سرباز قديمي جنگ
ﺷﯿﺮﺯﻥ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎﯼ ﺟﻨﮓ
دختر تکاور دیروز
جانباز فراموش شده امروز .... ..
خانم آمنه وهاب زاده🌺
@salambarebrahimm
کانال کمیل
سرباز قديمي جنگ ﺷﯿﺮﺯﻥ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎﯼ ﺟﻨﮓ دختر تکاور دیروز جانباز فراموش شده امروز .... .. خانم آمنه وها
سرباز قديمي جنگ
ﺷﯿﺮﺯﻥ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎﯼ ﺟﻨﮓ
دختر تکاور دیروز
جانباز فراموش شده امروز
ﮐﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﺍﻣﺪﺍﺩﮔﺮ، ﺗﮏ ﺗﯿﺮﺍﻧﺪﺍﺯ، ﺁﺭﭘﯽ جی ﺯﻥ ﻭ ﻫﻤﺮﺯﻡ شهيدان همت،چمران و صياد شيرازي ﺑﻮﺩ،
در میان این زنان،
شیرزنانی هم بودند که پا را از این فراتر نهاده و در جبهه های نبرد حق علیه باطل همراه با دیگر رزمندگان بر علیه دشمن غاصب می 4جنگیدند. شاید آنان را نشناسید یا اصلا ندیده باشید ،
ولی زنان آزاده و جانباز که گمنام و بی ریا در کنارمان زندگی می کنند
و اما.....
آمنه وهاب زاده یکی از این شیرزنان دوران دفاع مقدس است.
جانباز 70 درصد شیمیایی .
آن دختر جوان، ورزشکار، تکاور و آرپی جی زن خط مقدم دیروز، امروز به اتکای دستگاه اکسیژن ساز و عصای فلزی اش می تواند در اتاق 12 متری خانه اش قدم بزند.
خانه اش با وجود یک لامپ مهتابی تاریک بود و از پنجره هایی که از بیرون غبار آلودگی هوای تهران را در آغوش گرفته بود نوری متصاعد نمی شد.
عصایش را به دیوار تکیه داد و روی مبل های راحتی خانه اش که بسیار فرسوده و شکننده شده بودند، نشست.
جانباز شیمیایی آمنه وهاب زاده گلدانهای خانه اش را آب می داد گفت:
این گلدانها مرا یاد آن پنج شهیدی می اندازد که بعد از عملیات آنها را در سنگری منفجر شده پیدا کردم.
همگی زنده بودند ولی وقتی به هریک آب تعارف می کردم می گفتند اول به دوستم بده تا اینکه وقتی نوبت به پنجمین نفر رسید همگی شهید شدند در حالی که سرهایشان روی شانه یکدیگر بود.
@salambarebrahimm
#طنز_جبهه
☺️ لبخند بزن رزمنده ☺️
#خـــــر_روشــــــــــــــن_شــــــــد
سال ۱۳۵۹ دسته ای از سپاه زرین شهر به فرماندهی شهید محمدعلی شاهمرادی در گروه ضربت سنندج خدمت می ڪردیم.
روزی برای انجام ماموریت با یڪ ماشین سیمرغ عازم اطراف سنندج بودیم. حین عبور از رودخانه آب سر شمع ماشین رفت و خاموش شد.
شهید شاهمراد به بیسیمچی ڪه تازه ڪار بود گفت به فرمانده اطلاع بده که یواش تر بروند تا ما برسیم اما با رمز بگو!
بیسیمچی گفت: نمیدانم چه بگویم!! شهید شاهمراد بیسیم را گرفت و گفت: حسین حسین شاهمراد.... آب تو گوش خر رفته ڪمی یواش تر...😐 ڪمی بعد ماشین روشن شد و شاهمراد به بیسیمچی گفت حالا تو اطلاع بده!
بیسیمچی تماس گرفت و گفت الو الو..... خر روشن شد...... 😂😂😂
#یادشــــان_گـرامــــــی
🌷🌷🌷 شهید محمد علی شاهمرادی
@salambarebrahimm
#شـنـاســنـامـــه_خــــــــــــدا ♥️
_ وا این چه حرفیه؟!
مگه خدا شناسنامه و.... داره ؟!
+ بله داره ولی نه مث ما..
شناسنامه خدا سوره توحیده..!!
نام: الله { قل هو الله }
تعداد: یک نفر نامحدود { أحد }
شغل و تحصیلات: بینیاز { الصمد }
پدر: ندارد { لم یلد }
فرزند: ندارد { ولم یولد }
همسر: ندارد{ ولم یکن له کفوا أحد }
الان توی دنیا بعضیا:
_ گاو پرستن
_ آتش پرستن
_خود پرستن
_ آسمان پرستن
_ شیطان پرستن
_ دختر پرستن و...
