😔تیغ طعنهزنندگان به شما هم زخم زده است⁉️
من در یک شرکت حسابدار بودم. بعد از مراسم همسرم که به محل کار برگشتم، اولین حرف رئیسم این بود که شما چرا به محل کار برگشتید، با پولهایی که به شما میدهند دیگر نیازی به کار ندارید. این حرف خیلی ناراحتم کرد. طوری که با عصبانیت گفتم خب شما هم بروید تا پول خوب گیرتان بیاید. متأسفانه یکسری از افراد بدون اینکه اطلاع درستی داشته باشند با این طور حرفها دل خانواده شهدا را میسوزانند.😔 در حالی که ما نه پولی گرفتهایم و نه عبدالحمید برای این چیزها رفته بود. متأسفانه طعنههایی که میزنند روی فرزندانم اثر خیلی بدی گذاشته است. من دیگر محل کارم نمیروم چون میخواهم بیشتر کنار بچهها باشم. گاهی اقوام به آدم حرفهایی میزنند که باورپذیر نیست. من یکبار به یکی از آشناها که او هم دم از پول و این چیزها میزد گفتم: همه پولهای دنیا برای شما، من فقط همسرم و پدر بچههایم را میخواهم نه چیز دیگری را
راوی:همسرشهیدمدافعحرم
#عبدالحمید_سالاری
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
-- حِجاب!..
حِجابِتونومُحڪَمبگیرید
حَتۍ،توۍفضاۍمجازۍ
اِینجابَچِههابخاطِرِحفظِچادُر
ناموسشیعِه
مۍزَنَنبهخطِدُشمَن
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
#شهید_همت
بعضی ها فکر می کنند
اگر ظاهرشان را
شبیه شهدا کنند ،
کار تمام است !
نه ، باید مانند شهدا زندگی کرد...!!
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
سبک شهدا
سلام امام زمانم ✋🏻
عجیبہڪہبۍتوهنوززندهایم
عجیبہڪہبۍتونفسمیڪشیم
. . .
دعابراۍظهورآقافراموشنشه
✍🏻 همسر #شهید منوچهر مدق:
💠 هرچه سختی بود، با یک #نگاهش می رفت. همین که جلوی همه بر میگشت میگفت: "یک موی خانم را نمیدهم به دنیا، تا آخر عمر #نوکرش هستم"، خستگیهایم را میبرد.🍃
💠هیچ وقت بودن با #منوچهر برایم عادت نشد. گاهی یادمان میرفت چه #وضعیتی داریم. بدترین روز ها را باهم خوش بودیم! از خنده و شوخی اتاق را میگذاشتیم روی سرمان...
📚 اینک شوکران۱، ص57 و 58
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
شهید جاویدالاثر قنبرعلی تاری رنجبر
فرزند محمود
متولد ورامین ١٣۴١/۰۴/۰١
که در سن ٢۰ سـالگی در منطقه سومار به شهادت رسید
تاریخ شهادت: ١٣۶١/۰٩/۰۴
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
🔰نیمی فدای وطن و نیمی هم فدای حرم شد
💢همسر شهید محمدرضا ابراهیمی:
«محمدرضا ۳۰ سال در #سپاه خدمت كرد و بعد از بازنشستگي در جهاد مشغول به كار شد. اما بعد از جنگ هم آرام و قرار نداشت. عاشق شهادت بود و دلتنگ رفقاي شهيدش ميشد. هميشه ميگفت چرا من شهيد نشدم. خوشا به حال رفقايم كه شهيد شدند
💢ميگفت اي كاش #باب_شهادت باز شود و من هم به آرزويم برسم. من به ايشان ميگفتم شما هر روز يك بار شهيد ميشويد. چون محمدرضا خيلي درد ميكشيد اما ايشان راضي نميشد و ميگفت آنها كه شهيد شدند معامله را بردند.
💢همه اينها گذشت تا اينكه بحث #سوريه و دفاع از حريم اهل بيت پيش آمد. از همان آغاز جنگ زمزمه رفتن و دفاع از حرم را مطرح كرد 💥اما به خاطر جانبازي از اعزامش جلوگيري ميكردند تا اينكه اواخر شهريورماه ۱۳۹۴ بعد از كلي پيگيري و #اصرار عازم دفاع از حرم شد. نيمي از جسمش فداي وطن و نيم ديگر فداي حرم شد.»
|شهید_محمدرضا_ابراهیمی|
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
محسن به راحتی من و پسرش را رها کرد، زیرا خدا عشق اصلی او بود. همه از آن میزان عشقی که ما و محسن را بهم وصل می کرد خبر داشتند، همه از این #عشق ما به هم حسادت می کردند ...
🌱اما او همیشه به من می گفت: "زهرا، شما در عشق من به #خودت و پسرمان (علی) شکی ندارید اما وقتی موضوع به #بانو_زینب (سلام الله علیها) مربوط شود، من شما، زهرا عزیزم را ترک می کنم و می روم. "
|شهیدمحسنحججی|
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم