eitaa logo
روزگار
327 دنبال‌کننده
129 عکس
38 ویدیو
1 فایل
🔆 با بهاران روزی ‌نو می‌رسد و ما هم‌چنان چشم به راه روزگاری نو... اکنون که جهان و جهانیان مرده‌اند، آیا وقت آن نرسیده است که مسیحای ‌موعود سر رسد!؟ و یحی‌الارض بعد موتها #سید_مرتضی_آوینی
مشاهده در ایتا
دانلود
تقدیم به همه هیئت‌های سکولار 🌍 در ماجرای برخورد با عدالت‌خواهان شیرازی یکی از ۴ نفر، سلمان کدیور دبیر اسبق جنبش عدالتخواه دانشجویی است. شعر زیر اثر خواندنی‌اش با عنوان «هیئت اموی» است که در پست قبل‌ دکلمه‌اش را گذاشتم. خواندن این شعر را به همه هیئت‌هایی که چهل سال بعد از بزرگترین انقلاب قرن، هنوز رنگ و بوی خمینی را نگرفته‌اند توصیه می‌کنم. هیئت ما عهدنامه نوشت علی را در چاه بگذارد تا مبادا کرسی قضا را به دست گیرد و حسن را برای صلح برای مذاکره تفسیر کند و حسین را در ظهر عاشورا به خاک بسپارد تا نشاید جایی به حکومت برسد و فقط میان در و دیوار فاطمه را شرح کند که نشورد بر سقیفه‌‌ی امروز! ما تعهد دادیم به خزانه اموی تعرض نکنیم وقتی با ثامن‌الحجج و انصار و مهر رضا با عسکریّه و ملی و ملّت اسکناس نجس به پدرم می‌داد صدی چهل تا نان شبش را بخرد و برای خواهرم روسری آبی گل‌دار بدوزد! و مرجانه‌ها را بگذاریم تا عبیدالله‌ها را میان خیابان‌های سرد پس بیندازند! و بگذاریم پس از انقلاب معاویه‌ها با پول خون شهدای بدر در زعفرانیه کاخ خضرا بسازند! و طمع‌کاران تنگه‌ی اُحد قهرمان جنگ‌های چریکی باشند و نشستیم تا عثمان  بیت‌المال را به عدالت میان پسرخاله‌هایش تقسیم کند ما برای رسیدن به خدا اجازت دادیم سه هزار میلیارد از حلقوم کیپ حاج‌آقا پایین برود زمین‌های شمال قباله ریش مروان بشود و تعهد دادیم بابک و مهدی و خاوری را با الف‌با صدا بزنیم و از آقای وزیر نپرسیم از کجا آوردی خانه لواسان را؟ ما با تسبیح بستیم دست ابوذرها را تا جای پرت استخوان چلّه ذکر بگیرد و مراتب عرفان را با سرعت نور طی کند! ما آنقدر در عطر حرم مست کردیم تا نبینیم راحله را که سر چهار راه بدنش را با گل دسته‌ای پنج تومان می‌فروخت و پسری که جعبه واکسش هنوز جلب سد معبر شهرداری است و بی‌بی صنمی که روزی در سطل زباله می‌جوید و مشتی کاظمی که در بیغوله آجر پزی می‌خوابد تا صبح در عوض در هیئت ما به میمنت این صلح شگرف پای نذری بوقلمون داریم و آنقدر پول هست که جیب مداح‌مان پر باشد آنقدر که با بنز کاروان جمکران داریم و دعای فرج را بر داشبورد ماکسیما برچسب می‌کنیم جای‌بسی‌شکر شاکریم هیئت آن‌قدر جذب کرده است کافر مسلمان کرده است که عمر سعد میان‌دار است و ابن زیاد علمدار و اشعث اشک بر مدفنین کربلا می‌ریزد و حرمله دیگ نذری را با هم می‌زند و امیرالمؤمنین یزید بودجه تور عتبات مقدسه را برای سیاحت قبور متقبل شده است! و ابوسفیان در این اندیشه است که با اجازه «اوباما» شعبه‌ای در «لاس‌وگاس» افتتاح کند! جای بسی شکر ریش بچه‌ها یکی بلندتر شده است تسبیح شاه مقصود از دستشان نمی‌افتد از عقیق ساخت چین تبرّک می‌گیرند و آن‌قدر سجده سهو کرده‌اند که پینه پیشانی‌شان به هکتار می‌رسد آنقدر کربلا را فهمیده‌ایم زینب را شناخته‌ایم که به هفت سبک هروله بلد هستیم و به ده مدل شور میگیریم و بهتر از «ساسی» آهنگ مداحی داریم! آری ما حسین را بی‌خطر کردیم تا همه دوستش داشته باشند و هیچ‌کس حتی اموی‌ها نترسند از او شمشیرش را گرفتیم برای خال لبش شعر گفتیم دردش را نگرفتیم و به زخمش گریستیم مقصدش را فاتحه دادیم و کمان ابرویش را ستودیم و ترجیح دادیم به جای حبیب سگ درگاهش باشیم! 🔆 سلمان کدیور آبان 93 ______________________________ 📇 https://eitaa.com/Rozegar