#فرازی_از_وصیت_نامه_شهید
از مردم ایران و تمام مسلمانان جهان خواستارم تا به حول و قوه الهی، رهبر فرزانه، حضرت امام خامنهای را یاری بفرمایند تا تیر حق و عدالت را بر قلب زورگویان جهان بنشاند و زمینه ظهور حضرت بقیةالله را فراهم آورند. عزیزان، همنشین قرآن و دست به دامان اهل بیت باشید، مساجد را از حضور با توجهتان پر کنید و در تمام مراحل زندگی توجهتان به خدا باشد.
🕊شهید ابوذر غواصی
🌷یادش با #صلوات
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
فرازی از #وصیت_نامه_شهید
✍ از خط ولایت جدا نشوید و چادر، این هدیه حضرت زهرا (س) را که امانتی دست شما است را پاسداری کنید.
مدافـــع حــــرم
#شهیـــد_سجــاد_طاهرنیـــا🌺
🌷 یادش با #صلوات
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شروع میکرد به خوندن ، رگ های گردنش میزد بیرون ، دکتر بهش گفته بود تو خوندن کمتر به خودت فشار بیار رگهات آسیب میبینه .
با اون لهجه قشنگش جواب داده بود : "اگر این رگها برای اهل بیت متورم نشه برا کی میخواد خرج بشه "
دوم اردیبهشت ۹۶ شب شهادت امام کاظم(ع) بود که یه ترکش خورد تو همون رگی که تو خوندن متورم میشد.
#شهید_مدافع_حرم_حامد_بافنده
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ...
خدايا!بيامرز برایم آن گناهانى را كه...
#کمیل
دلیل #نرسیدن_صدایم
نشنیدن و نادیده گرفتنِ
تو نیست ... بلکه ...
گناهانِ من است ...
#پرده_گناه !
#گناه_نکنیم ...
#عهدى_كه_دختر_بلوچستانى_با_صاحبان_چزابه_بست....!
🌷کاروانی از خواهران دانشجوی زاهدان وارد مناطق عملیاتی خوزستان شده بود. من مأمور شدم تا آنها را در چند نقطه، به عنوان راوی همراهی کنم. ابتدا به دشت عباس رفتیم، بعد در تنگه ی چزابه توقف کردیم. کاروان حال و هوای عجیبی داشت. وقتی از حماسه ها و مظلومیت های شهدای چزابه برایشان تعریف می کردم، صدای گریه و زاریشان طوری بود که انگار با چشم خود شهادت عزیزانشان را می بینند.
🌷صحبت هایم که تمام شد، گوشه ای رفتم. حال و هوای آنها روی من هم تأثیر گذاشت. احساس می کردم من هم تازه به این سرزمین پا گذاشته ام، برایم تازگی داشت. در فکر بودم که یکی از خواهران دانشجو آمد و در حالی که سعی می کرد متوجه اشک هایش نشوم گفت: «حاج آقا من اشتباه کردم پایم را اینجا گذاشتم.»
🌷گفتم: «چطور؟ اتوبوس را اشتباه سوار شدید؟» با صدای لرزانش حرفم را برید و گفت: «آخر من ارمنی مذهب هستم.» تازه منظورش را فهمیدم. خندیدم، گفتم: «دخترم اشتباه می کنی. شهدا متعلق به همه هستند. این سرزمین هم برای تمام انسان های آزاده جا دارد.»
🌷دختر کمی مکث کرد و گفت: «من با راه و رسم شهدا خیلی فاصله دارم. دوست دارم شیعه شوم، اما می ترسم که خانواده من را بیرون کنند. برای همین من با شهدای چزابه عهد بستم که در دل به ولایت امیرمؤمنان (ع) ایمان بیاورم و اعمال شیعیان را مخفیانه انجام دهم. از آنها خواستم در این راه کمکم کنند.»
🌷نمی دانم حرف هایش را تمام کرد یا نه، گفتم: «دخترم توکلتان را از خداوند قطع نکنید. ان شاءالله شهدا نیز کمکتان خواهند کرد. سعی کنید همیشه به یاد شهدا باشید.» مدتی گذشت.... یک روز در اتاق خود مشغول کار بودم که نامه ای را برایم آوردند. وقتی آن را باز کردم، دیدم از همان دختر خانم بلوچستانی است. نوشته بود: «حاج آقا! به برکت شهدا، رفتار من باعث شد تا خانواده ام نیز شیعه شوند.»
راوی: محمدامین پوررکنی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#کلام_شهید
🌹ما این لباس سبز #سپاه را
برای پایداری این انقلاب پوشیدهایم
و باید با خونمان سرخ گردد ...
