#دمے_با_یار
.
.
شهدامراقبهمیکردن
یعنے⇦هرچیزینمےگفتن
هرچیزینمےشنیدن
هرچیزینمیدیدن
شهدا..فقطمراقباحوالاتخویشبودندوبس(:✋🍃
#شبتونشهدایی
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔰 #پیام_فرمانده | #کار_شهدا
🔻امامخامنه ای: شهدا در حال تقویت روحیهای ملت ایرانند.نقطهی مقابل دلسردیها، ناامیدیها، رکود و رکونها. تحرک، آمادگی، شوق، عشق و آرمانگرایی؛ این کار شهدا است.
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
●🧬☘●
✨استاد پناهیاݩ:
❌نباید منتظر شرایط خوب و مساعد باشیم
تا به اصلاح نفس بپردازیمــ..☘️
📝 و برنامه های زندگی خود را
در جهت تقربــــــ به خدا مرتبــــ ڪنیمــــ..📄
این یک فریبــــ استــــ ڪه انسان ،
برنامه ریزی و اقدامات منظم خود🖇
🦋برای تقربــــــ و اصلاح نفس را
به شرایط خوبے موڪول ڪند..🌿
🥀که هرگز پیش نمی آید.
زندگی حضور در همین"به هم ریختگی"هاستــــ...🌱
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
بیاد شهید مدافع حرم محسن قوطاسلو.🌷... شادی روح این شهید عزیز صلوات 🍃🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔘 زماني كه ميخواست به ارتش برود گفتم بيا جاهاي مختلف را نشانت بدهم. آقاي ضرغامي بچهمحل قديم ماست و حتي گفتم بيا پيش حاج عزت برويم ولي خودش تحقيق كرد و ارتش انتخاب اول و آخرش شد. آقا محسن دانشگاه امام علي(ع) درس خواند و مدرك كارشناسي رشته مديريت دفاعي داشت.
🔻حتي يك سال كه در دوره شيراز بود، گفت دوست دارم در تيپ 65 بيفتم و كارهاي عملياتي كنم. نزديك 190 سانتيمتر قد داشت و بلند بالا بود. دوره غواصي، غريقنجات، چتربازي و كوهستان ديده بود و به نوعي تئوري و عمل را كنار هم داشت. حتي گفته بودم ميتوانم به قسمتهاي اداري منتقلت كنم كه در جواب گفته بود اگر ميخواهي در حق من لطفي كن سفارش كن مرا به سوريه ببرند. مخالفتي نكردم و گفتم خودت تصميمگيرنده هستي. موقع رفتن هم گفتم پسرم فكرهايت را كردهاي كه تصميم به رفتن گرفتهاي. گفت عاشقانه فكر كردهام...
- (پدر شھــید)
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔴معلم شهید قوطاسلو از دوست داشتنی و عزیز بودن محسن بین بچههای اهل محل میگوید و بهترین روحیهاش را ایجاد الفت و دوستی بین دوستان و مجموعههایی که در آن فعالیت داشت میداند و ادامه میدهد: بهترین روحیه محسن ایجاد الفت بین بچهها بود یعنی تلاش میکرد که بین دوستانش کوچکترین مشکل و موضوعی پیش نیاید خودش محور حل مشکلات میشد. اگر بخواهیم فقط یک صفت از ایشان بگوییم همین "اصلاح ذات بین" بودن محسن بود...
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🇮🇷خاطره ایی از شهید پر افتخار وطن حاج محسن قو طاسلو (شهید مدافع حرم ارتش جمهوری اسلامی ایران) 🌷
💢بنده یکی از افسران یگان تکاور تهران هستم که از سال اول دانشگاه افسری امام علی(ع) با این شهید بزرگوار آشنا و بعد از مدتی دوستی صمیمی بین ما ایجاد شد . دوره ی چهارساله دانشگاه افسری برای هر دانشجویی که از این دانشگاه مقدس فارغ التحصیل بشه بیشترین و بهترین خاطره هاش رو به ارمغان میاره و در مدت تحصیل و خدمت در این دانشگاه دوره ی رنجر که در ترم آخر دانشگاه قبل از فارغ التحصیلی دانشجویان منتخب در سطح آمادگی و جسمانی بالا به این دوره اعزام میشوند که همونطور که قبلا عرض کردم در دوره ی تحصیلی دانشگاه دوره رنجر از اهمیت بالا و پرخاطره ترین ایام برای هر دانشجو میباشد .
