#جشنواره_فجر #اختصاصی
💢 «قلب رقه»؛ عاشقانهای بیمزه در دل داعش
▫️وقتی به نام فیلم برخوردم تصورم این بود که با یک فیلم داعشی پرهیجان و کمی با چاشنی ترس مواجهم، اما بعد از تماشای آن در سینما، کوه تصوراتم از هم متلاشی شد و با یک عاشقانهی امنیتی در دل داعش روبرو شدم.
▪️جدای از اینکه باگهای امنیتی فیلم برای یک مامور ایرانی خیلی در چشم میزد، با فیلمنامه قوی و سرحالی نیز طرف نبودیم؛ گرچه فیلمبرداری و صداگذاری را جزء نقاط قوت فیلم برمیشمارم.
▫️داستان از ابتدا لو رفته بود ولی میتوانست با شخصیتپردازی کاراکترها و تقویت قصه، همچنان بیننده را پای فیلم نگه دارد و در پایان بتواند تشویق را از تماشاگر بگیرد، گرچه رخ نداد. فیلم با پرداخت بهتر میتوانست برای پخش در خارج از ایران هم ادعا داشته باشد.
—*—*—*—*—*—*—*—*—*—
📽 «آپـاراتـچی»؛ یک طنز تماشاگرپسند
🔺تا به اینجای جشنواره چهلودوم فیلم فجر، فیلم آپاراتچی توانسته نظر مخاطبان را جلب کند و بتواند به طور واقعی، تشویق را از تماشاگری که در سالن حضور دارد، بگیرد. فیلم آپاراتچی که روایت یک داستان واقعی است، قصه دارد و از ریتم نمیافتد. کنایههای «آپاراتچی» به حواشی سینما هم جالب توجه بود.
🔻موقعیتهای طنز کلامی و طنز موقعیت فیلم از آب در آمده است و خندۀ واقعی بر لبان بیننده مینشیند. اینکه بتوان در یک نمایش طنز، غیرمستقیم به شخصیت شهید اسدالله لاجوردی پرداخت، هنری بود که حسین تراب نژاد در فیلمنامه خود از عهدهاش بر آمده و علی طاهرفر، کارگردان فیلم اولی هم از عهده اجرایش برآمده است.
—*—*—*—*—*—*—*—*—*—
🔸 آغوشی که باز نشد
🔹وقتی که نام بهروز شعیبی را به عنوان کارگردان فیلم «آغوش باز» دیدم، با خود گفتم که با فیلم خوبی مواجهم. با اشتیاق به دیدن فیلم رفتم. از بهروز شعیبی بعید بود که چنین فیلمی بسازد. انتظارش را نداشتم.
🔹فیلم جدید شعیبی همانند کارهای قبلی او محوریتش خانواده و زندگی خوب بود. کارگردانی فیلم نقصی نداشت ولی ضعف فیلمنامه مشهود بود. گرچه فیلمنامه «آغوش باز» یک سروگردن نسبت به بقیه فیلمها در جشنواره جلوتر بود و شروع و پایان مشخصی داشت ولی برخی شخصیتهای داستان برایم قابل هضم نبود.
🔹یک نکته مهم در فیلم به چشم میخورد. زندگی طبقه مرفه جامعه در فیلم روایت میشد ولی لاکچری مثبت بود، از آن دست لاکچریهای تازه به دوران رسیده و کثیف نبود که از فیلم زده بشوی. داستان در یک سوم ابتدایی مشخص است ولی شعیبی میتوانست با خلق تعلیقها و موقعیتها، بیننده را تا پایان با خود همراه کند. «آغوش باز» ارزش یکبار دیدن دارد.
—*—*—*—*—*—*—*—*—*—
💢 کاش ندیده بودمت!
همین اول بروم سر اصل مطلب که این فیلم نه تنها قصه بلکه فیلمنامه هم نداشت. نه تعلیقی، نه شخصیتپردازی و داستانی که بشود به آن تکیه کرد. من شاید تا آخر فیلم خیلی از رابطهها و کاراکترهای فیلم را متوجه نشدم و برایم مبهم بود. در یک جمله میشود گفت که فیلم «نبودنت» مانند اسمش واقعاً «نبود». صدا خوب نبود، موسیقی خوب نبود، دیالوگها خوب نبود، شخصیتها خوب نبود. به راستی حیف خانم سحر دولتشاهی و آقای امیر آقایی که حیف شدند.
✍️ حسن مرادپور
© شهابگرافی کپیرایت ندارد...🔻
💯📮@SHAHAB_GRAPHY