روزنگار کاشان l نقد و نظر
نشست خبری دورۀ خبرنگاری اهل کاشانم 🔹 فرهنگ و هنر/40🔹 🔸نشست خبری نخستین دوره خبرنگاری «اهل کاشانم»
«قوی سیاه» در تالار بزرگ شهر
به بهانۀ جشن سه سالگی هفتۀ کتابخوانی «این روزها»
🔹 فرهنگ و هنر/41🔹
🔸همه چیز نشان میدهد که حال این روزهای شهر خوب نیست. اشتباه تصور نفرمایید، موضوع معیشت و تنگناهای اقتصادی و فشارهای تحریم بر صنایع و کسب و کارها و سفرۀ مردم نیست که آن هم هست و گزیری نیست. این در مقابل آنچه «محمد عقیقی» در جشن سه سالگی کتابخوانی هفتگی «این روزها» که در تالار شهر با حضور انبوه مشتاقان برگزار شد در توصیف «انسانهای این روزها» قابل قیاس نیست!
🌺 این یادداشت را در ادامه بخوانید.
روزنگار کاشان l نقد و نظر
تنها افتخار اتاق بازرگانی سال تأسیس آن است 🌺بخش سوم 🔸کارآفرین کاشانی در نشست خبری هنرجویان دورۀ خب
کنسرت شادی پس از حادثه آتشسوزی
🌺بخش چهارم
🔸کارآفرین کاشانی در نشست خبری هنرجویان دورۀ خبرنگاری «اهل کاشانم» که در سالن مجتمع کاشانمال برگزار شد در خصوص حادثه آتشسوزی کارخانهاش گفت: تمام داراییام در یک شب سوخت و به هوا رفت. این موضوع مربوط به سال 1395 است. کارخانه آتش گرفت. 600 تن الیاف و ماشینهای نساجی را ذوب کرد. بیمه خساراتی زیادی پرداخت نکرد. پس از 6 روز حال خود را بازیافتم. 60 میلیارد بدهی روی دست من گذاشت. 60 میلیارد آن زمان بیش از دو سه هزار میلیارد امروز بود. الیاف کیلویی 9 تومان بود. الان کیلیویی 190 تومان است.
🔸من ذره ذره زندگیام را ساخته بودم. برای آن زحمت کشیده بودم. از کمک هیچ کس استفاده نکرده بودم و اعتقاد دارم هیچ وقت منتظر هیچ کس نباشید. حتی منتظر پدر نباشید. خودتان اراده کنید. البته این برای ایران است. در کشورهای دیگر کارآفرین را راهنمایی میکنند. حمایت میکنند.مثل مالزی. دولت بنگاه داری نمیکند. کارها را راست و ریس کرده و تحویل بخش خصوصی میدهد.
🔸از 5 سالگی کار کردم. در زمان گذشته از بچهها بیگاری میکشیدند. بچهها را تنبیه میکردند. بچه باید بچگی کند ولی نباید افراط و تفریط کنیم. الان بچه بیست ساله است ولی مورد ناز و نوازش مادر و خانواده است. من در بچگی خیلی اذیت شده وصدمه دیدهام ولی هیچوقت میدان را خالی نکردم.
🔸من در 13 سالگی درکنار کارها روزانه به کارهای دیگر پرداختم. 200 تومان قرض کرده و با آن ضایعات یک شغل را خریده و تبدیل به احسن کرده و فروختم. از این طریق ارزش افزودهای برای پولی ایجاد کردم که قرض گرفته بودم. یک عمر شبانهروز کار کردیم تا سرمایه جمع شد و یک شب دود شد و هوا رفت.
🔸چند روز که از حادثه گذشت فکر کردم همۀ سرمایۀ من دود شده و به هوا رفته است ولی آسمان که به زمین نیامده است. از نو از نو. دوباره از اول شروع میکنم. دقیق به خاطر دارم. شب یلدا بود. برای اولین بار کنسرت به خانه دعوت کردم. همه تعجب کردند. فکر کردند سوختن کارخانه روان من را با مشکل مواجه کرده است. ولی از همه وقت سالمتر بودم. بدین طریق خواستم شادی را به خانواده بیاورم تا فردای شب یلدا از نو شروع کنیم.
