#نامه44🌺🌺🌺
اطّلاع يافتم که معاويه برای تو نامهای نوشته تا عقل تو را بلغزاند، و اراده تو را سُست کند.
از او بترس که شيطان است، و از پيشِرو، و پشت سر، و از راست و چپ بهسوی انسان میآيد تا در حال فراموشی، او را تسليم خود سازد، و شعور و درکش را بِرُبايد.
آری! ابوسفيان در زمان عمر بن خطّاب ادّعايی بدون انديشه و با وسوسه شيطان کرد که نه نَسَبی را درست میکند، و نه کسی با آن سزاوار ارث میشود. ادّعاکننده چونان شتری بيگانه است که در جمع شتران يک گلّه وارد شده تا از آبشخور آب آنان بنوشد، که ديگر شتران او را از خود ندانسته، و از جمع خود دور کنند.
يا چونان ظرفی که بر پالان مرکبی آويزان و پيوسته از اين سو بدان سو لرزان باشد.
(وقتی زياد نامه را خواند، گفت: به پروردگار کعبه سوگند که امام(علیه السلام)به آنچه در دل من میگذشت گواهی داد.
تا آن که معاويه او را به همکاری دعوت کرد. «واغل» حيوانی است که برای نوشيدن آب هجوم میآورد، امّا از شمار گلّه نيست و همواره ديگر شتران او را به عقب میرانند، و «نوط مذبذب» ظرفی است، که به مرکب میآويزند، که هميشه به اين سو و آن سو میجهد، و در حال حرکت لرزان است).
دقایقی با #نهج_البلاغه 😍😍😍
@rouzane