بشر در طول تاریخ در انتخاب خدا
دچار اشتباه میشده؛ گاهی قادر نبوده
خدای واقعی رو از خدای تقلبی تشخیص
بده..
سوره توحید یا همون اخلاص با بیان
ویژگی های خدای واقعی ما رو از این
مشکل نجات میده..
@salambarebrahimm
💢 خدای آنها از هلیکوپترهای ما قویتر بود
♦️ در بازدید از کارخانه هلیکوپترسازی امریکایی به #ادواردو_آنیلی توضیح میدهند که این هلیکوپتر تمام تکنولوژی برتر جهان را در خود دارد. ادواردو میپرسد در #طبس که این هلیکوپترها شکست خوردهاند؟ آن ژنرال امریکایی هم در پاسخش میگوید خدای آنها از هلیکوپترهای ما قویتر بود.
@salambarebrahimm
#شبنشینی_بارهبر
امام زمان(عج) خیلی غربت وتنهایی کشیده، دل ایشان را به دست آورید.
دلفرزند حضرت زهرا رابه دست آورید.
امــام خـامـنـه ای
@salambarebrahimm
#تاثیر_تقلب_در_زندگی 🚫
یکبار با حمید آقا داشتیم میرفتیم بیرون
که بحث تقلب در امتحانات وسط کشیده
شد من گفتم: دانشگاه اگه تقلب نکنی
اصلا نمیشه!
حمیدآقا سریع گفتن:"نباید تقلب کنید
مخصوصا تودانشگاه حتی اگه رد بشی
چون تاثیر مدرک روی حقوقتون میاد و
حقوقت از نظر شرعی مشکل پیدا میکنه."
خودش میگفت: بعضی وقتا ماموریت بودم ونرسیدم درس بخونم ولی تقلب نکردم و رد
شدم ولی پیش خدا مدیون نشدم..
و دوباره درس رو برداشتم و فرصت
کردم بخونم و نمره خوب هم آوردم.
شهید #حمید_سیاهکالی_مرادی🌷
🍃🌸🍃🌸🍃
✍ #سـیره_شهـدا
❣دور هم نشسته بودیم. کنار ابراهیم، یک تکه نان خشک شده افتاده بود. نان را برداشت و گفت: ببین نعمت خدا رو چطور بی احترامی کردند؟! نان خیلی سفت بود. بعد یک تکه سنگ برداشت.
❣همینطور که دور هم نشسته بودیم
شروع به خُرد کردن نان نمود حسابی که ریز شد، در محوطه باز انتهای کوچه پخش کرد! چند دقیقه بعد کبوتر ها آنجا جمع شدند. پرنده ها مشغول خوردن غذایی شدند که ابراهیم برایشان مهیا نموده بود.
@SALAMbarEbrahimm
🌹 #شهید_ابراهیم_هادی🌹
🍃🌸🍃🌸🍃
کانال کمیل
❁﷽❁ گمنامے را انتخاب ڪرده ای ڪہ قید زمان و مڪانے در ڪار نباشد ... تا دلهــا را هر ڪجا کہ باشند گِر
شهید ابراهیم هادی دوست امامزمان بود♥️😍
بعد شناسایی ابراهیم دلواپس بود
تا همرزمش را که فکر میکرد شهـید شده
برگرداند. بعد جستجو او را در نقطه ای
امن پیدا میکند.
بعد از برگرداندن همرزمش
و رساندن به آمبولانس میرود
توی فکر که چطور او با آن جراحت
سنگین از آن میدان مین به محل امن
جابجا شده؟
ماشاالله،مجروح آن حادثه بعدها
به من گفت:خون زیادی از من رفته بود
بی حس بودم و فقط زیر لب ذکر "یا
صاحب الزمان ادرکنی" میگفتم.
ناگاه جوانی خوش سیما و نورانی
بالای سرم آمد .خیلی آرام مرا از منطقه
خطر دور کرد و بعد فرمودند کسی می
اید و شما را نجات میدهد.او دوست
ماست!
لحظاتی بعد ابراهیم آمد.با همان صلابت
همیشگی و مرا به دوش کشید و به عقب
برگرداند
#شادی_روح_شهید_صلوات
@SALAMbarEbrahimm
زحمتت هستم و ای کاش دگر کم بشوم
یا که نه ... با نفس قدسی ات آدم بشوم
چه خیالات عجیبی ... من و این بار گناه ...