🌺تاریخ انتشار: بیست و دوم بهمنماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
«قوی سیاه» در تالار بزرگ شهر به بهانۀ جشن سه سالگی هفتۀ کتابخوانی «این روزها» 🔹 فرهنگ و هنر/41🔹 🔸ه
«قوی سیاه» در تالار بزرگ شهر
به بهانۀ جشن سه سالگی هفتۀ کتابخوانی «این روزها»
🔸همه چیز نشان میدهد که حال این روزهای شهر خوب نیست. اشتباه تصور نفرمایید، موضوع معیشت و تنگناهای اقتصادی و فشارهای تحریم بر صنایع و کسب و کارها و سفرۀ مردم نیست که آن هم هست و گزیری نیست. این در مقابل آنچه «محمد عقیقی» در جشن سه سالگی کتابخوانی هفتگی «این روزها» که در تالار شهر با حضور انبوه مشتاقان برگزار شد در توصیف «انسانهای این روزها» قابل قیاس نیست!
🔸عقیقی و دوستانش سه سال پیش کاری را شروع کردند که امروز به جایی رسید که مدیران تالارِ بزرگ شهر ناچار شدند صندلی بر صندلی اضافه کرده تا شرمنده مهمانان نشوند. کتابخوانی با یک جمع کوچک شروع شد. قرار شد هر هفته یک کتاب معرفی و راجع به آن صحبت شود. روز به روز بیشتر شد تا جا بر اعضا تنگ شود و به سالن «کاشانمال» هدایت شده و از آنجا سراغ یکی از سالنهای فرهنگسرای مهر را گرفتند تا اکنون به تالار بزرگ شهر رسیدهاند.
🔸این مسیر کوتاهِ کوتاه -از خیابان پیام به کاشان مال و از آنجا به فرهنگسرای مهر- در طول سه سال چه بسا نفس «این روزها» را گرفته است. ماهیت کارهای اجتماعی همین است. هرچند مسیر کوتاه است ولی خیل مشتاق، خیرکننده و عجیب است و چه بسا چشمانداز پیش رو اعجاببرانگیزتر از آن شود که در ذهن بگنجد.
🔸«محمد عقیقی» مدیر این روزها، جوان، باانگیزه و پرانرژی است. خودش میگوید در دوران تحصیل رتبۀ نخست تمام مقاطع تحصیلی تا دکترای دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه تهران را از آن خود کرده ولی از سر تواضع یادآوری میکند توشۀ علمی او اندک است و بر آن نمینازد. با این وجود وقتی سخن میگوید مخاطب را جادو میکند. چرا که هنرمند و با ذوق است. ابتدا و انتهای سخن را با شعر میآراید و یک نفس، از بر و سحرآمیز مخاطب را مات خود میکند.
🔸پُر بیراه نیست اگر بگوییم «محمد عقیقی» یک سخنران کاشانی در تراز ملی است. سخن که میگوید کلمات و جملات را جان بخشیده و در فضا به پرواز در میآورد. اگر کسی خدای ناکرده بیانگیزه و ناامید و افسرده پا به جمع «این روزها» بگذارد قطعاً با شنیدن صحبتهای او انرژی گرفته و با انگیزه و امید خارج میشود.
🔸محمد عقیقی در جلسه 148 ام هفتۀ کتابخوانی و سه سالگی تولد این رویداد فرهنگی کتاب «قوی سیاه» را معرفی کرد و پیرامون آن گفت:« سرعت تغییرات آنچنان زیاد است که ما را جا میگذارد. نرخ تغییرات قابل توصیف نیست. از طرف دیگر ما با دانستههای خودمان تصمیم میگیریم در صورتی که سرنوشت ما به وسیلۀ نادانستهها تعیین میشود. انسان بر اساس تجربه گذشته به دنبال پیشبینی آینده است در صورتی که جنس آینده متفاوت با گذشته است!»
