زندگی به سبک مالک دلها(شهید مالک رحمتی)
نرگسازخواببیدارشدوخوابیکهدیدهبود روبهیادآوردوفهمیدکازفردایاونشبامام حسن(علیهالسلام)روخو
سلااام
خببریمسراغجلسهچهارم😍👀
ازاینبهبعدفصلجدیدزندگینرگسشروع
میشه🌸✨
بشربنسلیمانبردهفروشیکیازشیعیانو
همسایههایامامهادی(علیهالسلام)درسامرا
بود...
یکشبغلامامامهادیاومدپیشبشروگفت
کهامامهادیکارتدارن..
بشرسریعآمادهشدورفتخدمتامامهادی..
وقتیرسید،امامهادیرودیدکهباپسرشون
امامحسنعسکری(علیهالسلام)صحبت
میکننوخواهرشونحکیمههمپشتپردهای
نشستن...🌱
امامهادیبهبشرفرمودن:ایبشر،توازفرزندان
ابوایوبانصاریهستیوولایتاهلبیت
همیشهدرخاندانتانبودهوشمامعتمدانما
هستید.منتوروبرایخریدکنیزیمیفرستم
وسِریروبهتوخبرمیدمکهسرفرازونورانی
خواهیشدوولایتافزونخواهدگردید...
بعدامامهادینامهایبهخطوزبانرومینوشتن
ومهرزدنوکیسهایزردبیرونآوردنکهدراون
220دیناربودوبهبشردادنوفرمودن:
اینکیسهرابگیروبهشهربغدادمسافرتکن
ودرظهرفلانروزکناررودخانهدجلهبرو.
وقتیکهرسیدیقایقهایاسیرانبهبغداد
میرسنوکنیزارومیفروشناونجاعمروبنیزید
وپیداکنوتمامروزازدورحواستبهشباشهتا
وقتیکهکنیزیروباصفاتیکهبراتمیگمبیاد.
اونکنیزدوتالباسحریرضخیمرویهم
پوشیده..
اونکنیزبرخلافکنیزایدیگهاجازهنمیدهکه
اونروبفروشنوخریدارانصورتشروببیننو
باصدایینالهمانندبهزبانرومیمیگه:وایاز
شکستنحرمتوآبرویمن💔
درهمونلحظاتیکیازخریداراننزدیکمیشه
وبهفروشندهمیگه:عفتاینکنیزمیلمنوبه
خریداوبیشترکردوحاضرم300دینارطلا
برایخریداوبپردازمامااونکنیزرومیبه
اونشخصخریداربهزبانرومیمیگه:
اگردرلباسسلیمانبنداوودظاهرشویو
ملکیهمچوناوداشتهباشی،هرگزبهتو
رغبتنخواهمکرد.پسبرمالخودرحمکن
وآنرابربادمده!!
عمروبنیزیدبهکنیزخواهدگفت:پسچیکار
کنیم؟!منبایدتوروبفروشم...
اونکنیزمیگه:چراعجلهمیکنی؟منبایدخریداریپیداکنمکهقلبمبهامانتو
وفایاواطمینانیابد.
دراونهنگامتونزدیکبرووبگو:مننامهایاز
یکیازبزرگاندارمکهاونروبهزبانولغترو
مینوشتهوصفاتشروتوضیحداده.ایننامه
روبهکنیزبدهتادرگفتارصاحبنامهفکرکند
واگهراضیشد،منوکیلماونروخریداری
کنم...🌸🌱
#ولادت_حضرت_مهدی
#مبحث_ولادت_امام_زمان
زندگی به سبک مالک دلها(شهید مالک رحمتی)
سلااام خببریمسراغجلسهچهارم😍👀 ازاینبهبعدفصلجدیدزندگینرگسشروع میشه🌸✨ بشربنسلیمانبردهفروش
باایندستورامامهادی(علیهالسلام)بشربن
سلیمانبلندشدوآمادهسفربهسمتبغدادشد
طبقفرمودهحضرت،وقتیاونبهبغدادرسید
قایقهایکنیزاناومدن.بشربعدازپیداکردن
عمروبنیزید،یکگوشهایستادومنتظرشدتا
کنیزموردنظرروبفروشن...
بشرهمچناننگاهمیکردوفرمایشاتامامهادی
لحظهبهلحظهعملیمیشد..😍
تاوقتیکهکنیزبهعمروبنیزیدگفت:چراعجله میکنی؟منبایدخریداریپیداکنمکهقلبمبه
امانتووفایاواطمینانیابد.
