هدایت شده از حبیباله بابائی
نکتههای قرآنی ـ تمدنی، قسمت ۲۶ (خودسیری کاذب مانع مبادرت در عمل)
آنچه موجب «سعی»، «سرعت»، «حرکت» و «مبادرت» در عمل میشود، حس نیاز، حس کمبود، و حس ضرورت حرکت است. کسانی که خودشیفتهاند و از کردههای خود راضی هستند، انگیزهای برای سعی و سرعت و مبادرت در عمل پیدا نمیکنند. در این باره آنچه که در وصف متقین در روایات آمده به چنین نکتهای اشاره میکند که «بَادَرُوا إِلَى اللَّهِ بِالْأَعْمَالِ الزَّاكِيَةِ لَا يَرْضَوْنَ بِالْيَسِيرِ وَ لَا يَسْتَكْثِرُونَ لَهُ الْكَثِيرَ هُمْ لِأَنْفُسِهِمْ مُتَّهِمُونَ وَ مِنْ أَعْمَالِهِمْ مُشْفِقُون»، متقیان کسانی هستند که با اعمال پاک و طیب به سمت خدا میشتابند، به کار کم راضی نمیشوند و کار زیادشان را هم زیاد نمیشمارند، آنها همواره خود را متهم میدانند و از اعمال و کردههای خود نگرانند.
نکته اجتماعی و شاید تمدنی موضوع این است که هرچند خودشیفتگی علل روانی و فردی هم دارد، لیکن بخشی از علت اصلی کِرِختی و خمودگی در زندگی فردی و اجتماعی، در وضعیت مقایسهای رخ میدهد. آنجا که جوّ اجتماعی جوّی بی تحرّک است و فرهنگ سبقت و سرعت در آن جامعه وجود ندارد، افراد در سیر و سلوک خود به طور طبیعی حس رضایت و شیفتگی از خود پیدا میکنند (چون طرفی برای مقایسه و رقابت ندارند)، و آنجا که حس شیفتگی و خودسیری کاذب پیدا شود، انحطاط اجتماعی شروع میشود.
@Habibollah_Babai
#نکتههای_قرآنی_تمدنی_رمضان_1442