خواستم در نظر چشم تو مَحرم بشوم
این همه پیش همه رو زدم و خوار شدم
کاش یک بار فقط پیش شما زانو زنم
شده بازیچه ی من ذکر دعای فرجت
کاش عامل به دعاهای قنوتم بشوم
منتظرهای تو رگبارِ بهاری هستند
کاش من هم ز غمت بارش نم نم بشوم
انتظار فرجت راه حسین است فقط
کاش لبیک ، به پیغام مُحرّم بشوم
ذکر تو این شده که "کیست مرا یار شود !؟"
نکند جای اضافه شدنم کم بشوم !؟
به عمل کار برآید نه به "جانم به فدات"
پای دار غم تو کاش که "میثم" بشوم
غبطه خوردم به شهیدان حریم زینب
آرزو می کنم ای کاش که من هم...
#اللهم_ارنی_الطلعة_الرشیدة
@SALAMbarEbrahimm
🌹طنز جبهه
بار اولم بود که مجروح می شدم و زیاد بی تابی می کردم .
یکی از برادران امدادگر بالاخره آمد بالای سرم و با خونسردی گفت : چیه ، چه خبره ؟
تو که چیزیت نشده بابا !!!
تو الان باید به بچه های دیگه هم روحیه بدهی آن وقت داری گریه می کنی ؟!
تو فقط یک پایت قطع شده !
ببین بغل دستی ات سر نداره هیچی هم نمیگه ، این را گفت بی اختیار برگشتم و چشمم افتاد به یه بنده خدایی که شهید شده بود !!!
بعد توی همان حال که درد مجال نفس کشیدن هم نمی داد کلی خندیدم و با خودم گفتم عجب عتیقه هایی هستن این امدادگرا !!!😂
@SALAMbarEbrahimm
تـوی محـل کـار
ده ساعـت کـار میکـرد
امـاهفـت ساعت به عنوان
ساعت ڪاری میزد!
میگفت:
فکرمیکنم فلان
کارشخصی هم انجام دادم!
#شهید_مجید_شهریاری
#یادشهدا_بباصلوات
@salambarebrahimm
#تلنگر
هیزم های بزرگ را با هیزم های
کوچک و ریز روشن میکنند..گناهان
بزرگ هم با گناهان کوچک شروع میشوند؛
به همین خاطر است که قرآن کریم
روی گناهان ریز و کوچک حساسیت بیشتری
نشان داده است و میگوید:
اگر به سراغ شر و شرارت بروید هر چند
کم و ناچیز باشد،نتیجه آن را خواهید دید.
فرمود:{ وَ مَن یَعمَل مِثقَالَ ذَرَّهِِ شَرَّا یَرَهُ}
📖سوره زلزال آیه ۸
@salambarebrahimm
بسم الله الرحمن الرحيم
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
❌برادر حزب اللهی،یک لحظه لطفا ❌
🍀 تلنگر
صفحه ات را كه باز ميكنم،😳
انگار آلبوم شخصی ات را باز کرده باشم 📖 پر است از پست هایـی با عکس های جورواجور 😶
از گلزار شهدا گرفته تا هیئت های شب جمعه ای که رفته ای 🌷 با چفیه و انگشتر عقیق و ریش و گاهاً ته ریش دلبری هایـی به سبک حـــزب الـــلــــهــــی
و بماند عرق شرمی😞که از مشاهده کامنت های دختران😃،در زیر پستت میریزم 😓 و اینکه تو چه ذوقی میکنی☺️و با چه اشتیاقی😍 جوابشان را میدهی و سر بحث را باز میکنی در میان پست های پر رنگ و لعاب بسیجـی گونه ات🙎♂ ناگهان عکسی از یک شهید به چشم می آید 😔 پهلوان شهیدی به اسم ابراهیم هادی❤️ زیر عکس، هشتگِ رفیق شهید من جلوه ديگری به پستت بخشيده ميروم در فكر باخود مرور ميكنم ✨ ابراهیم هادی همان شهيدي نبود كه از وقتي فهميد چند دخترِ جوان شيفتهی تيپ و هيكلش شده اند،😍 درست از فردای همان روز با سر و وضع ژوليده ميرفت باشگاه، لباس هايش را بجای ساك در كيسه پلاستيكي ميگذاشت ✨مبادا حتـی ناخواسته دلِ دختري را بلرزاند ؟ ❣
جايـی خواندم؛ عاشق اگر رنگی از معشوق نگیرد در عشق خود صادق نیست 💖
میدانـی برادر‼️
شمایی که شہدا را الگوی خود میدانـی شمایـی که عاشق شهادتــی شمایی که هشتگ حزب اللهـی از پست هایت نمی افتد ❕
کاش در حـــــــزبِ هـــــــــوای نـــــــــــفـــــــــســــــــــت نباشی...
@SALAMbarEbrahimm