eitaa logo
روزی حلال
34هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
4.6هزار ویدیو
64 فایل
✳️برای رزرو تبلیغات در مجموعه اَسرا بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2186347655C6187e57a27 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/vB1e.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ خداوند را در زندگی‌ات قرار داده است 🔹پیرزن مؤمنه‌ای بود که سرکه می‌گرفت و از آن کسب درآمد می‌کرد. روزی خاطره عجیبی تعریف کرد. 🔸گفت: در فصل پاییز انگور و سیب ضایعات را می‌خریدم و در خمره می‌ریختم تا سرکه شوند و شکر خدا بعد از فوت همسرم، مرا خدا از این راه می‌رساند و به راحتی زندگی می‌کردیم. حتی سرکه با اینکه زکات واجب ندارد ولی من را همیشه کنار می‌گذاشتم. 🔹دخترم ازدواج کرد و برای تهیه او مجبور شدم یک بار سرکه را ندهم و سرکه را گران بفروشم چون سرکه‌های من در شهر بی‌همتا بود و همیشه مشتری‌ها و تقاضاهای زیادی داشتم. 🔸با اینکه زیادی کرده بودم ولی همه چیز برخلاف پیش‌بینی من اتفاق افتاد و برعکس دوره‌های قبل آنچه کسب کردم هیچ نداشت. 🔹نوبت بعد که سرکه گذاشتم، تمام سرکه‌های من تبدیل به شراب شد. بسیار تأسف خوردم و برای من این اتفاق نادر و عجیب بود. 🔸با یکی از مشتریان سرکه که برای تحویل سرکه آمده بود، موضوع را در میان گذاشتم و گفتم: این بار برای فروش چیزی ندارم. 🔹او کنجکاو شد و برای تأمین ضرر من حاضر بود شراب را به بالاترین قیمت بخرد و بین طالبان مسکر بفروشد. دیدم مرا در ظلمت دیگر و آزمون دیگری برای نفسم قرار داده است. 🔸بدهکاری جهیزیه دخترم آزارم می‌داد طوری که اگر تمام شراب‌ها را می‌فروختم به راحتی خود را می‌پرداختم. 🔹شیطان دنبال گشودن ظلمت دیگری بر من بر روی ظلمت قبلی‌ام با اغوای خود بود که زکات نداده و کرده بودم. شیطان قصد داشت روزی مرا از خدا به تمتع از دنیا محدود و دنیا و آخرت مرا ویران سازد. 🔸سحرگاهان که برای نماز بیدار شدم با استعاذه و لعن شیطان به زور توانستم حریف نفس خود شوم. 🔹به مدد الهی همه خمره را در چاه فاضلاب خانه خالی کردم و گفتم: خدایا! من غلط کنم با فروختن شراب، نافرمانی و معصیت تو بنمایم. 🔸بعد از ریختن به اتاق خود برگشتم و کلی گریه کردم. 🔹نزدیک ظهر مرد جوانی درب خانه مرا زد و گفت: از تهران آمده است و دنبال سرکه‌ای خوب برای درست‌کردن سکنجبین برای فشارخون پدرش می‌گردد. 🔸در خانه شیشه‌ای سرکه برای خودم داشتم که برای رضای خدا به او بخشیدم و هرچه پول خواست بدهد، نگرفتم. چون عادت داشتم سرکه را اگر برای و درمان می‌خواستند هدیه می‌کردم. 🔹یک هفته از این داستان گذشت. روزی در خانه بودم که مردی با مبلغ زیادی پول درب منزل را زد و گفت که پدر آن مرد جوان فشار خونش تنظیم شده، طوری که اطبا از طبابت آن عاجز شده بودند و این هدیه از طرف پدر آن مرد است. 🔸با همان مبلغ، بدهی جهیزیه دخترم را دادم و با مدد الهی دوباره از راه حلال به درست‌کردن سرکه در منزل و کسب معاش پرداختم. و این اغوای شیطان را به توفیق الهی با نوری که از خود کسب کردم، دفع نمودم. 🌱 وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ ۚ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ (طلاق، ۳) 🌱 و كسی كه از خدا بترسد، خدا برايش راه نجاتی از گرفتاري‌ها قرار می‌دهد. ‏و از مسيری كه خود او هم احتمالش را ندهد رزقش می‌دهد و كسی كه بر خدا توكل كند، خدا همه كاره‌اش می‌شود كه خدا دستور خود را به انجام می‌رساند و خدا برای هر چيزی اندازه‌ای قرار داده است. 💠 @RoozieHalal 💠
🛎اگر طلبکاری و نمی توانی طلبت را وصول کنی، این دعا را بخوان: حسين بن خالد مى‌گويد: در بغداد، سيصد هزار درهم بدهكار و چهارصد هزار درهم از مردم طلبكار بودم و طلبكاران به من امان نمى‌دادند كه از منزل بيرون بيايم تا پولم را از مردم بگيرم و به آن‌ها بدهم. موسم حج كه فرارسيد، خواستم به‌طور مخفيانه نزد امام كاظم عليه السّلام بروم ولى نتوانستم، پس برايش نامه نوشتم و اوضاع خود را توضيح دادم. حضرت در گوشۀ نامه‌ام برايم جواب نوشت كه: بعد از هرنماز سه بار بگو: اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ يَا لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ بِحَقِّ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ أَنْ تَرْحَمَنِي بِلاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ يَا لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ بِحَقِّ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ أَنْ تَرْضَى عَنِّي بِلاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ يَا لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ بِحَقِّ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ أَنْ تَغْفِرَ لِي بِلاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ. 💠ان شاءاللّه حاجتت برآورده مى‌شود. حسين مى‌گويد: اين ذكر را ادامه دادم و به خدا سوگند بيشتر از چهار ماه نگذشت كه من خود را پرداختم و طلب‌هايم را گرفتم و صد هزار درهم اضافه آمد. 📚ترجمه مکارم الاخلاق/ج1/ص748 💠 @RoozieHalal 💠