🔸وی افزود: «امروز مشخص شده است تعداد عوامل یک رخداد بیش از تصور است. حتی شناسایی آن از عهدۀ دانشگاه نیز خارج است. تازه آن هم دانشگاهی که هنوز کتابهای دهههای قبل را تدریس میکند. افزون بر این در خصوص معنای رخدادها نیز با هم اتفاق نظر نداریم. هرکسی از زاویۀ خودش به رخدادها نگاه میکند.»
🔸عقیقی یادآور شد: ««قوی سیاه» یک استعاره است تا مفهومی به ذهن ما متبادر کند. در ابتدا همۀ قوها سفید بودند. در تعریف هیچ پرندهشناسی یا جانورشناسی قویی با رنگ سیاه وجود نداشت. تا این که برای اولین بار در سال 1750 قوی سیاه در استرالیا دیده شد و همۀ فرضیات گذشته را بر هم زد و این فرضیه را مطرح کرد که همۀ چیزهایی که فکر میکنیم حقیقت محض است چه بسا روزی فرو خواهد ریخت.»
🔸محمد عقیقی نگرانی خود را از پدیدۀ قوی سیاه در شهر و جامعه ابراز کرد و گفت:«عصر ما با سایر عصرها متفاوت است. «این روزها» به عنوان یک سازمان مردم نهاد که به هیچ جایی وابستگی ندارد و دنبال زندهباد و مردهباد نیست برای همین تأسیس شد که انسان این روزها را برای جامعه بیابد.»
🔸وی تصریح کرد: «ولی باید این سوال را مطرح کنیم آیا ما انسان این روزهایی هستیم؟ باید به صراحت بگویم خیر. ما انسانهای این روزهایی نیستیم. افکار ما، احساسات ما، اندیشههای ما، رفتار ما، نوع بروز هیجانی ما مال دهههای قبل، سدههای قبل و شاید هزارههای قبل است. ما آدمهای این روزهایی نیستیم»
🔸«این روزها» با تلاش خستگی ناپذیر سه ساله جمعی از انسانهای فرهیخته را فراخواند و کنار هم نشاند که وجه اشتراکشان فرهنگ، کتاب وکتابخوانی است و پس از پایان جلسه 148 ام به نظر میرسد شرکتکنندگان در این جمع پرشور همچنان شاد و سرخوش پا بر ابرها خواهند سایید و به خانههایشان باز خواهند گشت بدون این که قوی سفید خیالشان رنگی بگیرد!
🌺تاریخ انتشار: بیست و سوم بهمنماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
«قوی سیاه» در تالار بزرگ شهر به بهانۀ جشن سه سالگی هفتۀ کتابخوانی «این روزها» 🔸همه چیز نشان میدهد
پارادوکس کتابخوانی و حمایت دولتی
🔸نقد و نظر🔸
سلامعلیکم، صبحتون بخیر و خداقوت؛
بسیار عالی، بجا، شایسته و مناسب نگاشتهاید.
ببخشید؛
۱- آیا در پاراگراف آخر درستتر نبود که "برخی مسئولین و" اصلاح یا اضافه میشد:
... بهنظر میرسد برخی مسئولین و شرکتکنندگان ...
۲- آیا طولانی شدن زمان جلسه، استفاده از سخنرانان زیاد (بهویژه مسئولین و افراد حکومتی) و نیز بولد کردن جایگاه ایشان و بهنوعی التماس بر حمایت ایشان (به روال غلطِ رایج)، مورد نقد جنابعالی نبود؟
ارادتمند
اغراقهای فراوان
🔸نقد و نظر🔸
سلام و عرض ادب
دست هر کسی که قدمی در راه فرهنگ و امید به مردم بردارد با افتخار میبوسم ولی اغراق های فراوانی که در تعریف اشخاص به وفور در این متن آمده است نمیپسندم
آگاهیبخشی یا دورهمی
🔸نقد و نظر🔸
🔹وقتی مطلب تازهای در کانال روزنگار قرار میگیرد با اشتیاق سراغ آن میروم تا یک نقد خوب از اتفاقات ریز و درشت شهر را بخوانم ولی مطلب اخیر با انتظارات من فاصله دارد.