بزرگترین افتخار من هم این بود که سعادت این رو داشته باشم که در دوره ی تکاور و رنجری با ایشان همرزم شدم . بچه های نظامی و دانشجویان دانشگاههای افسری میدونن که همرزم بودن یعنی از برادر به هم نزدیکتر بودن . چون یک تکاور در طول دوره اش فقط خودش و همرزمش. پا به پای هم و با کمک هم باید این دوره طاقت فرسا رو طی کنن. خلاصه من و شهید حاج محسن در این دوره با توجه به دوستی صمیمی که از قبل با هم داشتیم در این دوره هم همرزم شدیم و خاطرات زیادی از ایشون دارم و قشنگترین خاطره از ایشون برای من زمانی بود که جفتمون با هم داوطلب شدیم برای اعزام به سوریھ . . .
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔴روز توجیه ماموریت در همان سالن محل اجتماع مدافعان با حاج محسن کنار هم نشسته بودیم . وقتی اون روز به محض ورود محسن رو دیدم واقعا خوشحال شدم و احساس تنهایی که ممکن بود در ماموریت برام پیش بیاد با دیدن محسن کاملا برطرف شد. از حال و هوای همدیگه پرسیدیم و قشنگترین جمله ایی که بهم گفت این بود که دستش رو انداخت گردن من و گفت قسمت رو می بینی دوره تکاور همرزم شدیم و الان هم توی سوریه خدا قسمت کنه همرزم میشیم . منم واقعا خوشحال بودم از اینکه محسن کنارم بود .
-به محسن گفتم تصمیمت واسه رفتن جدی ؟؟؟
🔻با اطمینان گفت آرھ تو چی؟؟
-منم گفتم خب اگه تصمیمم جدی نبود الان که توی این جلسه نبودم!
💢دیدم واقعا خوشحال شد گفت از اینکه اونجا کنار هم هستیم خیلی خوشحالیم و امیدوارم سربلند برگردی!!!!
خب منم تعجب کردم گفتم من برگردم ؟؟؟!!! پس خودت چی ؟
محسن با اون لبخندهای همیشگی نگاهم کرد و گفت '' من ! مطمئن باش شهید میشم ''
منم گفتم هممون آرزوی شهادت داریم ولی همه چیز خواست خداست.
دوباره گفت خودم خواب دیدم و میدونم سند شهادتم امضاء شده . خب توی جلسه موقعیت نشد که خوابشو برام تعریف کنھ ...
-(دوستوهمرزمشھــید)
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔴 آنجا فرمانده فاطميون هم بود. با يكي از نيروهاي تيپ فاطميون كه صحبت ميكردم ميگفت ايشان مثل افراد ديگر نبود؛ غذايش را با ما ميخورد، با ما زندگي ميكرد و با ما ميخوابيد. ميگفت بعضي اوقات كه سردش ميشد ما چهار، پنج نفره بغلش ميكرديم تا گرمش كنيم. تا اين اندازه عاشقانه دوستش داشتيم. ميگفت برادرمان بود نه فرماندهمان. همه را جذب خودش كرده بود.
-(نقل از پدر شھــیدمحسن قوطاسلو )
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔻این دوره آموزشیمون خیلی سخت بود، و در هوای بسیار گرم و شرجی برگزار شد. برخلاف همه ی سختی هایی که گفتم...
💢حاج محسن این کلاس رو طوری آموزش میداد که اتفاقا بهترین و شیرین ترین کلاس برای همه ی افسران بود، در عین حالی که بیشترین بازدهی رو هم داشت! از بس خودش با روحیه پر انرژی بشاش خندان و با انگیزه بود که سختی و تلخی این کلاس رو به شیرینی و لذت تبدیل میکرد...
بر خلاف اینکه هیچ وقت به خاطر سختی هاش دلِ خوشی از این آموزش نداشتیم، ولی در کلاس حاج محسن همه از انگیزه و شوق و ذوق بالایی برخوردار بودند و لحظه شماری میکردند که زودتر به کلاس برن و به این بهونه بیش تر در کنار این فرشته زمینی باشند. خودش هم که از با آموزش ترین تکاوران تو مبحث مشق عملیات سریع بود.
-نقلازهمرزمشھــید
♥️ شهید مدافعحرممحسنقوطاسلو
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
💔به من از سوی خدا قولی داده شدهاست که فرزندم با ظهور امام زمان(عج الله ) رجعت میکند. از خدا خواستهام که هر سه پسرم از لشکریان امام زمان(عج الله ) باشند و برای نشر اسلام در سراسر دنیا مشارکت داشته باشند...
"(مادرشهید)
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
نگهبان حضرت زینب سلام الله علیها 🌷
🔴در این مدتی که شهید شده چندباری پسرم را در خواب دیدم. دیدم بیرون در ایستاده. تعارف کردم که محسن جان بیا داخل خانه. چرا نمی آیی؟ محسن هم هربار گفته: بابا آخر من نگهبان بی بی هستم. نمی توانم اینجا را ترک کنم!
' (نقل از پدر شهید)
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR