هدایت شده از از دیار باکریها
6.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️ چرا روزه میگیری؟!
شهید بهشتی جواب میدهد...
🌐 @azdiarebakeriha
حین شستن ظرفها گفتم: «خب... الان چی بذارم؟ آها! برنامهی اون شب(۲۴اسفند) زندگی پس از زندگی خوبه!»✅
گوشی رو گذاشتم بالای جای مایع ظرفشویی.🧴
برنامه شروع شد...
تجربهگر با چند سوال و شبهه شروع کرد.
حقیقتاً باحال بود! :)
انگار کلاً زندگی ما با شبهه آمیخته شده؛ حتی زنگ تفریحهاش! 😅
به هرحال، متوجه شدم تجربهگر یه شکاکِ مسلمون بوده.
وقتی گفت: «با شک مسلمونی میکردم.» یاد زمان شبههزدگی خودم افتادم که با شک نمازمو میخوندم؛ با شک به قرآن نگاه میکردم؛ با شک، با شک و با شک... ولی بازم انجام میدادم و دنبال جواب شبهاتم بودم. :)❤️🩹
ادامه داد و رسید به قسمتی از تجربهش که تو اون عالم خواستن جواب یکی از شبهاتش رو بدن...
بردنش پیش ائمه؛ پیش همون نورهای عالم!... :)✨
یاد تجربهگر شنود افتادم که میگفت اون اوایل هروقت مردم ازم سوال و شبهه داشتن و من بلد نبودم، تو یه مکاشفه جوابشو بهم میدادن و من به مردم میگفتم.🥲
(مردم چجوری جواب میگیرن، ما چجور و با چه بدبختی!😐😂)
7.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی به امام صادق (سلام الله علیه) رسید و اومدن سمت راستش، ایشون به شخص تجربهگر( آقای حسین حاتمیان) گفتن که: «سلام حسین داننده!» و آقای حاتمیان با یه حالت تعجب میگن: من؟ حسین داننده؟ چرا داننده؟ مگه من کیام؟ و امام در جواب میگن: «تو تنهایی نشستی درباره ما تحقیق میکنی، همین که تحقیق میکنی، خوبه.» و رضایت داشتن.❤️🔥
همین یه جمله و رضایت دربرابر تلاشت در عین سختی، برای تموم دو دنیات بس نیست؟ به خدا هست!🌱
انگار حاضری بازم زیر شک و شبهات له شی، ولی خروجیش همون رضایت باشه. :)💓
وقتی بدونی تو همون حال بد و تنهاییت که کسیو نداری کمکت کنه و یه شبهه اذیتت میکنه و در به در دنبال جوابشی، به حالت آگاهن و آخرشو خوب برات میچینن و حتی اگه هنوز شک داشته باشی، از تلاشت راضین، دوست داری از شوق جون بدی که اینقدر حواسشون بهت هست.💫
خودشون میان و مطمئنت میکنن
تا دلت آروم بگیره و آروم آروم به یقین برسی و جایی که ببُری، خودشون مستقیماً وارد میدون میشن و جوابو بهت میدن!
الله اکبر از این رقت قلب و مهر و محبت این خاندان نسبت به ما...🥲💛
🔻وقتی امروز دوباره این دغدغه و اهمیتش مرور شد که چقدر مسلمون شکاک داریم که باید به دادشون برسیم، یاد زمان جنگ با بعثیها افتادم.
اون موقع تکتک بچهها با دست خالی، تو هر سن و با هر مهارتی پای کار بودن و برای این که بهشون کار بسپرن، سر و دست میشکوندن.🔥 چرا؟ چون عمیقاً درک کرده بودن که موقعیت اضطراریه و باید به جنگ کسی که به خونه هجوم آورده و میخواد غارتش کنه رفت.
دیگه «حال ندارم!»، «بلد نیستم!»، «حالا وقت هست»، «وظیفهی من نیست؛ افراد دیگهای باید انجامش بدن.» و... معنا نداشت!❌
تو اون شرایط با این بهونهها، به چشم خودت پرپر شدن عزیزات و هموطنات رو میدیدی...🥀
بهجای این بهونهها، میگفتن: «حتی اگه مهارت بهدردبخوری ندارم، ولی میتونم خط شکن باشم! میتونم لااقل روی سیم خاردار بخوابم تا بتونین از روی من رد شین!❤️🩹 میتونم یه مسیرو برم تا اگه مینی هست، راهو برای شما باز کنم. 💣
آره... من میخوام خط شکن باشم. اینجا به درد میخورم. وظیفهام اینجاست!»✋
حالا بیا تو زمونهی خودمون.
نوع جنگ، تغییر کرده.
زمین جنگ، تغییر کرده.
مهمات جنگ، تغییر کردن.
نوع گلوله، تغییر کرده.
ولی ما هنوزم خط شکن میخوایم!👤
جنگ شده جنگ عقاید!
زمین جنگ شده ذهن آدما!🧠
مهمات شده رسانه و موسیقی و فیلم و انیمیشن و...!📱
گلوله شده شبهه و هدف به سمت ذهن آدما! (بهخصوص ذهن بچهشیعههایی که هر جا باشن، یه انقلاب و تحول و دغدغه تغییر و حقمداری رو با خودشون دارن.)
و اما خط شکن...
خطشکن باید تویی باشی که الآن فهمیدی اوضاع چقدر خطرناکه و خیلی نرم دارن حملههای خاموش و بیصدا میکنن.💥
تو با همین سن و سالت، باید خودتو مجهز کنی و بهونه نیاری!💪
و الا باید شاهد پرپر شدن دوستهات، همکلاسیهات، فامیلا و حتی اعضای خونوادهت و شاید خودت باشی!💔
چون کم نیستن کسایی که با شک، نماز و روزه و چادر داشتن و اینقدر کسی به دادشون نرسید که از دست رفتن؛ تو سرازیری افتادن؛ روحشون مُرد و ضد دین شدن!🚶♀