#مولاعلیعلیهالسلام :
شما را چه شده؟
که به اندکی از دنیـا که به دست می آورید
شـاد میشوید
و به بسیـاری از آخـرت که از دست میدهید
غصـهدار نمیگردید؟!
#نهجالبلاغه | خطبه۱۱۴
کانال کمیل
💔بدتر از نبودنش ، اینه که هیشکی شبیهش نیست...😔
با خیالت زنده ام
رویای من تعبیر شو...🕊
#خدایا با قدرت ادامه میدهم؛ چون تو این را از من خواستی..💚
آدم باید کسی را داشته باشد که دلگرمیاش باشد، امیدش باشد، انگیزهاش باشد!
و چه کسی بهتر از تو مهربانم؟❤️
#باشهداتاشهادت یعنی ثابت قدمی در راه خدا...🕊
دیدین چقدر خبر شهادت سردار غیر منتظره و یهویی بود؟!
ظهورم همین طوره یهو میگن مولاتون اومد...
اللهم عجل لولیک الفرج
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند:
هر شخص بر دین #رفیق خود است، پس خوب دقت کن با چه کسی رفیق میشوی...
رفاقت به سبک شهدا...
توی یه کتابی یه موضوع جالبی خوندم
نوشته بود یه شب یه شهید میاد به خواب مادرش میگه: مادر برو به فلانی بگو ازت ناراحتم
مادرش میپرسه چرا؟!
شهید میگه: آخه تا قبل ازاین که مارو رفقای تفحص شناسایی کنن هرشب مادرمون حضرت زهرا سلام الله بهمون سر میزدن ...
اخه نه اینکه #گمنام هستن ...
میگن حضرت زهرا سلام الله هر شب به شهدای گمنام سر میزنن!!
فکر کن هر شب روی مادرتو ببینی...
هر شب لبخندشو، بوی چادرشو، آرامشی که حالتو خوب میکنه...
چه حسرتی ...
خوش به حال اونی که گمنام کار میکنه برای امام زمانش...
گمنام زندگی میکنه...
گمنام میره ...
وقتی هیچ کس نمی بیندت، هیچ کس ازت تشکر نمیکنه، هیچ کس تحویلت نمی گیره، هیچ کس کاراتو با ارزش نمی بینه ...
اون وقت مادرت زهرا سلام الله نگاهت میکنه...
دیگه چی میخوای؟!
_بیمارستان از مجروحین پر شده بود…
حال یکی خیلی بد بود…
رگ هایش پاره پاره شده بود و خونریزی شدیدی داشت…
.
_وقتی دکتر مجروح را دید به من گفت بیاورمش اتاق عمل!!!دکتر اشاره کرد #چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم!!
.
_مجروح که چند دقیقه ای بود که به هوش امده بود...
گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و گفت:
من دارم میروم تا تو چادرت را در نیاوری…😞
ما برای این چادر میرویم!!😊
چادرم در مشتش بود که #شهید شد…😓😔
_از ان زمان به بعد در بدترین و سخت شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم....😭😌
✨ @SALAMbarEbrahimm
(راویی خانم موسوی یکی از پرستاران #دفاع_مقدس )
#من_یک_زمینی_هستم
همه ما زمینی هستیم
اما رفقای #آسمونی داریم...
رفیق #آسمونیا که نباید
حال دلشون خراب باشه..
رفقایی که عشق و محبتشون
زندگیمون رو عوض کرده..
مگه میشه #شهید_ابراهیمهادی
باشه و ما خوب نباشیم..
مگه میشه #شهید_ابراهیمهادیها
باشن و ما غم بگیریم..!
کانال کمیل
منبالایآسماناینشهر خداییدیدهامکههرناممکنی راممکنمیسازدفقطکافیست زمانشبرسد...🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رضا روز بيست و چهارم ماه رمضان شهيد شد، به گفته دوستان و همرزمانش، رضا ايام ماه رمضان را روزه ميگرفت و گاهي هم در شرايط سخت و كمبود افطار ميكردند و روز شهادتش روز جمعه، روز قدس بود. گويي رضا با توجه به اينكه شب قبلش درسه منطقه كارهاي مربوط به خودش را انجام مي داد و تا سحر مشغول كارش بود، بعد از صرف سحري، نزديكهاي صبح خبر ميدهند كه دوستانشان كمين خورده و تعدادي مجروح شدهاند و مهدي عزيزي هم شهيد شده است، رضا براي كمك به همرزمانش و همچنين برگرداندن مجروحين و شهيد عزيزي به همراه فرماندهاش به منطقه ميروند. در آنجا پس از درگيري رضا از ناحيه سينه و پهلو با سه گلوله قناسه زخمي ميشود. بچهها را سوار وانتي ميكنند و به بيمارستاني كه در آن نزديكي بود ميرسانند. رضا پشت وانت بوده و سر يكي از مجروحين را هم روي پايش گذاشته بود. بعدكه به بيمارستان ميرسند، مجروحين را با برانكارد به بيمارستان ميبرند اما رضا با پاي خودش به بيمارستان ميرود اما از شدت خونريري داخلي كه بخاطر از بين رفتن جگر، كبد و شكستن استخوان سينهاش بود، به شهادت ميرسد. رضا خودش گفته بود: «من اسير نميشوم، پيكرم برميگردد و سالم به نزد شما ميآيم.» او به قولش عمل كرد و پيكرش سالم به وطن بازگشت.
پ ن ؛
رضا هم مانند مادر سادات سینه و پهلوش مجروح شد ... این شهدا انتخاب شده بی بی فاطمه زهرا سلام الله هستند .. هر کدومشون رو میبینی یه نشونه ای از مادر دارن ...
#شهید_رضا_کارگر_برزی🌷
به روایت مادر شهید
مهدی! خیال نکن کسی شده ای
این ها اینقدر به تو اهمیت میدهند
تو #هیچی نیستی🚫
تو خاک پای بسیجیانی...
وقتی بسیجیان خیلی تحویلش می گرفتند این ها رو باّخود می گفت ومی گریست...
#شهید_مهدی_زین_الدین 🌷