#نامه2_45◾️
آگاه باش! هر پيروی را امامی است که از او پيروی میکند و از نور دانشش روشنی میگيرد.
آگاه باش! امام شما از دنيای خود به دو جامه فرسوده و دو قرص نان رضايت داده است، بدانيد که شما توانايی چنين کاری را نداريد، امّا با پرهيزکاری و تلاش فراوان و پاکدامنی و راستی، مرا ياری دهيد.
پس سوگند به خدا! من از دنيای شما طلا و نقرهای نيندوخته، و از غنيمتهای آن چيزی ذخيره نکردهام؛ بر دو جامه کهنهام جامهای نيفزودم، و از زمين دنيا حتّی يک وجب در اختيار نگرفتم و دنيای شما در چشم من از دانه تلخ درخت بلوط ناچيزتر است!. آری!
از آنچه آسمان بر آن سايه افکنده، فَدَک در دست ما بود که مردمی بر آن بُخل ورزيده، و مردمی ديگر سخاوتمندانه از آن چشم پوشيدند، و بهترين داور خداست.
مرا با فَدَک و غيرفَدَک چه کار؟ در حالیکه جايگاه فردای آدمی گور است، که در تاريکی آن، آثار انسان نابود و اخبارش پنهان میگردد، گودالی که هرچه بر وسعت آن بيفزايند، و دستهای گورکن فراخش نمايد، سنگ و کلوخ آن را پرکرده، و خاک انباشته رخنههايش را مسدود کند.
من نفس خود را با پرهيزکاری میپرورانم، تا در روزقيامت که هراسناکترين روزهاست در أمان، و در لغزشگاههای آن ثابتقدم باشد.
من اگر میخواستم، میتوانستم از عسل پاک، و از مغز گندم، و بافتههای ابريشم، برای خود غذا و لباس فراهم آورم، امّا هيهات که هوای نفس بر من چيره گردد، و حرص و طمع مرا وادارد که طعامهای لذيذ برگزينم،
در حالی که در حجاز يا يمامه کسی باشد که به قرص نانی نرسد، و يا هرگز شکمی سير نخورد، يا من سير بخوابم و پيرامونم شکمهايی که از گرسنگی به پُشت چسبيده، و جگرهای سوخته وجود داشته باشد، يا چنان باشم که شاعر گفت: اين درد تو را بس که شب را با شکم سير بخوابی و در اطراف تو شکمهايی گرسنه و به پشت چسبيده باشند.
آيا به همين رضايت دهم که مرا اميرالمؤمنين(علیه السلام)خوانند و در تلخیهای روزگار با مردم شريک نباشم و در سختیهای زندگی الگوی آنان نگردم؟
آفريده نشدهام که غذاهای لذيذ و پاکيزه مرا سرگرم سازد، چونان حيوان پرواری که تمام همّت او علف، و يا چون حيوان رها شده که شغلش چريدن و پرکردن شکم بوده، و از آينده خود بیخبر است.
آيا مرا بيهوده آفريدند؟ آيا مرا به بازی گرفتهاند؟ آيا ريسمان گمراهی در دست گيرم و يا در راه سرگردانی قدم بگذارم؟.
گويا میشنوم که شخصی از شما میگويد: «اگر غذای فرزند ابيطالب همين است، پس سُستی او را فرا گرفته و از نبرد با هماوردان و شجاعان باز مانده است».
آگاه باشيد! درختان بيابانی، چوبشان سختتر، و درختان کناره جويبار پوستشان نازکتر است. درختان بيابانی که با باران سيراب میشوند آتش چوبشان شعلهورتر و پر دوامتر است.
من و رسول خداچونان روشنايی يک چراغ و آرنج به يک بازو پيوستهايم. به خدا سوگند! اگر اعراب در نبرد با من پشت به پشت يکديگر بدهند، از آن روی برنتابم، و اگر فرصت داشته باشم به پيکار همه میشتابم، و تلاش میکنم که زمين را از اين شخص مسخ شده (معاويه) و اين جسم کجانديش، پاک سازم تا گِل و کلوخ از ميان دانهها جدا گردد.
دقایقی با #نهج_البلاغه 🖤
@rouzane