#به_روايت_همسر_شهيد 🌱
پنج شش روزی قبل از شهادتش بود
که برایم نامه فرستاد.
نوشته بود: سعی کن خودت را
به خدا نزدیک کنی؛
تا به حال امتحان کردهای؟
وقتی به او نزدیک شوی
تمام غمها را فراموش میکنی
و همه غصهها را از یاد میرود.
سعی کن به او نزدیک شوی.
از رفت من هم ناراحت نباش.
برفرض که الان نروم و زنده بمانم؛
فوقش ده یا بیست سال دیگر باید رفت.
پس چه بهتر که رفتن را همین حالا خودم انتخاب کنم که زیبا ترین رفتنها
مرگ سرخ است.
کلمه به کلمه نامهاش با نامههای قبلی
فرق داشت. با خواندن نامه
به یقین رسیدم که به زودی
از کنارم پر میکشد.
#شهید_محمد_رضا_نظافت
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
#به_روايت_همسر_شهيد
اگه روزی من نباشم تو بازم
همین چادر
و حجابت رو داری ؟!
با تعجب نگاهی به صورتش کردم وگفتم:
" من به چادرم افتخار میکنم "
معلومه که همیشه با چادر میمونم
آقای مهربونم ، مگه از اول نداشتم
گفت :دلم میخواد به یقین برسم،
دلم میخواد خاطرم رو جمع کنی خانومم
دلم میخواد مرواریدی
باشی که تو صدفه بانوی من ...
گفتم: "مطمئن باش من
همون جوری زندگی میکنم که تو بخوای "
حرفهایش به وصیت شبیه بود
بار اخری بود که از لاسجرد
میرفتیم تهران چند روز بعد از آن برای
آخرین بار رفت جبهه
ومن را با یک وصیت نامه ی شفاهی تنها گذاشت ...
شهید اسماعیل معینیان 🌷