هدایت شده از یادداشتهای آقامعلم
✅#یادداشت ✅#فرهنگ_شهروندی
🗒 موضوع: معجزهی دلار!
🔵چندی است افزایش قیمت دلار و کاهش ارزش پول ملی و گرانی افسارگسیخته، نفس بیشتر مردم را بریده است. دولت آقای رئیسی هم، در حال تکرار برخی اشتباهات دولت بیتدبیر ناامید است؛ از جمله توزیع ارز با کارت ملی(که در سال 1397 به تخلیهی ذخایر ارزی کشور منجر شد) و فروش سکه(که خارج شدن چندین تن طلا از کشور، نتیجهاش بود).
🔵فشارهای اقتصادی دشمن و هجمهی غرب را برای نابودی جمهوری اسلامی میبینیم و قبول داریم؛ ولی نمیتوان برخی بیتدبیریها و مدیریتهای نادرست را هم نادیده گرفت.
🔵شاید گروهی از خواص بتوانند درک کنند رونمایی از شهر موشکی در زیر زمین و موشک فراصوت و... چگونه بر مؤلفههای قدرت و توان چانهزنی جبههی مقاومت و نظام اسلامی با نظام سلطه اثر دارد؛ شاید اهل علم و تحقیق، بدانند رتبههای یک رقمی ایران در ساختارهای علمی جهانی مثل لیزر و سلول بنیادی و دانش هستهای و پهپاد و ... بیشتر به یک معجزه شبیه است؛ اما برای بیشتر مردم، معجزهی قیمت گوشت و سبد خوراکیها از آن رتبهها بزرگتر و باورپذیرتر است؛ چرا که این را هر روز لمس میکنند و میوهی آن را شاید چندین سال بعد بتوان برداشت کرد.
🔵مسؤولان اجرایی کشور، باید هر چه سریعتر برای درمان این سرطان گرانی، چارهای بیابند؛ باید برای کاهش ارزش پول ملی و افزایش قیمت دلار راهکار پیدا کنند؛ مگر میشود در شرایطی که پدافند هوایی کشور، برای مقابله با هر نوع تجاوزی آماده است، پدافند اقتصادی کشور، این طور از دشمن و مشتی دلال ضربه بخورد؟ آن هم در شرایطی که مردم، دِین خود را با حضور در راهپیمایی 22 بهمن، به نظام و انقلاب نشان دادند؟ درست است که دشمنی دشمن پابرجاست؛ پس تدبیر و پیشگیری و پیشبینی کجاست؟
🔵این چند خط، نشانهی ناامیدی و یأس نیست، نماد مطالبه و درخواست است؛ به دیدگاه رهبری که آینده روشن است، مطمئن و خوشبینم؛ اما باید این اطمینان و خوشبینی در بین بیشتر مردم هم ایجاد شود.
🔵مباد آنانی که به امید قطار پیشرفت و عدالت، به دولت انقلابی رأی دادند، سرافکنده و سرخورده شوند.
📝#محمدحسین_یزدانی_بخش
✅ارزیابیها، دیدگاهها، پیشنهادها:
🌐https://eitaa.com/yazdanibakhsh
🔰دیگر یادداشتها:
🌐https://eitaa.com/aghamoalem
✅#یادداشت ✅#فرهنگ_شهروندی
🗒 موضوع: مدرسه، لقمه، مراسم!
🔵مدارس کشور، روز اول پاییز، بازگشایی شد و دانشآموزان برای فراگیری دانش و تربیت، به کلاسهای درس رفتند.
موضوعی که دلم را مشغول کرده، بیتوجهی برخی پدران و مادران، به لقمهها یا میانوعدهها و خوراکیهایی است که به فرزندان میدهند تا به مدرسه ببرند. سطح درآمدی و رفتار اقتصادی خانوادههای همهی دانشآموزان، یکی نیست، پس قدرت خرید همه هم، یکی نیست. دقت کنیم با دادن خوراکیهای خاص مثل موز و پسته و آبمیوه و هر چیز غیر متعارف یا خاص دیگر، به اختلاف طبقاتی بین دانشآموزان دامن نزنیم و بدانیم که آسیبهای این کار، از احساس برتری فرزندان ما بر دیگران، بسیار بیشتر است. ایجاد حسادت و انگیزههای ضد اجتماعی تنها بخش کوچکی از عوارض این کار است.