دراینهنگامبشرنزدیکشدونامهروبهعمروبن
یزیددادوچیزهاییکهامامهادیگفتهبودنرو
گفت...🖐🏻🌱
عمرونامهرابهکنیزدادوکنیزبادیدننامهگریه
شدیدیکردوبهعمروبنیزیدگفت:منوبه
صاحبایننامهبفروشکهدرغیراینصورت
خودموهلاکمیکنم..💔
بشروعمروسرقیمتکنیزکمیصحبتکردنتا
اینکهبر220دینارتوافقکردنواینهمون
مبلغیبودکهامامهادیدراونکیسهزرد
گذاشتهبودن..
بشرکنیزروازعمروتحویلگرفتوهمراهاونبه اقامتگاهیکهتویبغداداجارهکردهبودنرفتن
#ولادت_حضرت_مهدی
#مبحث_ولادت_امام_زمان
زندگی به سبک مالک دلها(شهید مالک رحمتی)
باایندستورامامهادی(علیهالسلام)بشربن سلیمانبلندشدوآمادهسفربهسمتبغدادشد طبقفرمودهحضرت،وقتیاو
خببریمسراغجلسهپنجم😍👀
اونکنیزکهکسیجزنرگسنبود،خییلی
خوشحالبوومیخندید🌸✨
وقتیکهتویاقامتگاهبودن،بشردیدکهکنیز
نامهامامهادیروازآستینبیرونآوردهوبه
صورتوچشماشمیذاره..
بشرخییلیتعجبکردوبهشگفت:آیانوشتهای
کهصاحبآنرانمیشناسیانقدردوستداری!
نرگسسرگذشتعروسیشوسقوطصلیبها
وعقدشتوسطپیامبرودیدارباحضرتزهراو
امامحسنعسکریروبراشتوضیحداد🌱
بشرپرسید:عجیبهتورومیهستیامابهزبان
عربیهمصحبتمیکنی؟!
نرگسهمگفت:آره،جدمقیصرمنوخیلی
دوستداشتودرتعلیممنتلاشمیکرداون
زنیروکهچندینزبانمیدونستمعلممنکرد
وصبحوعصرزبانعربییادمیگرفتمتاتونستم
بااینزبانگفتگوکنم...
فردایاونروزشعرهمراهنرگسبهسامرااومدن
ونزدامامهادیرفتن..
امامهادی(علیهالسلام)بهنرگسفرمودن:
عزیزبودناسلاموذلیلشدننصرانیتو
شرافتاهلبیتچگونهبهتونشاندادهشد؟!
نرگسگفت:یابنرسولالله،چگونهآنچهراکه
ازمنآگاهتریدبرایشماتوضیحبدم؟!
امامهادیفرمودند:دوستدارمهدیهایبهتو
بدم،دههزاردرهمرومیخواییابشارتیکهتورو
بهشرافتابدیسرفرازخواهدکرد⁉️
نرگسکهمسیرطولانیازرومتاسامرارودر
انتظاراینبشارتاومدهبودگفت:
بشارترومیخوام(:🌸
امامفرمودند:بهتوبشارتمیدهمفرزندیراکه
شرقوغربدنیارامالکمیشودوزمینراپراز
عدلودادمیکند،همچنانکهپرازظلمشده
باشد...
نرگسپرسید:پدرآنفرزندکیست؟!
حضرتفرمود:آنفرزندازکسیاستکهپیامبر
درفلانشبتورابرایاوخواستگاریکرد♥️
آیابهیادمیآوریکهمسیحووصیاو،تورابه
عقدچهکسیدرآوردند؟!
نرگسگفت:بهعقدفرزندشماامامحسن
(علیهالسلام)...☺️🌸
امامهادیفرمودند:آیااورامیشناسی؟
گفت:چگونههمسرمرانشناسم!ازآنشبیکهبه
دستحضرتزهرامسلمانشدمتادیشب،شبی
نبودهکهبهملاقاتمننیاید...
بعدامامهادیبهغلامشونگفتن:حکیمهرانزد
منبیاور🌱
وقتیحکیمهاومد،حضرتفرمود:ایخواهر،
ایناستآن کسیکهخبرشرابهتودادهبودم..