🔹سرلشگـــــر🔹
#شهید_علــــی_هاشمــــی🌹🍃
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
#تلنگر 👌
| چادر |✨
براے آن استــ ڪہ👇
در برابر نامحرم دیده نشوے❗️
نہ این ڪہ⛔️
مذهبے دیده شوے ...😓
🍃 @SALAMbarEbrahimm🍃
کانال کمیل
تـو را مــا چشـم در راهیم ... ۱۵ فروردین سالروز ولادت سردار بی نشان ، فرماندهی
ایستاده بود ڪنار در حرم و به وضوخانه اشاره می ڪرد، تازه رسیده بودیم دمشق و دلمان می خواست یک زیارت با حال بڪنیم، ولی وقت اذان بود.
گفت: برادرا! زیارت مستحبه، نماز واجب، عجلّوا بالصلوة قبل الفوت.
📚 یادگاران، جلد 9، حاج احمد متوسلیان
#جاویدالاثر_احمد_متوسلیان
#نسبت_آبروى_مملکت_با_وصله_شلوار_نماینده_مجلس!
🌷دو دست لباس داشت که همیشه هم تمیز بودند. یک روز وصله لباسش را دیدم، گفتم: «حاج آقا حداقل وصله پینه های شلوارت را بپوشون، ناسلامتی نماینده مجلس هستی، اینطوری آبروی مملکت میره.»
🌷....با تعجب نگاهی به وصله شلوارش انداخت و گفت: «آقاجون آبروی مملکت به شلوار من ربطی داره؟»
🌹خاطره اى به ياد سيد آزادگان سيد علی اکبر ابوترابی
❌ ساده زیستی
❌ نماینده مجلس
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
💢 ماجرای تکان دهنده اشرافزاده ایتالیایی در رم
🔹🔸13 فروردین سالگرد شهادت کنت لوکا دوست شهید ادواردو آنیلی است داستان جالب او و دختر لا ابالی ایرانی بخوانید و برایش فاتحه ای بفرستید.
🔴🌷شهید لوکا
ایتالیایی که شیعه شده بود » مردی که از جهنم فساد به اسلام گروید
♦️یک شب یک دختر بی بند و بار ایرانی که مقیم لندن بود به ایتالیا می رود ساعت یک نیمه شب در فرودگاه لوکا را می بیند و از او نشانی یک مسافر خانه را می پرسد وقتی این اشراف زاده ایتالیایی شیعه متوجه می شود او ایرانی است بخاطر ارادتی که به ایرانیها داشت وی را به قصر خود دعوت می کند و اتاق خود را در اختیار وی می گذارد دختر خود را برای همخوابگی با این ایتالیایی خوش تیپ و ثروتمند آماده می کند اما هرچی صبر می کند لوکا نزد او نمی آید بعد از چند ساعت دنبال لوکا می گردد. وقتی وارد اتاق لوکا می شود از تعجب خشک اش می زند!
لوکا درحال خواندن نماز صبح بود و تصویر امام خمینی روی دیوار اتاقش جلوه می کرد …
♦️لوکا که بود؟
لوکا از خانوادهای اشرافی و از دوستان شهید مهدی ادواردو آنیلی فرزند سوپر میلیاردر ایتالیایی و صاحب فیات و باشگاه فوتبال یوونتوس بود.
♦️پدر وی مالک کارخانه بزرگ و قدیمی تولید مشروبات الکلی به نام مونتالچینو Montalcino میباشد. کارخانهای که اینک به دست برادرش جلاسیو Gelasio Gaetani D’Aragona Lovatelli به همراه مراکز پورنو اداره میشود.
♦️لوکا از زمان کودکی از دوستان ادواردو آنیلی بود. وی در سال ۱۹۸۸ به همراه ادواردو آنیلی به ایران آمد. یکی از دوستان ادواردو در جلسهای به مدت دو ساعت با لوکا در هتل آزادی صحبت میکند و این جلسه منجر به اسلام آوردن وی و پذیرش تشیع میشود،سپس به اتفاق هم به منزل آیتالله سید علی گلپایگانی واقع در یوسفآباد میروند و آنجا مراسم تشرف لوکا به تشیع برگزار میگردد. لوکا در این سفر به همراه ادواردو به مناطق جنگی جنوب کشور سفر میکند…
♦️آقای قدیری ابیانه [سفیر آن زمان ایران در ایتالیا] روایت می کند:
ادواردو در آن سفر به من گفت که دوستش لوکا را تا مرز قبول اسلام آورده است، ولی نتوانسته او را مسلمان کند و درخواست کرد که با او صحبت کنم. در ملاقاتی در هتل آزادی تهران با او داشتم به این نتیجه رسیدم که او در کلیات اسلام مشکلی ندارد، اما عاملی باعث میشود که از پذیرش اسلام امتناع کند.