🔹البته برگزاری هر جلسه و برنامهای در این برهوت انفعال و رکود قابل توجه است. بالاخره تک مضرابهایی که گاهی درگوشه و کنار شهر نواخته میشود قابل تقدیر است و باید حمایت شود ولی این بدان معنی نیست که خالی از اشکال است.
🔹در این گونه مواقع ترجیح میدهیم نسبت به آن سکوت کرده یا با یک مشارکت حداقلی همراهی کنیم. وقتی عنوان شما را دیدم با خودم گفتم احسنت به مجید رفیعی که از این همه نگذشته و حتماً اشکالات این برنامه را یادآوری کرده است و این کار نیازمند جسارت است ولی وقتی متن را خواندم حداقل با انتظارات من متفاوت بود.
🔹اول اینکه چنین موضوعی خب در کاشان به این وسعت نو هست ولی از ابتدا یک سوال جدی مطرح بود که آیا کتابخوانی با این فرم منجر به آگاهی بخشی هممیشود یا نه و آیا کیفیت آگاهی بخشی و رسالت آن به یک دورهمی هفتگی تنزل پیدا نمیکند به خصوص اینکه انتخاب کتاب و ارائه دهنده از قاعده خاصی پیروی نکند.
🔹خلاصه عرض کنم چون موضوع نو هست و کتابخوانی هست و به دور از دستگاههای دولتی و عمومی صرفا یک حرکت مثبت تلقی نمیشه ، اگر در جلسه حضور داشتید خود تنوع آدمها از سن و سال گرفته تا پیشینه علمی اطلاعاتی به شدت متنوع بود، برای همین زیاد از صحبت های آقای مستکین استقبال نشد یا فهمیده نشد ، به نظرم خیلی به یک شو تبدیل شد که افت همه کارهای فرهنگی اصیل و اثر گذار هست
روزنگار کاشان l نقد و نظر
آگاهیبخشی یا دورهمی 🔸نقد و نظر🔸 🔹وقتی مطلب تازهای در کانال روزنگار قرار میگیرد با اشتیاق سراغ
تناقض و دوگانگی
🔸نقد و نظر🔸
سلام و ارادت
زیبا نگارش فرموده اید
🔹و چه زیبا به توصیف پرداخته اید ولی برای کمترین یک سوال ذهنم را درگیر کرد که آیا با مطلع نوشتاری نقد داشتید بر این روزها و آنچه جناب عقیقی فرمودند یا توصیف ای روزها ، جلسه و شنبه های کتاب شد
چرا که من یک تناقض و دو گانگی را حس کردم « یعنی سر در گم شدم که این مطلب را شما از کدام زاویه به رشته تحریر در آورده اید » در هر حال قلم تان چون گذشته نویسا باد.
روزنگار کاشان l نقد و نظر
«قوی سیاه» در تالار بزرگ شهر به بهانۀ جشن سه سالگی هفتۀ کتابخوانی «این روزها» 🔸همه چیز نشان میدهد
سرمایههای انسانی
🔸نقد و نظر🔸
سلام
🔹واقعا نیاز زمانه ما و خاصه شهر کاشان کتاب و کتابخوانی است .
انصافا دوستان عزیز خاصه دکتر عقیقی اتفاق مثبتی را رقم زده و در حال نهادینه کردن آن و رشد و گسترش آن هستند .
بعض عزیزان سرمایه های انسانی هستند که به فربه تر شدن سرمایه های اجتماعی منطقه کمک می کنند .
🔹بواقع باید گفت دوران نهالی این جلسه و محفل باتمام رسیده و باید در مسیر بلوغ خود حرکت کنند ک لازمه آن تحول و نگرش و اجرای جدید در پیاده سازی و تولید محتوای جلسات است .
روزنگار کاشان l نقد و نظر
«قوی سیاه» در تالار بزرگ شهر به بهانۀ جشن سه سالگی هفتۀ کتابخوانی «این روزها» 🔸همه چیز نشان میدهد
چالش جدی برنامههای فرهنگی
🔸نقد و نظر🔸
🔹به نظر میرسد که اشاره به عدم تغییر در باورها و نگرشهای شرکتکنندگان بعد از این رویداد، بخش کلیدی از تحلیل شماست. در واقع، اگرچه شرکتکنندگان ممکن است از لحاظ روحی و احساسی بهبود یافته باشند، اما عدم تغییر در باورها و اهداف اصلی کتابخوانی، نشاندهنده چالشهای عمیقتری است که در جامعه وجود دارد.
🔹این نکته میتواند به این معنا باشد که صرف برگزاری برنامههای فرهنگی و کتابخوانی کافی نیست و باید تلاش بیشتری برای تغییر نگرشها و باورهای بنیادی صورت گیرد. این موضوع میتواند به بررسی عمیقتری از دلایل عدم تحقق اهداف و نظریههای مطرح شده، از جمله نظریه قوی سیاه، منجر شود.
🔹بنابراین، به عنوان یک نتیجهگیری، میتوان گفت که با وجود پیشرفتهایی در زمینههای احساسی و اجتماعی، هنوز نیاز به کار بیشتری برای تغییر باورها و نگرشها وجود دارد. این موضوع میتواند به عنوان یک چالش جدی برای برنامههای فرهنگی آینده مطرح شود تا بتوانند تأثیرات عمیقتری بر شرکتکنندگان و جامعه داشته باشند.
روزنگار کاشان l نقد و نظر
«قوی سیاه» در تالار بزرگ شهر به بهانۀ جشن سه سالگی هفتۀ کتابخوانی «این روزها» 🔸همه چیز نشان میدهد
اینروزها؛ سهم ما و سهم مردگان
✍️احمد فرهنگ
🌺با سلام و سپاس از جناب عالی و همکاران ارجمند
🔹نهضت کتابخوانی و مطالعه، فی نفسه حرکت جالب و جذاب و ارزشمندی است، مشروط بر اینکه با نقاب «سازمان مردم نهاد» به دنبال استحالهی تدریجی ارزشهای انقلاب اسلامی نباشد؛ همچنانکه در بخش پایانی یادداشت «قوی سیاه» عباراتی مبهم وجود دارد و در این ارتباط قابل نقد و بررسی است.
🔹اولاً نگاه درست به رخدادها از منظر جریان حق اعتبار دارد و چنانچه هرکسی از زاویۀ دید شخصی به رخدادها بنگرد، در صورتی که حق و حقیقت باشد معتبر است و در صورتی که با معیارهای جریان حق قابل تطبیق نباشد، از درجه ی اعتبار ساقط و به عنوان خرافه و باطل محکوم به فناست.
🔹ثانیاً اثباتگرایی و پوزیتیویسم در مورد علوم تجربی کاربرد دارد و همان طور که محمد عقیقی مطرح کرده اند همه ی چیزهایی که [ در قالب علوم تجربی] به عنوان حقیقت محض شناخته میشوند، چه بسا روزی [احتمالاً ] فرو خواهد ریخت [ و تجربیات جدیدی به عالم علم و دانش هدیه خواهد شد.]
🔹اما این نظریه در مورد عقاید و ارزش های الهی مصداق پیدا نمی کند، به سبب آنکه از یک پشتوانهی چند هزار ساله برخوردار است و تنها با ابزار عقل و وحی قابل ارزیابی است و ابزار علوم تجربی که هرچند مدت یک بار قوانین آن تغییر می کند، بر آن حمل نمی شود. انبیای الهی و مصلحان راستین، پی در پی آمدهاند و خرافهها را از دین و فطرت الهی انسان ها زدودهاند تا اصل دین به عنوان حقیقت محض، سالم و دست نخورده باقی بماند.
🔹ثالثاً سازمانهای مردم نهادی که ادعا میکنند به دنبال زندهباد و مردهباد نیستند، باید بپذیریم که مجموعههایی خنثی و مرده هستند، وگرنه شرط زنده بودن تولّی و تبرّی در مسیر حق و حقیقت است؛ به نظر میرسد که در زیر نقاب بیطرفی برای جذب مخاطب، موضعگیری سازمانی خود را رعایت میکنند.
🔹رابعاً گذشته و سنّتها، پل عبور به آینده هستند، نمیشود از نردبان بالا رفت و یکی یکی پلّههای قبلی را شکست و فرو ریخت، زیرا قوام نردبان به حفظ همه ی پلّههای آن است. جامعهشناس غربی «آگوست کنت» معتقد است که سهم مردگان در ساختن جامعه بیشتر از سهم زندگان است؛ یعنی سهم پیشینیان ما در ساختن جامعه، بیشتر از ما بوده است، همچنان که سهم ما در ساختن جامعه و فرهنگ آیندگان، بیش از آیندگان است.
🔹بنابراین عبارت « افکار ما، احساسات ما، اندیشههای، رفتار ما، نوع بروز هیجانی ما مال دهههای قبل، سده های قبل و شاید هزاره های قبل است...» کاملاً مخدوش میباشد و چنانچه با معیارهای جریان حق مورد ارزشیابی قرار گیرد، قابل قبول است؛ باید مشخص شود کدام فکر و اندیشه، متعلق به هزاره های قبل، با موازین جریان حق سازگاری ندارد و دور ریختنی است و کدام فکر و اندیشه و احساسات و رفتار ما در قالب معیارهای حق گرایانه قابل تعریف و تطبیق است و باید آن را حفظ کرد.
🌺وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا
🌸و ﺑﮕﻮ : ﺣﻖ آﻣﺪ و ﺑﺎﻃﻞ ﻧﺎﺑﻮد ﺷﺪ؛ ﺑﻲ ﺗﺮدﻳﺪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﺎﺑﻮد ﺷﺪﻧﻲ ﺍﺳﺖ .(الاسرا، ٨١)
🔹«میگویند شخصی به نام «حارث بن حوت» - با توجه به فضای حاکم بر جامعهی عصر علوی و قرار گرفتن مجاهدانی از صدر اسلام در برابر امیر مؤمنان - خدمت علی(ع) آمد و گفت: گمان میکنی که من اصحاب جمل(طلحه و زبیر و عائشه و پیروانشان) را گمراه میدانم؟! امام فرمود: حارث! تو کوتاهبینانه نگریستى، نه عمیق و زیرکانه و سرگردان ماندى. تو حق را نشناختهاى تا بدانى اهل حق چه کسانی هستند، و باطل را نشناختى تا پیروش را بشناسى! حارث بعد از شنیدن این سخنان گفت: پس من مانند سعید بن مالک و عبد اللّه پسر عمر بیطرف خواهم ماند! امام فرمود: آن دو نه حق را یارى کردند و نه باطل را خوار ساختند(یعنی هیچ تأثیر اجتماعی مثبت و منفی نداشتند)».
🌺(منبع: سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صبحی صالح، ص 521، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق. «وَ قِیلَ إِنَّ الْحَارِثَ بْنَ حَوْطٍ أَتَاهُ [ع] فَقَالَ [لَهُ] أَ تَرَانِی أَظُنُّ [أَنَ] أَصْحَابَ الْجَمَلِ کَانُوا عَلَى ضَلَالَةٍ...».)
🔹سخن آخر:
🌺امیرالمؤمنین امام علی(ع) فرمودند: «إِنَّ الحَقَّ لا یعرَفُ بِالرِّجَالِ؛ اِعرِفِ الحَقَّ، تَعرِف أهلَهُ»؛ حق با شخصیتها شناخته نمیشود؛ حق را بشناس تا اهل آنرا بشناسی.
🌸والسلام!