حکیمهازخوشحالینرگسودرآغوشگرفت
امامهادیفرمود:ایحکیمه،اوراباخودببرو
احکاماسلامرابهاوبیاموززیراایندخترهمسر
فرزندمحسنومادرآخریناماماست...😍💚
#ولادت_حضرت_مهدی
#مبحث_ولادت_امام_زمان
زندگی به سبک مالک دلها(شهید مالک رحمتی)
خببریمسراغجلسهپنجم😍👀 اونکنیزکهکسیجزنرگسنبود،خییلی خوشحالبوومیخندید🌸✨ وقتیکهتویاقامتگا
بریمسراغادامهجلسهپنجم😍👀
روزها یکی بعد از دیگری میگذشت..
ونرگس به عنوان همسر امام حسن عسکری ″علیـه السـلام ″در خانه ایشان مورد توجه ومحبت همگی بود🌸✨
اما از آینده تابناک و پر افتخار او به عنوان مادر موعود امت ها کسی جز امام و حکیمه خاتون، کسی خبر نداشت!♥️
در روزگاری که امام دهم یعنی امام هادی″علیه السـلام ″،به شهادت رسیده بودن و امام حسـن عسکری ″علیه السـلام″،درسن22سالگی بودند، نرگس مهدی مـوعود″عج″را حامله شد..
اما خواست خدا این بود که فرزند اونها،ازچشم دشمنانی که سالها به دنبال نابودی او بودن،مخفی بمونه!!
حالا9ماه از دوران بارداری نرگس میگذشت،ولی در کمال ناباوری هیچ اثری از حاملگی او دیده نمیشد!
حتی حکمیه خاتون هم از این مسئله اطلاعی نداشت تا اینکه درروز پنجشنبه چهاردهم شعبان سال255هجری امام حسن عسکـری″علیـه السلام″
حکیمه خاتون رو به منزل خودشون دعوت میکنن و به ایشون میگن...
ای عمه دوست دارم،امشب افطار پیش ما باشی زیرا آن فرزندی که از خدا برای من طلب میکردی ومنتظرش بودیم؛در این شب بدنیا خـواهد آمد! 😄✨
و پروردگار با ظاهر کردن حجت خود و جانشیـن من تورا خوشحال میکند..
عمه جان،امشـب فرزندی به ما عطا میگردد که قائم آل محمـد"عج″است و زمیـن را پس از آنکه از مـرده است،زنده میکند..
+یهصلواتتقدیمبهقائمآلمحمد♥️🌱
اَللّهُمَّصَلِّعَلیمُحَمَّدوَآلِمُحَمَّدوَعَجِّلفَرَجَهُم
#ولادت_حضرت_مهدی
#مبحث_ولادت_امام_زمان
زندگی به سبک مالک دلها(شهید مالک رحمتی)
بریمسراغادامهجلسهپنجم😍👀 روزها یکی بعد از دیگری میگذشت.. ونرگس به عنوان همسر امام حسن عسکری ″ع
ادامه جلسه پنجم
#ولادت_حضرت_مهدی
#مبحث_ولادت_امام_زمان
حکیمه با عجله به خونه ی امام حسن اومد و پیش امام حسن رفت و پرسید: آیا به راستی امشب آن فرزند متولد میشود؟!
امام حسن گفتن:آری😍🌱
حکیمه که داستان نرگس رو میدونست و بشارت امام هادی رو درباره ی اون شنیده بود،برای اطمینان بیشتر پرسید:ای آقای من فدایت شدم مادر این فرزند بلند مرتبه کیست؟امام پاسخ داد:نرگس..
حکیمه علاقه زیادی به نرگس داشت و نرگس هم متقابلا در احترام به او از کوششی دریغ نمیکرد،به اندازه ای که هروقت حکیمه رو میدید میومد و دستاش رو میبوسید و با دستش کفش های ایشون رو در می اوردن♥️✨
وقتی که امام حسن خبر داد امشب شب ولادت اون فرزند از نرگس هست،حکیمه وارد اتاق نرگس شد...
نرگس به استقبالش اومد و گفت:فدایتان شوم حالتان چگونه است؟
حکیمه گفت:من و تمام عالم فدای تو شویم!
نرگس گفت:اجازه دهید کفش های شما رو از پایتان در بیاورم و در خدمت شما باشم . و خم شد اما حکیمه خودشو بر قدم های نرگس انداخت و پاهای نرگس و بوسید و گفت:تو سرور من هستی!
