🌸 آزادگی به میزان کافی
اوضاع مکه بهم ریخته بود و همه جا از پیروزی مسلمانان حرف میزدند، اسرای زیادی از دشمن گرفته شده بود و نمیدانستند تکلیف چیست و اسلام چه نظری دارد!
ناگهان ندای محبت و رحمت بگوش رسید.....
پیامبر اکرم فرمودند: اسرا را اذیت نکنید، از آب و غذای خودتان به آنها بدهید، جای خوابشان خوب باشد، به آنان توهین نکنید و بدرفتاری نباشد، هر اسیری به ده نفر مسلمان سواد بیاموزد آزاد است و......
همچنان دفتر ایام ورق خورد و رسید به ایام عاشورا.
ورق برگشت و دوران جاهلیت که خودش را در ضمیر بد سرشتان حفظ کرده بود جلوه گری نمود، دیو نفس و آز تنوره کشید و خاندان پیامبر رحمت به اسیری رفتند.....
اما از قوانین پیامبر رحمت خبری نبود. زخم کنج خرابه، تازیانه، گرسنگی، تشنگی و بی احترامی از خنجر یزید بر پیکر تاریخ نشست. سرها روی نی سرافراز شدند و سرود آزادگی سر دادند.
باز دفتر ایام ورق خورد و هموطنان سلمان، به جرم پاسداری از اسلام و وطن به اسیری رفتند و باز تاریخ تکرار شد و خنجر یزید بدست صدام افتاد و....
سرافرازانی که لشکر لشکر رفتند ، دسته برگشتند و خاطره آزادگی تعریف کردند گفتند که سید اسرا، حاضر نشد شکایت شکنجه ها را به صلیب سرخ بگوید چرا که نمیخواست از مسلمان به کافران، شکایت ببرد و فرمانده عراقی دربرابر این آزادگی زانو زد و چه بسیار اتفاق افتاد که گفتند جای اسیر و آزاده عوض شده و....
دفتر ایام ورق خورد و باز در دفاع از پیغامبر عاشورا، سرها روی نی رفت.دسته خنجر یزید بدست صهیونیست و آمریکا افتاد و داعش آن را چرخاند ولی باز آزادگی برنده شد و غوغا نمود.
دست بجامانده سردار دلها و لبخند فاتحانه شهید ححجی با لبهای تفدیده، در لحظه شهادت
گواه این نوشتار است و همچنان تاریخ تکرار میشود تا در میدان جنگِ غزه، موج زندگی و پایداری، تمام زرق و برق افکار سکولاری را در خود هضم میکند و قرآن خواندن کودک زخمی و صلابتش تمام مناسبات علوم انسانی غربی را درهم میپیچد و باز این نوا در جهان بگوش میرسد:
کل یوم عاشورا
کل ارض کربلا
#ما_ملت_امام_حسینیم
#اسیر_عشق
#اسیر_کربلا
#تربیت_الهی
🖊صفری