بارها شنیده بودم که ابراهیم از این حرف که برخی می گفتند فقط می رویم جبهه برای شهید شدن اصلا خوشش نمی آمد.
به دوستانش می گفت: «همیشه بگید تا لحظه ی آخر تا جایی که نفس داریم برای اسلام و انقلاب خدمت می کنیم. اگر خدا خواست و نمره ما بیست شد آن وقت شهید می شویم ولی تا اون لحظه ای که نیرو داریم باید برای اسلام مبارزه کنیم.»
#شهید_ابراهیم_هادی
『@sabkeshohada』💚🕊 #سبک_شهدا
سبک شهدایی های عزیز
با توجه به رسم هرسالهی سبک شهدا که در روز عید غدیر سیب زمینی سرخ کرده تهیه میکنیم و دربین نیازمندان توزیع میکنیم؛ اگر امسال هم توفیقی باشه این کار رو انجام میدیم به یاری خدا.
اما در این امر به حمایت شما عزیزان هم نیاز داریم 🟩
دوستانی که تمایل به کمک دارند به شناسه @sarbazehajghasem مراجعه کنند🌷
May 11
#نهج_البلاغه
🍃در دوستى با دوستت،اندازه نگه دار،چه بساكه روزى دشمنت شودو دردشمنى بادشمنت،ازحدش تجاوز مكن،چه بسا كه روزى دوستت گردد
📚حکمت 268
🌸4روز مانده به عید غدیر🌸
❣الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج❣
『@sabkeshohada』💚🕊 #سبک_شهدا
هر وقت عید یا ولادت یکی از ائمه میشد، حتما شیرینی یا شکلاتی چیزی میگرفت و میاومد خونه. اعتقاد داشت همونطور که توی روزهای شهادت نباید کم بذاریم، تو اعیاد و ولادتها هم باید خوشحالیمون رو نشون بدیم.
به روایت مـادر
#شهید_آرمان_علی_وردی🕊🌹
『@sabkeshohada』💚🕊 #سبک_شهدا
💌#کلام_شهید
میانبررسیدنبهخدانیتاست
کارخاصیلازمنیستبکنیم.
کافیاستکارهایروزمرهمان
رابهخاطرخداانجامدهیم،
اگرتواینکارزرنگباشید
شکنکنیدشھیدبعدیشمایید.
💠شھیدمحمّدابراهیمهمّت
❣الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج❣
『@sabkeshohada』💚🕊 #سبک_شهدا
<•••قالَ لا تَخافا ۖ إِنَّني مَعَكُما أَسمَعُ وَأَرىٰ•••>
نترسید! من با شما هستم
(همه چیز را) میشنوم و میبینم!🌿✨❤️
+دلت قرصه به خدا باشه ،خب:)؟!
[ طه 🌸 ۴۶ ]
🕯 نورِ هادی
☀️ شبکه گسترده و قوی تبلیغی امام کار بسیار مهمی انجام داده است
🎉 بهمناسبت سالروز ولادت با سعادت امام هادی علیه السلام
『@sabkeshohada』💚🕊 #سبک_شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولادت دهمین پیشوای شیعیان امام هادی علیه السلام مبارک باد.❤️
___
روح ایمان ای خورشید سامرایی
از جنس امام رضایی...
『@sabkeshohada』💚🕊 #سبک_شهدا
حسین موتور میراند و من پشت سرش نشسته بودم.
ناگهان وسط «تپههای ذلیجان» ایستاد.
پرسیدم: چی شد؟ چرا ایستادی؟
از موتور پیاده شد و گفت: تو بنشین جلو و رانندگی کن.
گفتم: چرا؟
گفت: احساس میکنم دچار غرور شدهام.
تعجب کردم، وسط دشت و تپههای ذلیجان، جایی که کسی ما را نمیدید، چگونه چنین احساسی پیدا کرده بود؟
وقتی متوجه تعجب من شد، در حالی که به تپه کوچک پشت سرمان اشاره میکرد، گفت: وقتی به آن تپه رسیدم کمی گاز دادم و از موتورسواری خودم لذت بردم. معلوم میشه دچار هوای نفس شدم؛ در حالی که به خاطر خدا سوار موتور شدهایم.
تا مدتها سوار موتور نمیشد ...
#شهید_غلامحسین_خزاعی
『@sabkeshohada』💚🕊 #سبک_شهدا