بخدا قسم نمیگذارم کفش هایم را در بیاوری.. خود نیز با تمام وجود در خدمتگذاری تو آماده ام...🙂🌸
زندگی به سبک مالک دلها(شهید مالک رحمتی)
ادامه جلسه پنجم #ولادت_حضرت_مهدی #مبحث_ولادت_امام_زمان حکیمه با عجله به خونه ی امام حسن اومد و پیش
خببریمسراغجلسهششم😍👀
نرگس از حرفا و رفتار حکیمه تعجب کرده بود چون هرکاری که میخواست انجام بده نمیگذاشت...
در همین حال اون خبر بزرگ رو به نرگس گفت:خداوند فرزندی به تو عطا کرده که امشب متولد میشود آن مولود پسری عظیم الشان در دنیا و آخرت است و او باعث گشایش کار های مومنین است😍🌱
نرگس که منتظر این خبر نبود از حرف عمه امام خجالت کشید و با شرم و حیا و تعجب گفت:ای خانم من،این سخن چیست که میگویید؟!
حکیمه گفت:تو خانم و سرور من و سیده زنان این روزگار هستی و از این مقام خود تعجب نکن..
اما حکیمه آثار بارداری رو در نرگس نمیدید؟
برای همین از حال نرگس پرسید و اون گفت:ای عمه،من چیزی احساس نمیکنم...
حکیمه به امام حسن عسکری گفت:ای آقای من فدایت شوم اثری از بارداری در نرگس نمیبینم؟!
امام فرمودن:به راستی که مولود امشب از او خواهد بود..
ای عمه جان،مادر فرزندم همانند مادر موسی است که تا هنگام ولادت علائم بارداری در او آشکار نمیشد؛چرا که فرعون شکم زن های باردار را میدرید تا به موسی دست یابد و این فرزند مانند موسی است
ای نرگس،فرزند تو پسر است و اسم او محمد است و امام پس از من اوست..
با شنیدن این سخنان،عظمتی در چهره نرگس آشکار شد و پرسید:آن فرزند امشب متولد میشود؟!
امام حسن پاسخ داد:آری
پرسید:در چه ساعتی از شب؟
فرمود:همزمان با طلوع فجر متولد خواهد شد🌸🌱
#ولادت_حضرت_مهدی
#مبحث_ولادت_امام_زمان
زندگی به سبک مالک دلها(شهید مالک رحمتی)
خببریمسراغجلسهششم😍👀 نرگس از حرفا و رفتار حکیمه تعجب کرده بود چون هرکاری که میخواست انجام بده نمی
هنگام غروب روز چهاردهم،بعد از نماز مغرب و عشا سفره افطار آوردن و حکیمه با نرگس افطار کردن...🌸✨
بعد از افطار نرگس خوابید و حکیمه برای مراقبت از نرگس کنارش استراحت کرد و امام حسن هم در گوشه دیگه اتاق خوابیدن..
حکیمه بعد از کمی استراحت،قبل از وقت همیشگی برای نماز شب برخاست و توی حیاط وضو گرفت و به اتاق برگشت و همچنان در فکر وعده ی امام بود✨
بعد از نماز شب برای تعقیبات نشست و لحظه ای خوابش برد..
ناگهان بیدار شد و دید امام حسن و نرگس برای نماز شب برخاستن و نرگس به حیاط رفت و بعد از وضو برگشت..
بعد هرکدوم به محراب شون رفتن و به نماز شب مشغول شدن..
نرگس نماز شبش رو تموم کرد و به رختخوابش برگشت و خوابید اما امام حسن در محراب ماند و حکیمه هم نخوابید و همچنان منتظر واقعه عظیم بود..
چند ساعت گذشت و حکیمه فکر کرد فجر طلوع کرده برای همین به حیاط رفت و به آسمون نگاه کرد.ستاره های آسمون نشون میداد که پایین تر اومدن و فجر نخست پدیدار شده بود..
برای لحظه ای سوالی در قلب حکیمه رخنه کرد و با خودش گفت:اینک طلوع فجر نزدیک است،اما هنوز وعده امام ظاهر نشده!
ناگهان صدای امام رو شنید که به او گفت:عمه جان در وعده ام شک مکن و به وقوع خواهد پیوست و لحظه ای بیشتر نمانده است..
