#اربعین
#خاطره
هرکسی میخواد به هر بهونه و حتی کوچکترین کاری، تو این مسیر شریک باشه و اسمش رو تو لیست #خدمت_کنندگان زائرای آقا بنویسه.
چند نفرمون عقب افتاده بودند و ماهم یه جا وایستادیم تا برسن. منم کالسکهی خواهرمو گذاشته بودم کنار راه تا مزاحم کسی نباشه و یکمم خنک باشه. یه بنده خدای عراقی هم اونجا نشسته بود.
یهو بلند شد رفت، منم خب خیلی بدیهتاً تو ذهنم اومد که ایشون کلاً رفت.
اما یهو اومد و متوجه شدم رفته یه تیکه کارتن پیدا کنه تا خواهر منو که توی کالسکه و هوای گرم خوابیده، باد بزنه...
به یاد اون سه ساله، که عمداً از روی شتر هلش میدادن تا بیفته رو زمین...
✍محمدمهدی دستورانی
@Rushdaneh