eitaa logo
رشدانه
254 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
453 فایل
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود. 📝نظرات مشفقانه خود را در باره مطالب کانال با نشانی زیر درمیان بگذارید. ممنونم صفری @Tebyan_313
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃در نیمه آغوش زمین گرم از حضورش شد خدا چند صباحی امانتی عنایت کرد، تا در وقت مقرر آن را پس بگیرد.🕊 . 🍃از ذریه پاکِ بود و عاشق 💚 . 🍃هر چه بزرگتر می‌شد، هم در او رشد می‌کرد و روحش بیش از پیش شیفته می‌شد🕊 . 🍃در درس خواند و مُلَبَس به لباسِ جدش رسول‌الله شد...🌹 می‌کرد و . 🍃در ایام امتحانات بار سفر بست! در جواب پدر که فرمود: بعد از امتحانات برو! با صلابت گفت: نه ،الان در خطر است ونیاز به حضور رزمندگان در جبهه است. مگر ما از آنها که می‌جنگند عزیزتریم؟ و رفت. . 🍃آخرین اعزامش در ماه مبارک بود اما قبل از آن و را به مادر سپرد و راهی شد. می‌گفت :این بچه خدا را دارد.امروز هم دقیقا و تکرار شده است. . 🍃روز نماز را در حرمین السلام_ اقامه کرد. . 🍃دو سه روز بعد، در حالی که با چند تن از همرزمانش برای کمک‌رسانی به رزمندگان اسلام، راهی شده بودند، ماشینشان مورد حمله ها واقع می‌شود. پس از طی مسافتی با پایِ پیاده،در اثر کاشته شده در روستای "المزرعه" از توابع شهر "بیجی" در استان "صلاح‌الدین" عراق بال به سوی آسمان گشود. پس از عاشقی های بسیار، در آغوش ملکوتیان آرام گرفت. . ، اِبنِ فاطمه _سلام‌الله‌علیها🕊 . ✍نویسنده : . به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد : ۱۵ بهمن ۱۳۶۹ . 📅تاریخ شهادت : ۲۸ تیر ۱۳۹۴ . 📅تاریخ انتشار : ۲۷
علیه‌السلام 🔹جمعۀ موعود🔹 گرچه صد داغ و هزاران غم سنگین داریم چشم امّید به فردای فلسطین داریم قدس از سیطرۀ کفر رها می‌گردد عاقبت حاجت مظلوم روا می‌گردد آفتاب از پس این ابر برون می‌آید نوبت عاشقی و فصل جنون می‌آید قدس آزادترین شهر جهان خواهد شد «نفس باد صبا مشک‌فشان خواهد شد» خنجر از پشت زدن حیله و ترفند شماست قبلۀ اول عشق است که در بند شماست بهراسید که مهدی زسفر می‌آید صبر ایوبی این قوم به سر می‌آید خالی از عاطفه‌اید و تهی از احساسید بهراسید شمایی که خدانشناسید بهراسید از این آه که دامنگیر است به خود آیید که فردای قیامت دیر است به خود آیید خدا ناظر اعمال شماست آتش دوزخ در دیدۀ دجال شماست نحس در طالعتان است که قابیل شوید حقتان است گرفتار ابابیل شوید گرچه ابری‌ست هوا و شبمان تاریک است اندکی صبر عزیزان که سحر نزدیک است می‌رسد جمعۀ موعود و سواری از راه «هر که دارد هوس کرب‌وبلا بسم‌الله» 📝
🔹یک صبح جمعه...🔹 بگذار و بگذر این همه گفت و شنود را کی می‌کنیم ریشهٔ آل سعود را؟ یارب! به حق ناقهٔ صالح عذاب کن نسل به جای ماندهٔ قوم ثمود را افتاده دست ابرهه‌ها خانۀ خدا سجّیل کو که سر شکند این جنود را چیزی به غیر وهن ندارد نمازشان باید شکست بر سر آن‌ها عمود را ای واجب‌الوجود ز لوث وجودشان کی پاک می‌کنی همه مُلک وجود را... جده، یمن، مدینه، غدیر، از قدیم‌ها این قوم می‌خرند تمام شهود را در آن زمین که نام علی گل نمی‌کند هرگز مجوی مدفن یاس کبود را کو وارث کسی که در قلعه کنده است تا بشکند دوباره غرور یهود را اسفند روز آمدنش کور می‌کند یک صبح جمعه چشم بخیل و حسود را… 📝
🔹به کدامین گناه؟ چگونه رنج زمین را زمان نمی‌بیند؟ چگونه این همه خون را جهان نمی‌بیند؟ چرا نمی‌شنود رعد و برق ایمان را؟ صدای عشق به اقصی کشانده طوفان را قیامتی شده برپا چرا نمی‌پرسند؟ از این تقابل خونین که می‌شود خرسند؟ چقدر کودک و زن بی‌پناه کشته شدند! به راستی به کدامین گناه کشته شدند؟ جهان و عافیتش ارزنی نمی‌ارزد به این‌که کودکی از هول مرگ می‌لرزد منادیان حقوق بشر نمی‌شنوند به حجتی که تمام است اگر نمی‌شنوند زمان، زمان رسیدن به داد مظلوم است - شکست ظلم - خدا وعده داده، محتوم است یکی بیاید و مرهم شود فلسطین را به سُرب پر کند این گوش‌های سنگین را به دست قهر ببندد درِ سیاست را به سنگ خشم بکوبد سرِ سیاست را سیاستی که به جز نیش مار و کژدم نیست سیاستی که به نفع حقوق مردم نیست سیاستی که به اشغالگر امان داده‌ست به این نژاد پراکنده سازمان داده‌ست سیاستی که اگر بوده حق، به جانب تو، ربوده حقِ تو را با فریب حقِ وتو سیاستی که چنان غرق در مرض شده است که جای ظالم و مظلوم هم عوض شده است سیاستی که در آن روزن امیدی نیست به دست هیچ زبان‌بسته‌ای کلیدی نیست.. سیاستی که ندارد دیانت، آلوده‌ست مگر نه این که، همین بوده تا جهان بوده‌ست همیشه راه رسیدن به حق، سیاسی نیست که گاه، چاره به جز حمله‌ای حماسی نیست نشان عشق و جنون بی‌نشانه رفتن‌هاست میان آتش و خون عاشقانه رفتن‌هاست کنون که قرعه به نام حماس افتاده‌ست به جان اهل سیاست هراس افتاده‌ست یکی برآمده بر بام خون علم بزند بساط این همه تزویر را به هم بزند چنان کند که جهان بشنود فلسطین را به چشم صدق ببیند صلابت دین را قسم به اَشهدِ آن کودک سرا پا آه که گفت: «اَشهَدُ اَن لا اِلهَ اِلا الله» حرم که سوخت کسی محترم نخواهد ماند چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند 🖌ناصر فیض