بعد حضرت به سجده رفت و ذکری گفتن که حکیمه متوجه ش نشد.حکیمه از اون گمان خجالت زده شد و به اتاق برگشت و به تلاوت سوره های سجده و یاسین مشغول شد💚🌱
#ولادت_حضرت_مهدی
#مبحث_ولادت_امام_زمان
زندگی به سبک مالک دلها(شهید مالک رحمتی)
هنگام غروب روز چهاردهم،بعد از نماز مغرب و عشا سفره افطار آوردن و حکیمه با نرگس افطار کردن...🌸✨ بعد ا
خبخببریمسراغادامش😍👀
در همین حال اون لحظه فرا رسید😍💚
امام حسن به حکیمه گفت:ای عمه،سوره قدر را بر او تلاوت نما...
حکیمه سوره قدر رو شروع کرد و ناگهان دید که کودک نرجس هنوز به دنیا نیامده اما سوره رو با حکیمه تلاوت میکنه و به حکیمه سلام میکنه..
حکیمه از سلام کودک تعجب کرد و نزد امام دوید.امام فرمود:
ای عمه،از کار خدا تعجب مکن!آیا نمیدانی که خداوند مارا در خردسالی ناطق و گوینده حکمت میکند و در بزرگسالی حجت خود قرار میدهد..
حکیمه دوباره پیش نرگس برگشت و نرگس دستان عمه رو در دستان خودش گرفت و چشمانش رو محکم بر هم فشرد.بعد نالهای زد و شهادتین رو خوند
ناگهان نرگس از دیده حکیمه ناپدید شد💔
جوری که بین نرگس و حکیمه پردهای کشیده شده باشه..
حکیمه نگران شد و فریاد زنان پیش امام حسن رفت؛اما امام فرمود:برگرد که او را در جای خود خواهی دید..
#ولادت_حضرت_مهدی
#مبحث_ولادت_امام_زمان
زندگی به سبک مالک دلها(شهید مالک رحمتی)
خبخببریمسراغادامش😍👀 در همین حال اون لحظه فرا رسید😍💚 امام حسن به حکیمه گفت:ای عمه،سوره قدر را
سحرگاه روز15شعبان سال255هجری قمری،مطابق8مرداد248شمسی،برابر با29ژونیه869میلادی،همزمان با طلوع فجر آخرین امانٺ الهی،حضرت بقیة الله الاعظم قائم آل مـحـمـد با طلوع خود بر عالمیان،جهان و نور باران کرددد😍🥳
حکیمه که در اون لحظه پیش امام رفته بود و به دستور حضرت برگشت،اتاق نرگس رو پر از نور دید♥️✨
او نگاهی کرد و دید پسری همچون پاره ماه قدم به عرصه وجود گذاشته و در همون بدو تولد به سمت قبله در حال سجده است..🕊
همچنین نگاهی به نرگس کرد و نوری خیره کننده دید که از پیشانی او میتابید..
+برچهرهپرزِنورمهدیصلواااتت😍💚
اَللّهُمَّصَلِّعَلیمُحَمَّدوَآلِمُحَمَّدوَعَجِّلفَرَجَهُم
حضرت مهدی در حالی که ستونی از نور از بالای سرش تا آسمون میرفت،صورت شون رو بر خاک گذاشتن و انگشت های سبابه رو به سمت آسمون بلند کردن و این جملات رو خوند:
{اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان جدی رسول الله و اشهد ان ابی امیرالمومنین حجة الله♥️✨
شهادت میدهم که خدایی جز الله نیست و او یکتاست و شریکی ندارد و شهادت میدهم که جدم فرستاده ی پروردگار است و شهادت میدهم که پدرم امیرالمومنین حجت خداست😍🌱}
بعد یک به یک ائمه رو نام برد و آنان را حجت الهی خطاب کرد تا به نام خود رسید و فرمود:
{اللهم انجز لی عهدی و اتمم لی امری و ثبت و طأتی و املأ الارض بی قطا و عدلا.
