eitaa logo
طرح رشد علمی 🇮🇷🇵🇸
480 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
3.9هزار ویدیو
1هزار فایل
تلاش، معرفی آخرین رویدادها و اخبار علمی روز کشور؛ نشستها و پژوهشهای مرتبط با اخلاق؛ تربیت و مشاوره اسلامی است به جامعه علمی مشتاق به امید رشد و پویایی بالنده‌تر و مؤثرتر.
مشاهده در ایتا
دانلود
shahadatemamaskari.fadaee.mp3
9.94M
‌┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🏴🏴🏴 ✨تسلیت ایام شهادت سلام الله علیه ذکر کلامی نورانی از حضرت در باب داری ✅فقط به عشق اهل بیت حجت الاسلام فدائی 🌺🌺 🌴 @masoumiyeh
💠 تفاوت دو اصطلاح ذمه و عهده 🔻 دو اصطلاح ذمه و عهده، هر چند گاهی به جای یکدیگر به کار می‌روند، اما ماهیّتی متفاوت دارند: 🔹 عهده، ظرف تصوری و اعتباری است برای و اعمالی که انجامشان بر انسان لازم است. 🔸 ذمه، ظرف اعتباری است برای که به نفع غیر و علیه انسان ثابت است. ✅ رابطه بین ذمه و عهده عموم و خصوص من وجه است؛ یعنی یک ماده اجتماع و دو ماده افتراق دارند: 🔹 ماده اجتماع: مکلفی که مال غیر را تلف کرده، ذمه و عهده‌اش مشغول است، ذمه‌اش مشغول به مال است، مثلا صد هزار تومان از مال زید را تلف کرده، زید مالک صد هزار تومان در ذمه این مکف است. عهده‌اش هم مشغول است یعنی بر این مکلف واجب است اعطاء مال به غیر. گویا یک حکم وضعی و یک حکم تکلیفی است. 🔸 ماده افتراق اول: گاهی هست ولی ذمه نیست، تکلیف هست، حکم وضعی نیست. مانند نفقه اقارب واجب النفقه بر انسان غیر از همسر، یعنی پدر، مادر و اولاد انسان، که این‌ها می‌شوند واجب النفقه انسان، اینجا عهده انسان مشغول به نفقه است، یعنی پرداخت نفقه این‌ها واجب است اما ذمه‌اش مشغول نیست لذا اگر این کار را ترک کرد از اموالش نمی‌گیرند و اقارب در ذمه او طلبکار نیستند، یا اگر از دنیا رفت اقارب از ترکه او چیزی را مالک نیستند. اینجا عهده هست ولی اشتغال ذمه نیست. 🔸 ماده افتراق دوم: گاهی هست بدون عهده، طفلی که مال غیر را تلف کرده، ذمه‌اش مشغول است به مال غیر، اگر از دنیا رفت از ترکه‌اش بر می‌دارند ولی خود طفل وجوب دفع ندارد چون تکلیف ندارد. ذمه خاصیتش این است با موت انسان از بین نمی‌رود یک ظرف اعتباری است که حتی پس از موت باقی است لذا فردی که از دنیا رفته وجوب پرداخت دیون ندارد چون عهده ندارد اما دیون بر ذمه میت ثابت است و زمانی فراغ ذمه حاصل می‌شود که حق طلبکارها از ما ترک میت پرداخت شود. 📚 برگرفته از درس خارج فقه معاصر «فقه رمزارزها) استاد آیت الله جواد (حفظه الله) 👈 نکات بیشتر: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
🌷🌷🌷 👌۳۰ نکته در یک داستان تکراری از سيره بزرگترین شخصیت عالم هستی چقدر و است. ✨مى‏گويند: ۱- يكى از به بزرگ ۱۲ هديه كرد كه بگيرند. ۲- حضرت نمود و را مأمور خريدارى پيراهن كرد و او پيراهنى به ۱۲ درهم تهيّه كرد و آورد. ۳- حضرت هنگامى كه ديد پول‏ها براى خريد يك پيراهن‏ مصرف شده، به على فرمود: آيا مى‏شود اين معامله را اقاله كنى؟ (رضايت به فسخ معامله از دو طرف را« اقاله» گويند) من پيراهن ‏تر مى‏خواهم. ۴- على باز مى‏گردد و مسأله را با فروشنده در ميان مى‏گذارد و ۵- او معامله را مى‏كند و على پول‏ها را به نزد پيامبر برمى‏گرداند. پيامبر بزرگ مى‏خواهد ‏هايى بدهد؛ درس‏هايى براى آنها كه در آن زمان با او بودند و همراهش آمدند و براى ما كه امروز مى‏شنويم و به گوش مى‏گيريم. ۶- پيامبر در راه به كنيزى برمى‏خورند كه در گوشه‏اى نشسته و غمگين و متحير در خود فرو رفته و ناله مى‏كند. درس اول، و بازجويى و اوست، توجه به و و ‏شكسته است. بيچاره مأمور خريد چيزى بوده و ۴ درهم پولش را گم كرده و اكنون مى‏ترسد كه به خانه برگردد و مورد شكنجه قرار بگيرد. ۷- رسول بزرگ از همان دوازده درهم، چهار درهم بيرون مى‏آورد و گرفتارى را از و بيرون مى‏كشد و ۸- به راه خود را بازار ادامه مى‏دهد و لباسى به چهار درهم مى‏خرد و در همان‏جا به بَر مى‏كند و به‏ راه مى‏افتد و چه درس‏هايى كه با خود مى‏گذارد! ۹- در برگشت، برهنه‏اى فرياد مى‏زند: آيا كسى مرا مى‏پوشاند تا او را خداوند در روزى كه پوشش‏ها فرو مى‏ريزند، بپوشاند؟ رسول بزرگ را كه خريدارى كرده بود، در ‏جا بر او مى‏پوشاند و خود باز مى‏گردد، نه اينكه او را به زحمت بيندازد. نه، خود باز مى‏گردد و لباس خود را به او مى‏دهد تا اينكه براى هم، او برهنه نماند. و در اين صحنه هم درس‏هاى ديگرى است! ۱۰- با ۴ درهم باقى مانده، براى حضرت لباسى فراهم مى‏شود. ۱۱- در آخر راه به همان كنيز درمانده برخورد مى‏كند كه هنوز حيرت‏زده ايستاده و مى‏گويد: مى‏ترسم به خاطر تأخير و دير كردن آزارم دهند. باز رسول بزرگ، با او به راه مى‏افتد و درِ خانه‌ی مولاى او مى‏ايستد و مى‏گويد: «السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا اهْلَ الدَّارِ». و چنين بود رسول بزرگ؛ كه تا ۳ مرتبه با صداى بلند براى صاحب خانه دعا مى‏كرد و درود مى‏فرستاد و اگر جوابى نمى‏شنيد، باز مى‏گشت. در آخرين مرتبه، جواب سلام از داخل بلند شد و صاحب خانه بيرون آمد و توضيح داد كه ما مى‏خواستيم دعاى شما در حق ما تكرار شود، لذا آخرين دفعه به جوابگويى صدا بلند كرديم. حضرت داستان را خلاصه كرد و جهت تأخير را شرح داد و كرد. ۱۲- مولاى كنيز در جواب عرضه داشت: من به خاطر و شما او را آزاد كردم و در راه خدا رها نمودم. و ۱۳- پيامبر شكر مى‏كند كه عجب بود؛ دو برهنه پوشيده شدند و يك كنيز گرفتار آزاد گرديد ! ?امالى صدوق، ص ۲۳۸. ۱۴- ✅ در همين و داستان درس‏هايى هست براى من، كه حتى با پول يك پيراهن و يك قبا مى‏توان دو برهنه را پوشاند و يك گرفتار را آزاد كرد. و ۱۵- رسول بزرگ عملًا نشان مى‏دهد كه ✨ چگونه مى‏توان با پول كم، كارهاى زياد انجام داد و از هر پيش‏آمد بيشترين نتيجه را گرفت ۱۶- اما من براى اين درس‏ها ندارم. ۱۷- در حالى كه در وسيله تأمين يك خانواده هست و ۱۸- در جهاز يك دختر هست و ۱۹- بر پوشاك ده نفر هست و ۲۰- در ذخيره يك ماه هست و ۲۱- در ‏ام خوراك يك كاروان هست، ۲۲- باز مى‏گويم: "بيش از خودم ندارم و چه كنم؟ خدا برساند!!" ۲۴-🔺اگر روح و و و يا لااقل و ‏دارى و در حوايج و به امور مسلمين در ما زنده مى‏شد، بسيارى از مسائل تأمينى در همين مى‏شد و به كمك فلان كس هم احتياج نمى‏افتاد! ۲۵- درست است كه آنها و مى‏توانند رسيدگى كنند، اما هنگامى كه به آنها نيست و گرفتارى آنها است، نمى‏توان همين‏طور و تراشيد. ۲۶- هر كس به‏اندازه ‏ خود بايد بردارد و به ‏كامان برساند، ۲۷- گرچه آنكه و و دارد، زيادترى دارد. ۲۸- هنگامى كه مسلمين درصدر اسلام نداشتند و آه در بساطشان نبود، با همين و و ‏دارى و و يكديگر را داشتند ۲۹- و لااقل و ‏خوار يكديگر بودند و و براى هم! ۳۰- در نتيجه از ، به رسيدند. 📗روحانيت و حوزه: مشكلات و راهكارها، ص: ۱۸۷. 🌷🇮🇷🌷