🌸 تجربه ای از معرفی امام
🔹 #امام_خمینی، رهبری که برای خدا کار میکرد
💢 سال ۹۱ بود و بنا به درخواست و قبولی در آزمون مدرسی، به علت تاخیر در اعلام ساعت کلاسی، درس وصیت نامه حضرت امام آنهم جهت دانشجویان دختر دانشکده مهندسی نصیبم شد. برای ترم نخست تدریس، چنین درسی، آنهم برای دانشجویان دختر خیلی سنگین بود.
🔰 همان جلسه نخست عدم علاقمندی و غر زدن های دانشجویان از موضوع و عنوان درس، مرا بی انگیزه کرد و جلسه نخست با هر ترفندی بود به پایان رسید و سریع با یکی از اهالی عرفان تماس گرفته و مشکل را بیان و ایشان نکاتی را گفتند.
🔽از جلسه بعد بنا به توصیه اش بجای معرفی امام به شکل رسمی به خاطرات و ابعاد شخصیتی ایشان پرداخته، چنانچه تا سند و مدرک و منبعی در هر جلسه نمی بردم، باور نمی کردند آنچه می گویم از خمینی کبیر است.
◀️ از عشق و علاقه حضرت امام به همسر و خانواده گفتم که چطور در زمانه ای که چون بعضی ها در کنون، نام همسر را منزل می گذارند و جمله #عاشقانه به همسر را پر رو کردن او، حضرت امام نامه عاشقانه به همسرش می نویسند و با عشق و محبت همسرش را در غربت یاد کرده و او را نور چشم، قوت قلب، محبوب عزیز خطاب می کند، عشقی که به گفته دانشجویی پدر شاعرش هم به مادرش هدیه نداده!!
◀️برایشان از #دلسوزی ها و توصیه اما حتی به مخالفینشان گفتم که چون پدر برای همه بودند و حتی به ملاقات محمدرضا پهلوی در کاخش می رود تا شاید به توصیه آیت الله بروجردی بتواند در دل او تاثیری بگذارد و نشود آنچه بعد ها بر سر او آمد.
◀️ از تقیدش به #قانون گفتیم که حتی در فرانسه خود را مقید به آن می دانست و بعدها قبل از هر اقدامی به تدوین و اجرای قانون همت می گماشت و هیچ کس را حتی فرزند و نوه اش را نه تنها مسئولیت نداد، بلکه وقتی شنید که نوه اش سید حسین مسلحانه قصد تمرد از حکم قانون دارد، گفت با گلوله هم که شده بزنیدش.
◀️ از شاعر بودن امام گفتم و اشعار مشهوری که بر زبان ها جاریست اما کسی نمی داند از این پیر جماران است، چون #شعر من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم، چشم بیمار تو را دیدم و بیدار شدم!
◀️از ثروت پدری و مال و منالی گفتم که پدرش را در خمین از ثروتمندان کرده بود و او علی رغم وارث آنها بودن، از همه اش دل کند و رفت اراک برای درس #طلبگی و خود در فقر و تهیدستی زندگی می کرد و تا بود، همان حسینیه و کوچه های تنگ جماران و خانه قدیمی آنجا نه محل زندگی، بلکه محل مدیریت ایران و اسلام شد و ناجوانمردانه بعد ها با حرمی کاخ گونه رهبر مستضعفین بودنشان به حاشیه بردند.
◀️ برایشان از روحانیتی گفتم که یکی از دشمنان اصلی او بودند و خون دلی بر دلش کردند که لیبرال ها نکردند، برایشان از امامی گفتم که آنقدر اهل علم و #فلسفه و منطق بود که عده ای ایشان را نجس شمرده و حتی ظرف آب خورده فرزندش را طاهر می کردند.
◀️از امامی گفتم که درس و مشق سیاست و جنگ نخوانده بود، اما چنان هشت سال کشور را #مدیریت کرد که سیاستمداران و نظامیان عالم با آنچه داشتند نتوانستند شکستش دهند، حتی اگر در ظاهر دستوراتش چون اطلاع دادن به مردم عراق در موشک باران کشورشان خنده دار باشد. که همین سیاست ترسی عجیب در صدام ایجاد و سپس امام و ایران را محبوب عراقی ها کرد که حتی در جنگ هم حواسش به آنان است که کمتر آسیب ببینند.
◀️ و برایشان از #سعه_صدر ی گفتم که تا می شد به خرج می دادند: دولت بازرگان را تایید می کردند، حکم بنی صدر را تنفیذ، آیت الله منتظری را علی رغم میل باطنی، حمایت و به ارتشیان شاهنشاهی تا می شد اعتماد که هر چند بعضی ها با کودتا خلف وعده کردند و خیانت.
✅ وقتی بحث به اینها کشیده شد، شاید باورش سخت باشد اما همه می گفتند: پس چرا کسی به ما نگفته بود که امام چنین بوده؟ مگر مملکت در اختیارش نبوده پس چرا اینها را رادیو و تلویزیون برایمان نقل نکردند؟ مگر رهبر ایران نبوده پس چرا در #کتب_درسی و آموزشی نیامده؟
و اینجا بود که فقط یک پاسخ می شود داد، امام در نظام برآمده از اندیشه خود نیز مظلوم و گمنام است!!!
✍اصغر اخوی