eitaa logo
‏🇮🇷‎ مجموعه‌ی فرهنگی سنگر 🇮🇷
6.6هزار دنبال‌کننده
33.1هزار عکس
22.7هزار ویدیو
1.5هزار فایل
‏🇮🇷 جوانان ایرانِ اسلامی، تاریخ‌سازند. در این کانال با همراهی شما، آرمانهای انقلابِ اسلامی را پی‌ می‌گیریم. با ما همراه باشید. ‏‏🌸🇮🇷🌸‏ https://eitaa.com/joinchat/1807089723C10ec9361fa 🌺 مجموعه‌ی فرهنگی سنگر
مشاهده در ایتا
دانلود
🧡 📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا طَامِسَ آثَارِ الزَّیْغِ وَ الْأَهْوَاءِ... ▫️🌱سلام بر تو ای مولایی که تنفس هوای بودنت، آلودگی تمام هواهای نفسانی را از آسمان تاریک دلها پاک می‌کند. # سربازان امام زمان عج 💠( اولین بازخوانی سرود در صحن مسجد مقدس جمکران) پس از ضبط اولیه که تماما توسط کودکان قمی اجرا شده بود. ✅✅✅ ✋ در صحن با حضور استاد ابوذر روحی ✊ ♦️سه شنبه ♦️31 خرداد ماه ۱۴۰۱ ♦️ساعت 18/30 با حضور همه گروههای سرود استان قم همراه با لباس فرم سرود ( : روسری و ساق سفید و چادر مشکی آستین دار و : پیراهن سفید و شلوار مشکی) 👌لطفاحتما این را در همه گروه ها و کانال ها و فضای مجازی منتشر کنید چه خوشبختم من، که مولایی همچون شما دارم🌹 💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏‏💠 مفهوم را بایستی ما درست درک کنیم. درباره‌ی مفهوم شهادت، شهادت فقط قربانیِ جنگ شدن نیست. ۱۴۰۰/۰۸/۳۰ ☀️ ————————— 🇮🇷@SANGAR_1🇮🇷 🇮🇷@SANGAR_5🇮🇷
🧡 📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا طَامِسَ آثَارِ الزَّیْغِ وَ الْأَهْوَاءِ... ▫️🌱سلام بر تو ای مولایی که تنفس هوای بودنت، آلودگی تمام هواهای نفسانی را از آسمان تاریک دلها پاک می‌کند. # سربازان امام زمان عج 💠( اولین بازخوانی سرود در صحن مسجد مقدس جمکران) پس از ضبط اولیه که تماما توسط کودکان قمی اجرا شده بود. ✅✅✅ ✋ در صحن با حضور استاد ابوذر روحی ✊ ♦️سه شنبه ♦️31 خرداد ماه ۱۴۰۱ ♦️ساعت 18/30 با حضور همه گروههای سرود استان قم همراه با لباس فرم سرود ( : روسری و ساق سفید و چادر مشکی آستین دار و : پیراهن سفید و شلوار مشکی) 👌لطفاحتما این را در همه گروه ها و کانال ها و فضای مجازی منتشر کنید چه خوشبختم من، که مولایی همچون شما دارم🌹 💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏‏💠 مفهوم را بایستی ما درست درک کنیم. درباره‌ی مفهوم شهادت، شهادت فقط قربانیِ جنگ شدن نیست. ۱۴۰۰/۰۸/۳۰ ☀️ ————————— 🇮🇷@SANGAR_1🇮🇷 🇮🇷@SANGAR_5🇮🇷
🌺🌸💎🌸🌺 🕌 شرح ساخت مسجد مقدس جمکران 🔹شیخ عفیف صالح حسن بن مثله جمکرانی می‌گوید: من شب سه شنبه ۱۷ ماه مبارک سال ۳۹۳ هـ ق در خانه خود خوابیده بودم که ناگاه جماعتی از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بیدار کردند و گفتند برخیز و خواسته امام مهدی (عج) را اجابت کن که تو را می‌خواند. آن‌ها مرا به محلی که اکنون مسجد (جمکران) است آوردند. 🔹حضرت مهدی مرا به نام خواندند و فرمودند: «برو به حسن بن مسلم بگو: اینجا زمین شریفی است و حق تعالی این زمین را از زمین‌های دیگر برگزیده و شریف کرده است تو آن را گرفته به زمین خود ملحق کرده‌ای...». 