خداوندا،عهد مرا وفا کن و کارم را به انجام رسان و گام هایم را استوار نما و زمین را به وسیله من پر از عدل و داد کن}♥️
#ولادت_حضرت_مهدی
#مبحث_ولادت_امام_زمان
زندگی به سبک مالک دلها(شهید مالک رحمتی)
سحرگاه روز15شعبان سال255هجری قمری،مطابق8مرداد248شمسی،برابر با29ژونیه869میلادی،همزمان با طلوع فجر آخر
خببریمسراغ #قسمتپایانی💚😍
حضرت مهدی بعد از گفتن اون کلمات،سر بلند کردن و بر دو زانو نشستن و با انگشت سبابه به آسمون اشاره کردن بعد چندین بار عطسه کردن و پس از هر عطسهای میفرمودن:
[الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله]
{در حالی که من بنده ی ذاکر و مطیع و بی تکبر خدایم ظلمت چنین می انگارد که حجت خدا نابود شده است؛اما اگر به ما اجازه ی سخن گفتن داده شود،شک ها و تردید ها برطرف میشود}
بعد پرنده های سفیدی دیده شدن که از آسمون فرود می اومدن و بال هاشون رو بر سر و صورت و بدن حضرت مهدی میکشیدند✨🕊
وقتی این خبر و به امام حسن(علیه السلام) رسوندن،حضرت خندیدن و فرموند:
[اینان ملائکه ی آسمان هستند که برای تبرک آمده اند و این ملائکه یاران او هنگام قیام هستند🌸🌱]
اولین غسل دهنده ی امام زمان(عج)رضوان کلید دار بهشت بود که با آب کوثر و سلسبیل ایشون و غسل دادن🙂💚
بعد حکیمه ایشون و شست و شو دادن و در دامنش نشوندن سپس حضرت مهدی رو در آغوش گرفتن و اون رو از هر پاکیزه ای پاکیزه تر یافت و بر روی ساعد دست راست شون این نوشته رو دید:
[جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا]
{حق آمد و باطل از بین رفت،به راستی که باطل نابود شدنی است}🌝✨
#ولادت_حضرت_مهدی
#مبحث_ولادت_امام_زمان
زندگی به سبک مالک دلها(شهید مالک رحمتی)
خببریمسراغ #قسمتپایانی💚😍 حضرت مهدی بعد از گفتن اون کلمات،سر بلند کردن و بر دو زانو نشستن و با ا
نرگس و حکیمه چند دقیقه با حضرت مهدی صحبت کردن و ایشون میخندیدن...
بعد امام حسن صدا زد:عمه جان،پسرم را نزد من بیاور...
حکیمه ایشون رو بوسید و در یک پارچه گذاشت و برد پیش امام و حضرت مهدی در دستان عمه به پدرش سلام داد😍💚
امام حسن جواب سلام پسرشون رو دادن و ایشون رو روی پاشون نشوندن و توی گوش راست حضرت اذان و توی گوش چپ اقامه گفتن و زبان شون رو بر چشم و گوش حضرت مهدی کشیدن و بعد زبان در دهان ایشون گذاشتن و کام فرزند شون رو با عصاره ولایت برداشتن✨
بعد حضرت،فرزندشون رو بر کف دست چپ نشاند و دست راست شون رو بر کمر حضرت مهدی کشیدن بعد از اون دست بر کمر تازه مولود گرفت و پاهای فرزند شون رو روی سینه شون گذاشتن و دست و پا و صورت حضرت را غرق بوسه کردن♥️(:
سپس دست بر سر پسرشون کشیدن و فرمودن: [ای حجت خدا،ای عصاره سختی های انبیاء،ای خاتم اوصیا،ای صاحب بازگشت نورانی،ای چراغ پر نور از اعماق دریاها،ای جانشین با تقوایان و ای نور اوصیا به اذن پروردگار صحبت کن!]😍👀
حضرت مهدی به سخن آمد و چنین بر زبان جاری کرد:[بسم الله الرحمن الرحیم ، و نرید ان نمن علی الذین استضعفو فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم وارثین و نمکن لهم فی الارض و نری فرعون و هامان و جنودهما منهم ما کانو یحذرون
صلوات خدا باد بر محمد مصطفی علی مرتضی،فاطمة الزهرا،حسن بن علی،حسین بن علی،علی بن الحسین،محمد بن علی،جعفر بن محمد،موسی بن جعفر،علی بن موسی،محمد بن علی،علی بن محمد،و حسن بن علی پدرم😍♥️]
بعد برای فرج و گشایش محبین خود دعا کرد و بعد ساکت شدند✨🕊
#ولادت_حضرت_مهدی
#مبحث_ولادت_امام_زمان
محفل هااا👇
#مبحث_ولادت_امام_زمان
#محفل_دوستی_باجنس_مخالف
#شهیدآرمانعلیوردی
بخشی از کتاب#طعم_شیرین_خدا
#ماجرافلسطین
#محفل_پهلوی
#محفل_نماز
#نماز_خوب
(استاد پناهیان صوتی+متن تایپ شده)
❗️و به زودی محبث کنترل ذهن...