#زندگی_پس_از_زندگی💠 (گزیده‌ای از قسمت اول فصل دوم) 🔸۲۲ آذر ۸۸ بود که از محل کارم خارج شدم ساعت حدود ۱۸:۱۰ دقیقه هوا گرگ و میش بود (آن زمان برای عبور از عرض خیابان پل عابر پیاده نبود) دوستم حرکت کرد من ایستادم یک نور سفیدی با بوق زیاد به سمت من می‌آمد که خانمی سبقت راست می‌گیرد و من را نمی‌بیند... 🔸وقتی اتفاق افتاد احساس کردم فلش پُرنوری با گرمای خیلی زیاد به سمت من میاد، پرت شدم زمین... 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 https://eitaa.com/Ruzielahi

عنوان: تجربه‌های مربوط به خودکشی قسمت: اول 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 #زندگی_پس_از_زندگی

#زندگی_پس_از_زندگی 💠 گنجی که رنج شد توصیه تجربه‌گر درباره نحوه برخورد با نیازمندان 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 @Ruzielahi

#زندگی_پس_از_زندگی 💠 شرم از خودم روایت تجربه گر از بدترین عذاب برزخش 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 @Ruzielahi

💠 #زندگی_پس_از_زندگی (گزیده‌ای از قسمت چهارم فصل دوم) 🔸مدیون دعا کردن‌های مادرم هستم، صدقه سر امام حسین(ع) برگشتم روز ۴۵ بیهوشی‌ام، مادرم می‌گوید اذان ظهر عاشورا شِفایت را گرفتم 🔸آن طرف آقای سبزپوشی با صورتی نورانی سمت من می‌آمد و می‌گفتند امیر برگردد مادرش خیلی دعا می‌کند... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/RgW1v 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 @Ruzielahi

💠 #زندگی_پس_از_زندگی (گزیده‌ای از قسمت بيست و چهارم فصل چهارم) 🔶️ خودم را در صحرایی دیدم شوره‌زار بود، از روبرو غروبی می‌دیدم که چشم را آزار می‌داد... 🔶️ بعد از مدت زمانی که تنها بودم و حس غریب تنهایی بدی داشتم احساس کردم موجود دیگری غیر از من آنجاست، انسان نبود شبیه انسان بود به من گفت: اين سمت نرو من مسیری می‌دانم از اینجا خیلی بهتر است... 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