🔹حسن بن مثله عرض کرد: سید و مولای من! مرا در این باره نشانی لازم است، زیرا مردم سخن مرا بدون نشانه و دلیل نمی‌پذیرند. 🔹امام فرمودند: «تو برو رسالت خود را انجام بده، ما در اینجا، علامتی می‌گذاریم که گواه گفتار تو باشد. 🔹برو به نزد سید ابوالحسن و بگو تا بیاید و آن مرد را بیاورد و منفعت چندساله را از او بگیرد و به دیگران دهد تا بنای مسجد بنهند و باقی وجوه را از رهق به ناحیه اردهال که ملک ماست، بیاورد و مسجد را تمام کند و نصف رهق را بر این مسجد وقف کردیم که هر ساله وجوه آن را بیاورند و صرف عمارت مسجد کنند. 🔹پس از آن، حضرت به من اشاره کردند که برو! چون مقداری راه پیمودم، مرا صدا کردند و فرمودند: «در گله جعفر کاشانی (چوپان) بُزی است، باید آن بز را بخری، اگر مردم پولش را دادند با پول آنان خریداری کن و گرنه پولش را خودت بپرداز. 🔹فردا شب آن بز را بیاور و در این (محل) قربانی کن و گوشت آن را بر بیماران و کسانی که مرض صعب العلاج دارند انفاق کن که حق تعالی همه را شفا دهد. آن بز أبلق است، موهای بسیار دارد، هفت نشان سفید و سیاه، هر یکی به اندازه یک درهم، در دو طرف آن، سه نشان در یک طرف و چهار نشان در طرف دیگر است». آن‌گاه به راه افتادم. 🔹حسن بن مثله می‌گوید: من به خانه رفتم و همه شب را در اندیشه بودم تا صبح طلوع کرد، نماز صبح خواندم، به نزد علی منذر رفتم و قضیه را با او در میان نهادم و همراه علی منذر به جایگاه دیشب رفتیم. پس او گفت: به خدا سوگند که نشان و علامتی را که امام فرموده بود، اینجا نهاده است و آن، (این حدود مسجد) با میخ‌ها و زنجیر‌ها مشخص شده است. آن‌گاه به نزد سید ابوالحسن الرضا رفتیم. چون به سرای وی رسیدیم، غلامان ایشان گفتند: شما از جمکران هستید؟ گفتیم: آری. پس گفتند: از اول (صبح) سید ابوالحسن در انتظار شماست.... به حضورش رسیدیم. گفت:‌ای حسن بن مثله! من خوابیده بودم شخصی در عالم رؤیا به من گفت: شخصی به نام حسن بن مثله، بامدادان از جمکران پیش تو خواهد آمد، آنچه بگوید اعتماد کن و گفتارش را تصدیق کن. از خواب بیدار شدم و تا این ساعت در انتظار تو بودم. 🔹حسن بن مثله داستان را مشروحاً برای او نقل کرد. سید ابوالحسن دستور داد بر اسب‌ها زین نهادند و به سوی ده جمکران رهسپار گردیدند. 🔹چون به نزدیک دِه رسیدند، جعفر (چوپان) را دیدند که گله‌اش را در کنار راه به چرا آورده بود. حسن بن مثله به میان گله رفت و آن بز را گرفت. سپس آن را به جایگاه آوردند و سر بریدند. سید ابوالحسن به محل معهود آمد و حسن بن مسلم را احضار کرد و منافع زمین را گرفت. آن‌گاه وجوه رهق را نیز از اهالی آنجا گرفتند و به بنای مسجد پرداختند. 🔹سید ابوالحسن الرضا، زنجیر‌ها و میخ‌ها را به قم آورد و در خانه خود نگه داری کرد و هر بیمار صعب العلاجی اگر خود را به زنجیر‌ها می‌مالید، شفا می‌یافت. 💐 —————————‏ ‏‏🇮🇷 مجموعه‌ی فرهنگی سنگر 🇮🇷 ‏🇮🇷 سنگر جنگ نرم 🇮🇷 ‏🇮🇷 سنگر سردار دلها 🇮🇷