایستگاه، ظرف شستن، گرد گیری، پیاده روی، آخر شبا، حین مرتب کردن اتاق و....... اینا همه زماناییه که می‌شه کلی صوت و پادکست گوش داد یا چیزی رو خوند! من خودم زمانی که ظرف می‌شورم اکثراً یه سخنرانی چیزیم با هندزفری گوش می‌دم یا حین مرتب کردن یا... کلاس و دوره گوش می‌دم، یا کلاس استاد واسطی که الله شناسیش بود رو آخر شب گوش می‌دادم یا صوتای دیگه نمی‌خواد که روزی ۵، ۶ ساعت زمان بذارین برای این چیزا! نیم ساعتم که باشه ولی پیوسته باشه خیلی عالیه!✅ - درس و تحصیل و آینده ارتباطش به عقاید چیه؟🧐 مگه متضاد هم دیگه‌ن؟ - بیخیال شدن، شاید برای این باشه که طرف کاهلی می‌کنه یا اونقدر واسش مهم نیست اون مسئله یا ضرورت دونستنشو حس نکرده. مثلاً یکی که به جنون رسیده تو فلان شبهه، به‌نظرم ول کن قضیه نیست که بگه بیخیالش! و تا تهش می‌ره تا جوابو به‌دست بیاره... و نیاز، عامل محرکشونه - خب بزنه! ایراد و ان‌قلت بگیره! شکست بخوری و بلد نباشی... خب؟ دنیا به آخر می‌رسه؟ نه، ذهنت باز تر می‌شه و بهتر می‌تونی یه قضیه رو تحلیل کنی و جوابشو به دست بیاری...
... هی تایپ می‌کنم، هی پاک. چون این حالو، با تک‌تک‌ سلولام درک می‌کنم، جهنمی که یه شبهه‌زده می‌چشه رو می‌دونم تا چه حد می‌تونه یه آدمو نابود کنه و احیای اون فرد چقدر طول می‌کشه... فقط یه چیزو ازش مطمئنم، اونم اینه:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سه تا صلوات برای تمام کسایی که دارن با شبهات عذاب می‌کشن بفرستیم؟ که زودتر از این حال خارج شن و به یقین برسن و دلشون آروم بگیره...
Ronesha | رُنِشا
چرا این آیه؟ قدیمیا می‌دونن، چون زندگیش کردم. چون اولین آیه‌ای بود که بعد جهنم شک و شبهه، بهش یقین آوردم... و خیلیا بهش دل بستن و امید گرفتن و نجات پیدا کردن از هر سختی که توش بودن.
سلام و رحمت، ممنون که وقت گذاشتی و خوندی🌸 اینکه دوستت دید بدی به مذهبیا داره، و شما باهاش خوب رفتار می‌کنی، عالیه! چون باعث می‌شه کم‌کم ذهنیتش به مذهبیا تغییر کنه و به عینه یه مذهبی خوب و مهربون ببینه و فکر نکنه همه‌ی مذهبیا با توجه به تصورش خشن و بداخلاق و فلانن... می‌تونی تو مجازی واسش مطالب دلی از دین بفرستی، نه صرفاً استدلالی. ترکیبی کار کن :) رگباریم نه، کم‌کم... یا واسش مستند از شهدا بفرستی که تو گوشی ببینه، و با مسلمونای واقعی آشنا شه، یا تو واقعیت واسش تعریف کنی و کنارش بشینی و با هم یه کتاب از شهدا بخونین... چون گفتی دیدش بده، اول باید رویِ خوشِ مسلمونا رو بهش نشون بدی که با واقعیت آشنا شه و گاردش بخوابه و کم کم بعداً بیاریش تو کار استدلالی مثلاً همین شبهات رنشا رو واسش بفرستی فعلاً همینا به ذهنم رسید، موفق باشی رنشاییِ دغدغه‌مند✨
Ronesha | رُنِشا
😅 - کسی که فن بیان نداره؟ بابا منم مدرس فن بیان نیستم، ولی انصافاً دلیل خوبی برای حرف نزدن نیست!🦦 هم
سلام و احترام، خیلی عالی بود دقیقاً! نکات خیلی خوبی که بهش اشاره شد: خودسازی و بعد جامعه سازی بود. تا کسی خودشو چه از لحاظ معنوی چه علمی نسازه، نمی‌تونه چندان به کس دیگه‌ای کمک کنه... و صفر تا صد اثر رو خود خدا باید بده، ما فقط مامور به تکلیفیم، نه نتیجه‌...
📮| انتخاب شما کدومه؟🤔 سلام! سلام! ✔️ این نظرسنجی برای اینه که رنشا، تبدیل به کانال مطلوب‌تری برای شما بشه. پس مشارکت یادتون نره! → https://daigo.ir/poll/195213519 🌻 نظر شما خیلی برامون مهمه؛ چون شما خیلی مهمید!