🌺تاریخ انتشار: بیست و چهارم بهمنماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
«قوی سیاه» در تالار بزرگ شهر به بهانۀ جشن سه سالگی هفتۀ کتابخوانی «این روزها» 🔸همه چیز نشان میدهد
بهسازی برنامه کتابخوانی
و ارتقاءِ فعالیتهای جاری
✍️جعفر محبوبی
🔹ضمن عرض سلام و تشکر مجدد، در ادامه و تکمیل جسارت و نقد اول (تقدیمی به مطلب وزین جنابعالی) و نقد دوم (تقدیمی به متولیان محترم برگزاری جلسه با شکوهِ جشن سومین سالگرد کتابخوانی)، لازم به ذکر است که اینجانب پیشنهادها و نقدهایی را در مورد نحوه برگزاری جلسات ارزشمند هفتگی ارائه کتاب به صورت غیرمستقیم عرض و تقدیم کرده بودم (حسبِ خواهشِ دوستی که مرتب در این برنامهها شرکت میکند و از بنده جهت انعکاس به متولیان برنامهها نظرخواهی کرده بود)؛ که هیچکدام بازخورد یا تاثیری نداشت!
🔹یکی از پیشنهادهایم این بود که به صورت مستمر، جلساتی را برای اخذ نقدها و پیشنهادهای حاضرینِ صاحبنظر (خارج از حلقه تصمیمسازان و تصمیمگیران فعلیِ جلسات هفتگی) برگزار و از نظرات ایشان بهرهبرداری مقتضی بفرمایند؛ و یا حداقل اینکه در هر فصل، یکی از جلسات هفتگی جاری را به نقد و بررسی جلسات خود اختصاص دهند.
🔹پیشنهاد آخرم (آن هم بدون بازخورد یا تاثیر) این بود که حداقل در مورد نحوه برگزاری جشن یا سومین سالگرد جلسات، نظرخواهی مذکور و مشابه صورت گیرد.
🔹البته به نظر میرسد که یکی از نقدهای اساسی به اکثر متولیان جسور و پرتلاشِ کارهای نو و جذاب (که متأسفانه به تدریج کهنه و طرد میشوند) این است که ایشان معمولا بشدت گرفتار یا غرق در زحمات خود و تمجیدهای مستمر دیگران میشوند؛ و از نگاههای جدید یا خارج از حلقه ثابت تصمیمگیر در اخذ نظرات برای بهسازی برنامهها و ارتقاءِ فعالیتهای جاری خود، غافل میشوند.
🔹امیدوارم مسئولان محترم جلسات هفتگی ارائه کتاب، مشمول نقد اساسی فوق نباشند؛ و این نقدها، تذکرها و انعکاسهای ارزشمند از طریق رسانه جنابعالی مفید و موثر واقع شود؛ انشاءالله
🌺تاریخ انتشار: بیست و چهارم بهمنماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
«قوی سیاه» در تالار بزرگ شهر به بهانۀ جشن سه سالگی هفتۀ کتابخوانی «این روزها» 🔸همه چیز نشان میدهد
قوی سفید ؛ قوی سیاه
🔸این آقای محمد عقیقی ما کتابی را در جشن سه سالگی معرفی کردند که پس از بازنشر آن هزارتا پرسش و ابهام و اشکال مطرح شده که باید بدان پاسخ گفت یا دنبال پاسخ آن بگردیم!
🔸البته ناگفته نماند همان اول جلسه دو دل بودم بمانم یا به روال معمول، آدمهای دولتی و حرفهای کلیشهای و لوسبازیهای مجری را تحمل کنم. کمی تحمل شد تا این که جناب عقیقی با بیان زیبایشان کتاب «قوی سیاه» را معرفی کرد و راجع به آن صحبت کرد، دلمان خوش شد خوشهای برچیده شد.
🔸بگذریم از این که پس از ارائه گزارش «قوی سیاهِ» محمد عقیقی تازه حرف و حدیثها یکی یکی ساز شد ولی خدایی این «قوی سیاهِ» سعید بوجار آرانی حرف ندارد که هیچ تازه گویی با همۀ سکوت و متانتی که در شخصیت خالق آن موج میزند، این یکی با آدم حرف میزند. هزار حرف ناگفته!
🌺پینوشت: طرح قوی سیاه
اثر سعید بوجار آرانی
خلق اثر همزمان با برگزاری جشن سه سالگی کتابخوانی
از سری طرح های #قلموخط
تکنیک ماژیک و راپید روترینگ روی مقوای گلاسه معمولی
ابعاد ۳۰/۴۰ سانتیمتر
پشت هیچستانم
https://eitaa.com/hichestan49