eitaa logo
روحي.
206 دنبال‌کننده
77 عکس
33 ویدیو
2 فایل
نَكتُب لِلجَميع ليقرأ شَخص واحِد فَقط. [برای همه می‌نویسیم که فقط یک نفر بخواند.]
مشاهده در ایتا
دانلود
ای که نهان نشسته‌ای باغ درون هسته‌ای، هسته فروشکسته‌ای کاین همه باغ شد روان
مست نیازِ من شدی، پردهٔ ناز پس زدی، از دلِ خود برآمدی: آمدنِ تو شد جهان!
آه که می‌زند برون از سر و سینه موج خون من چه کنم که از درون دستِ تو می‌کَشد کمان.
پیشِ وجودت از عدم زنده و مرده را چه غم؟ کز نفس تو دم‌به‌دم می‌شنویم بویِ جان.
پیشِ تو، جامه در بَرم نعره زند که بر درم آمدمت که بنگرم گریه نمی‌دهد امان..
[ه.ا.سایه]
روحي.
اگر بخواهم برایت از روزهای تنهایی‌ام بگویم، دلت به درد می‌آید و من سکوت می‌کنم. من بیشتر از چیزی که
و در پایان ای عزیزِ من؛ طوری زندگی کن که شرمندهٔ فردای خود، و امروزِ من نباشی.
آدم‌هایی که براحتی ولت می‌کنن، براحتی نادیده‌ت می‌گیرن، آدم‌هایی که الکی اسم همراه و دوست می‌ذارن روی خودشون. آدم‌هایی که من رو نمی‌بینن..
چند روزی است که در حسرت دیدار توام. خوردن چای بدون تو مرا خواهد کشت!
،
روحي.
،
دعوتش کردم به فنجانی چای، ولی او قهوه‌ای تلخ را بر چایم ترجیح داد. خواستمش برای چند دوبیتی ولی او منظومهٔ رقیب را پسندید. و چه قریبانه در گوشه‌ای قبرم را کند و دفنم کرد و خاک سرد ریخت بر سرم. و من برای بارِ آخر نگاهش می‌کردم که چگونه شاد است بی‌من؟ که چرا زودتر برایش قهوهٔ ترک دم نکردم؟ که ای‌کاش قدری بهتر بودم در نوشتن و زودتر دستم به قلم می‌رفت برایش..