جنازهام را از روبهروی اعداد نفرتانگیز پنج و یک به سمت تابوتم [تختخواب] میکشانم و میاندیشم که: به همین داغ بسوزی که مرا سوختهای. امّا درکمال تأسف داغهایمان یکیست و:
دیدم که بر نداشت کسی نعشم از زمین
خود نعش خود به شانه گرفتم، گریستم..
هدایت شده از دیگراشتباهنمیکنم.
این شما و این چهارمین تقدیمیِ "دیگر اشتباه نمیکنم." شما این پیام رو فور میکنید چنلتون و بهازاش؟ یک اختلال شخصیتی که بیشترین تناسب رو با نوع فعالیتتون داره، همراه با توضیحات و تفاسیرش تقدیمتون میشه. هشدار! پیشاپیش اگر فکر میکنید قراره بعد از رویارویی با اختلالاتتون دچار سوء برداشت بشید، این پیام رو فور نزنید، متشکرم.
کمحرف نشدهام، حرفهایم را نمیتوانم بزنم. کلمات بسیاری کم دارم، حروف بسیاری، چیزهایی هست که درونم میچرخند، حسشان میکنم اما معنیشان را نمیدانم حتی نامی برای صدا زدنشان پیدا نمیکنم. تنها میدانم که بسیارند، که غمگیناند، که غمگینم میکنند. بسیار غمگین.
[مسلم علادی]