هدایت شده از احسان عبادی | ما و او
🔰🔰 خاطره مهمی از دوران مدرسه 💠 دوره راهنمایی که بودیم ( همون متوسطه اول امروزی ها) ، یه دبیر ادبیات داشتیم که خیلی باحال بود ! 👈 هر ازگاهی که وقت زیاد می آورد ، صندلی می آورد جلوی تخته ، یه موضوع می نوشت روی تخته ، میگفت هر کدوم از شماها که دوست دارین درباره این موضوع با هم حرف بزنین و بحث کنین بیاین روی صندلی بشینین ، بعد خودش می رفت اون طرف تر و نقش مجری رو بازی میکرد و کلاس کاملا تبدیل میشد به یک جلسه گفتگو و میزگرد ! 🌀 واقعا عالی بود ، همه جوره ، هم استرس حرف زدن جلوی جمع می ریخت ، هم بچه ها جرات حرف زدن پیدا میکردن ، هم نحوه بحث و مناظره و استدلال رو تجربه می کردن ، واقعا زیبا بود. 💢 از معلم های عزیز هم خواهش میکنیم چنین کاری رو در برنامه های خودشون داشته باشن ، متاسفانه برخی مدیران مدارس همکاری نمی کنن ، اما معلم هایی که میتونن این کار رو بکنن حتما انجام بدن ، خیلی در رشد بچه ها موثر هست . ❌ من مشاور نیستم و علمی در این زمینه ندارم ، اما به تجربه دیدم هروقت موقعیت فراهم شد که خود بچه ها حرف بزنن و خودشون وسط بیان ، خیلی خیلی اون کلاس براشون موثرتر بوده ، من قبلا زیاد میرفتم برای مدارس و سخنرانی . اما باور کنین اصلا سخنرانی نمی کردم ‼️ 👈 می ایستادم جلوی تخته ، به مدیر و معلم یا هر مسئول دیگه مدرسه می گفتم لطفا اگه میشه برین بیرون تا بچه ها استرس نداشته باشن ، بعد روی خودم رو میکردم سمت تخته تا بچه ها رو نبینم و خجالت نکشن و به بچه ها میگفتم هر شبهه ای که در ذهن شما هست بدون هیچ ترسی بپرسین ، حتی شدیدترین شبهه ها علیه رهبری و نظام و اسلام و.. ✅ بچه ها دونه به دونه شبهه رو میگفتن ، سوالات ذهن خودشون رو می گفتن ، منم همه رو به ترتیب روی تخته می نوشتم ، تخته که پر میشد ، شروع میکردم به جواب دادن 👌 باور کنین این کار خیلی برای بچه ها عالی بود ، ذوق میکردن ، میدونین چرا ⁉️ چون در مدرسه بچه ها همیشه شنونده هستن ، چه سر کلاس ، چه سر صف ، چه وقتی یه سخنران میاد براشون ، خب این خسته کننده هست ، اما وقتی شما فرصت حرف زدن به اونها بدین تا به قول معروف خودشون رو خالی کنن و هرچی دلشون میخواد بگن و اعتراضهای خودشون رو بگن و...و شما هم با روی خوش جواب بدین و اگر بلد هم نبودین ، برین جوابش رو پیدا کنین براشون ، خیلی حس خوبی پیدا میکنن، تجربه کنین ، به حرف من می رسین ✅ دانش آموز جماعت ، تا شبهات ذهنی اش جواب داده نشه ، خیلی حال و حوصله سخنرانی گوش دادن نداره ، شما میخوای بری بهش امام زمان شناسی یاد بدی ⁉️⁉️ بنده خدا روی اصل اسلام و خدا شبهه داره ‼️ تا شبهه اش برطرف نشه که حرفی از امام زمان گوش نمیکنه عزیزم ‼️ 👌 خلاصه اینکه اوقاتی از وقت کلاس رو اختصاص بدین به حرف بچه ها رو شنیدن و شبهات اونها رو در حد توان حل کردن. التماس دعا ✍️ احسان عبادی 🔰انقلابی باید قوی شود🔰 http://eitaa.com/joinchat/4235001869C41c082b340
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نشسته بودم لبه‌ی باغچه‌ و با دوربین گوشی از مورچه‌ها فیلم می‌گرفتم که داشته باشمش و طبق معمول هی فلسفه‌بافی و شبیه‌سازی می‌کردم. که یهو عمه‌م‌ با یه حالت تعجب میاد می‌گه زهرا؟ داری چیکار می‌کنی؟ خیلی جدی گفتم عمه دارم از مورچه‌ها فیلم می‌گیرم! با نگاه تاسف گفت نگا طلبه مملکتو:/ بیکاری؟ گفتم عمه بیا بیا... نشست کنارم، گفتم نگا؟ این مورچهه رو می‌بینی؟ چیجوری داره جون می‌کنه و تلاش می‌کنه و به جثه‌ی ریزه‌میزه‌ش توجهی نداره و یه بار سنگین برداشته و دست از کار نمی‌کشه و ناامید نمی‌شه؟ می‌بینی چقدر مانع جلوشه ولی بازم هدفش براش مهمه؟ حالا نگا... یه چوب بزرگ که جلوی‌ راهش بود رو کنار زدم که راهش باز شه و بهتر بتونه بارشو جابه‌جا کنه... مورچهه وقتی دید اون چوب دیگه مانعش نیست، تونست بارشو جلوتر ببره. دوباره بعد از کمی جابه‌جا شدنش، یه چوب دیگه جلوش بود و بدون اینکه بفهمه، چوبو کنار زدم که کارش آسون‌تر شه و درواقع سعی کردم هواشو داشته باشم و کم‌تر اذیت شه...