سخنی هم دارم با مدیران محترم مدارس و به ویژه مدارس دخترانه. اگر گروهی یا چند نفر قصد داشتند در مدرسه یا کلاس، مراسمی برگزار کنند، مسؤول جمعآوری هزینههای مراسم، باید مدیر یا یکی از اولیای مدرسه باشند تا اگر دانشآموزی به علت تنگناهای مالی یا رفتار اقتصادی خاص اولیای خود نمیتواند برای مراسم هزینه بدهد، از شرکت در مراسم، محروم نشود. هر مراسمی هم، باید زیر نظر مستقیم و با موافقت مدیریت مدرسه انجام شود؛ نه این که هر وقت هر دانشآموزی اراده کرد، در یک کلاس مراسمی برگزار گردد. هنوز از خاطرم نمیرود که چند سال پیش، در یکی از مدارس، در جشن شب یلدا، یکی از دانشآموزان که هزینهی جشن را به دانشآموز مسؤول برگزاری جشن نداده بود، از شرکت در جشن و خوراکیهای خریده شده، محروم ماند و در شگفتم از دوستانش، که چگونه توانستند در حضور او، در این جشن شرکت کنند و چیزی بخورند.
در هر حال، مواظب باشیم که شادی ما یا فرزند ما، به بهای شکستن دل دانشآموزی دیگر یا فرزند پدر و مادری دیگر یا سختتر، فرزند یتیمی تمام نشود.
📝#محمدحسین_یزدانی_بخش
✅ارزیابیها، دیدگاهها، پیشنهادها:
🌐https://eitaa.com/yazdanibakhsh
🔰دیگر یادداشتها:
🌐https://eitaa.com/aghamoalem
هدایت شده از یادداشتهای آقامعلم
✅#یادداشت ✅#فرهنگ_شهروندی
🗒 موضوع: در نانوایی...
🔵در نانوایی صف ایستاده بودم. شاگرد نانوا، نانها را از تنور باز میکرد و روی پیشخوان میانداخت. گویا اجابت مزاجی پیش آمد و چند دقیقهای رفت. در این مدت، یکی از مشتریان، به جای او، باز کردن نانها را ادامه داد. یکی دیگر از مشتریان که از چهرهاش میشد فهمید، تهرانی و فهمیده است، گفت: «آقا! شما کارت بهداشت داری؟ دستهایت را شستهای؟» مشتری که برای سرعت گرفتن کار نانوایی پیشقدم شده بود، مات و مبهوت ماند. راست میگفت. ایشان، کارت بهداشت نداشت و گرچه با انبر نانها را باز میکرد، دستانش را نشسته بود. حدسم تقویت شد که تهرانی و اهل نظافت و بهداشت و خلاصه باکلاس است.
🔵در همین برزخ اختلاف بر سر بهداشت و درست و نادرست بودن کار آن مشتری و دفاع برخی دیگر از مشتریان از مرد تهرانی و گروهی از درِ مخالفت با او، صدای ضعیف «واق واق» تولهسگی به گوشم خورد. به نظر خیلی دور میآمد. آن سوی خیابان را نگاه کردم. سگی در کار نبود. ناگهان جیغ کشیدم. یک سگ کوتوله، داخل نانوایی، در آستانه لیسیدن پاچهام بود که ناخودآگاه سگ بیچاره را با لگد پرت کردم.
🔵آن آقای تهرانی اهل بهداشت، داد و بیداد کرد: بیشعور! این چه طرز رفتار با پسرم هست؟ من که با پسر آن آقا کاری نداشتم. من آن تولهسگ را لگد زده بودم، آن هم ناخودآگاه. سگ کوچکش را بغل کرد و روی پیشخوان نانوایی گذاشت که مردم نانهای خود را روی آن میگذاشتند. داد و بیداد مردم درآمد و آن آقا را بیرون کردند. پیشخوان را از نانوایی بیرون بردند و ...
🔵و من، هنوز گیج و ویج سطح فرهنگ و بهداشت آن مرکزنشین بودم.
📝#محمدحسین_یزدانی_بخش
✅ارزیابیها، دیدگاهها، پیشنهادها:
🌐https://eitaa.com/yazdanibakhsh
🔰دیگر یادداشتها:
🌐https://eitaa.com/aghamoalem