#خاطرات_شهدا
💠استخـاره و توسـل بہ حضـرت مـادر (س)
🔸ستـون گردانـها پشت #میـدان_مـین مـانـده ؛تشویـش و اضـطراب در چهـرهی بیشـتر فـرماندهان موج میزنـد ،تـا دقـایقی دیگـر #رمـز عملـیات #فتـح_المبـین اعـلام میشـود📣
بـاید ڪاری ڪنیم امـا ....
🔹 #مصطـفی در تاریڪی شب خـودش را بہ #سنگرفرماندهان رسـاند؛وقـتی حسـیـن #خـرازی شرایـط را برای او توضـیح داد ڪمی فڪر ڪرد بہ اطـراف و سنگـر های دشمـن نگـاه ڪرد بعـد پرسـید راهـکار های دیگـر چگونـه اسـت ؟ میشود از مسـیر دیگـه ای رفـت ⁉️
🔸یڪی از بـچه هـای #اطـلاعات راهڪار دیگـری را در سمـت راسـت منطـقهی عملـیاتی بہ او نـشان داد. امـا گـفت : ایـن مسیـر شـناسـایی نـشده🚫
🔹همـه نـاراحـت بودنـد . فرصـت فڪر ڪردن هم نداشتیم چه رسدبہ شـناسایی محـورجـدیـد مصطـفی #قـرآن ڪوچڪش را از جیب برداشـت و در دسـت گرفـت ، در تاریڪی شـب #توسـلی بہ حضـرت زهـرا (س) پیـدا ڪرد، در درون خـودش ڪلماتی را نجـوا ڪرد بعـد هـم اذڪاری گـفت و قـرآن را بـاز ڪرد...
🔸نگاهی بہ صفـحهی بـاز شـده انـداخت و خـیلی قاطـع و محڪم گـفت : از این محور نمیرویـم! بعـد محـور سمـت #راسـت را نشـان داد و گـفت: از اینـجا میزنیـم بہ دشـمن ! سـمت راسـت منطـقه ای بہ نـام «بـاغ شمـاره هفـت» بـود
🔹چنـد تـن از فرمـانـدهان #اعتـراض ڪردند.
گفـتند : این منطـقه شـناسـایی نشـده ! مـا نمیدانـیم آنـجا چـه خبـر است.امـا #حسیـن ڪہ بہ استـخارههای مصطـفی اعتـقاد قلبی داشـت هـیچ تردیدی نڪرد🚫 حرڪت بچـه ها به سمت باغ شمـاره هفـت #آغـاز شد...
🔸دقـایقی بعـد از پـشت بی سیـم ها رمـز #یـازهـرا (س) برای آغاز عملـیات فتـح المبـین اعـلام شـد، اعـلام ایـن رمـز اشڪ دیـدگـان مصطـفی و بسیـجی هـارا جـاری ڪرد ...
هـوا هنـوز روشـن نشـده بـود، منـطقه بـاغ شمـارهی هـفت #فتـح_شـد.
📚 مصطفـی
[ خاطرات سرلشکر شهید حجةالاسلام #مصطفی_ردانی پور ]
📇 انتشارات #ابراهیم_هادی
❤️ @SALAMbarEbrahimm
میشداغ.MP3
14.49M
@salambarebrahimm
🔴 یک سری #خرمشهرهای هست که من وتو باید آزاد کنیم...
🏢خرمشهر دانشگاه...
💰خرمشهراقتصادی...
📺خرمشهر صدا و سیما...
📲خرمشهر فضای مجازی...
لباس رزمت رو بپوش اسلحت رو دست بگیر...
یک #یازهرا بگو بیا تو میدون....