با شناختی که از تبلیغات ایتالیا در مورد اسلام و حجاب و وضعیت زن در اسلام داشتم، متوجه شدم مشکل او فلسفه حجاب در اسلام است. لذا در این مورد با او صحبت کرده و فلسفه حجاب در اسلام و قوانین در مورد زن را تشریح کردم. این مسئله برای لوکا که از خانواده ای بود که از طریق پورنوگرافی و مشروبات الکلی به ثروت افسانهای دست یافته بود، بسیار جذاب بود و بلافاصله مسلمان و شیعه شد. اما قرار شد اسلام آوردن خود را پنهان نماید تا آسیبی به او نرسد.
Edoardo&Luca Gaetan
اما سر انجام توسط همان باندی که آنیلی را به شهادت رساند به شهادت رسید.
♦️آری اینان اند که به قافله حسین رسیدند قافله ای که از قرن ها قبل ندای یاری میطلبد …
نگاهش به توست ...
مبادا غافل شوی و گناه کنی!🔥
مبادا ادعای عاشقی کنی
و دلش را به درد آوری!
نگاهش به توست...
مراقب کارهایت باش!
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
🔸 #زندگی_به_سبک_شهدا
درس خواندنش کمی با بقیه فرق داشت!
زمان نوشتن یادداشت هایش،اگر فکرش کُند میشد یا در مسئلهای می ماند؛
گوشهی یادداشتش می نوشت:
"الهی و ربی من لی غیرک"
#شهید دکتر مجید شهریاری
فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ
هر كس ذرّه اى كار #نيك كرده باشد #نتیجه آن را می بیند
زلزال/۷
نتیجه کدام
عمل تو
#شهادت است؟
#فکر_میکنم #نمی_یابم ...
#یاد_و_خاطره_شهدا
در ایام #زلزله_رودبار که محمودرضا کودکى٩ ساله بود، پس از وقوع زلزله که سازمان هاى امدادى شروع به جمع آورى کمک هاى مردمى کردند به خانه آمد و گفت: مادر میخواهم به زلزله زدگان کمک کنم.
گفتم پسرم آفرین کار خوبى میکنى بگذار شب پدرت بیاید خانه از او #پول میگیریم، میبرى تحویل میدى.
محمودرضا گفت نه مادر الان وضعیت آنها خیلى #اضطرارى است و تاشب دیر میشود من میخواهم از #وسایل_خانه چیزى بدهم.
وقتى شب پدرش به خانه آمد جریان را گفتم که هزینه اى را کمک کند اما محمودرضا پول را نگرفت و گفت من ظهر کمک کردم خودم.
بعد از چند سال متوجه شدیم #پتوى نو اما قدیمى که در خانه داشتیم را برداشته وبه محل جمع آورى تحویل داده است.
شهید #محمودرضا_بیضایی
#شهید_مدافع_حرم
فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه
و #به_هر_سو رو کنید، خدا آنجاست!
۱۱۵/بقره
چقدر خودم را
با #نبودن_هایت
فریفته ام !
#ستارالعیوب ...
4_607315432285667382.mp3
6.34M
🎤 حاج میثم مطیعی
💠 وداع با ماه رجب ماه دعا و مناجات
💠حاج حسین یکتا: برا خدا ناز کن؛ شهدا برا خدا ناز میکردن. گناه نمیکردن ولی عوضش برا خدا ناز میکردن، خدا هم نازشونو میخرید!
حاج احمد کریمی تیر خورد، رسیدن بالاسرش. گفت: من دلم نمیخواد شهید بشم! گفتن: یعنی چی نمیخوای شهید بشی؟! برا خدا داری ناز میکنی؟
گفت: آره؛ من نمیخوام اینجوری شهید بشم، من میخوام مثل اربابم امام حسین ارباً اربا بشم... . حاج احمد حرکت کرد سمت آمبولانس، بیسیمچی هم حرکت کرد، علی آزاد پناهم حرکت کرد. سه تایی باهم. یک دفعه یه خمپاره اومد خورد وسطشون، دیدم حاج احمد ارباً اربا شده. همهی حاج احمد شد یه گونی پلاستیکی!
دوست داری برا خدا ناز کنی خدا هم بخرتت؟
تو بخوای معشوق باشی، خدا هم عاشقت میشه.
ما مأمورین انقلاب اسلامی هستیم، نه مسئولین انقلاب؛ مسئولیت گرفتنی است و تمام شدنی؛ اما مأموریت تکلیفی است و دائمی...
#تلنگر