🎙روایتگری زیبای خادم الشهدا #جلالیان
#دلنوشته_ارسالی_شماره 9⃣
سلام بر شهدایی که خیییلی خیییلی دوسشون دارم و همه چی زندگیم رو مدیونشون میدونم، شهدا ببخشید من نمیتونم مثل بقیه دوستان متنای ادبی بنویسم راستشو بخواین دست به قلم خوبی ندارم ولی حرفای دلمو بهتون میزنم ازم قبول کنید راستی شهدا من همونیم که خیلی لطف دارید در حقم با اینکه خیلی گنه کارم من مثل اون دوستای خوب شما نیستم که خیلی خوبنا ،من گنه کارم،اره گنه کارم ولی شماها رو خیلی دوس دارم و اصلا اینو بگم زندگی من بدون شما ها اصلا زندگی نیست راه شما خیلی قشنگه برام لذت داره تو راه شما بودن خیلی شیرینه ،شهدا ازتون میخوام دست همه جوونا رو بگیرید و دست منم بگیرید و منو به حال خودم رها نکنید
جدایی از شما خیلی سخته و نگران اینده هستم که نکنه من از شما جدا بشم ،ازتون میخوام هر چند خیلی گنه کارم و مثل اون دوستای خوبتون نیستم منو رها نکنید برام دعا کنید که دوست خوبی بشم و خدا بهم اخلاص بده ،منو جدایی از شما خدا نکند 😔کاش این دل نوشته منو شهدا شما میخوندین 💔
📝کاربرمحترم #یازهرا(س)
در کربلای خانطومان از آخرین نفراتی بود که از خط خارج شد، موقع عقب نشینی داشت از خاکریز رد می شد که روی خاکریز یه تیر از پشت خورد و گفت یازهرا(س) و با صورت از بالای خاکریز زمین افتاد؛ تیر خورده بود توی شش و سینه اش و خسخس میکرد و #یاحسین و #یازهرا میگفت...
بهم گفت آب داری؟ گفتم نه،
گفت: پس جیب خشاب رو باز کن داره رو سینهام سنگینی میکنه
جیب خشاب رو باز کردم شروع کرد به شهادتین گفتن، گفتم شیخ مجید من میرم کمک بیارم ببرمت، گفت نمیخواد و لحظاتی بعد شهید شد پیکر مطهرش هم همونجا موند...
قسمتی از وصیت شهید حجت الاسلام مجید سلمانیان
" اگر خواستید نذر کنید فقط گناه نکنید
مثلاً بگید نذر می کنم یه روز گناه نمیکنم هدیه به حضرت #صاحب_الزمان از طرف مجید، یعنی از طرف من این رو انجام بدید..."🌸
شهید مدافع حرم مجید سلمانیان🌹
حفظ #بیت_المال در مَنش شهدا
فاصله ساختمان سپاه تا مرکز مخابرات چند کيلومتری می شد.
هر وقت میخواست زنگ بزنه به خونه، می رفت مخابرات...
دفتر کارش اتاق #ساده ای بود موکت شده،بدون میز و صندلی. او هیچ گاه اتومبیل شخصی نداشت، حتی دولتی،هیچ وقت از وسایل دولتی استفاده شخصی نمیکرد...
قبل از رفتن به عملیات زیارت حضرت زهرا (س)خواند. شهادت حضرت نزدیک بود و #رمز عملیات هم #یازهرا (س) !
#کربلای۵ بود که ترکش خورد
بردنش بیمارستان، چند روز بعد ۱۲بهمن ٦۵ شهید شد
آنروز، روز شهادت حضرت زهرا (س) بود.
#شهید_عبدالله_میثمی
کانال کمیل
#مادر..❤️ ✍امروز بوسه ی جوانه ای را روی ساقه ی غمگین پاییزدیدم دلم آرام شد مثل درختی که باد، راز دل
#مادر..❤️
💔من مادرمو 5سالی هس از دست دادم
خداروشکر ک بچه شیعه ام و دلم ب مادری حضرت زهرا (س)خوشه❤️
😔این روزا زندگیم طوریه ک جای خالی مادرم خیلی احساس میشه چون ی مشکلاتی دارم و ی کسایی دارن اذیتم میکنن ک هیچکس نیس ازم دفاع کنه
💔 اگه مادرم بود شاید جرات اذیت کردنم نداشتن
قدر مادراتون رو بدونین...
✍کاربرمحترم؛ #یازهرا
هدایت شده از 💢 بصیرت سایبری 💢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ | داداش حمید
🔹 روایت درست و مستند از نحوه شهادت شهید مدافع امنیت حمید پورنوروز در لاهیجان
#یازهرا