🔹یک روز بعد از حیرانی🔹
روایت داستانی شهید مدافع حرم دهه هفتادی محمد رضا دهقان امیری
@sabkeshohada
#روایت_داستانی
#شهید_مدافع_حرم
#مدافعان_حرم
#زندگینامه
#نشر_شهید_کاظمی
🔹الی الحبیب🔹
خاطراتی از زندگی شهید بسیجی مدافع حرم علیرضا بابایی
@SABKESHOHADA
#روایت_داستانی
#شهید_مدافع_حرم
#مدافعان_حرم
#زندگینامه
#نشر_شهید_کاظمی
🔹خط مقدم🔹
برشی از میانه زندگی دانشمند برجسته و پارسای بی ادعا سردار شهید حسن طهرانی مقدم
@SABKESHOHADA
#روایت_داستانی
#زندگینامه
#شهید
#نشر_شهید_کاظمی
🔹عقیق🔹
زندگی داستانی فرمانده دلاور لشگر 14 امام حسین علیه السلام اصفهان، شهید حسین خرازی که با یک دست لشگری را فرمان می داد.
@SABKESHOHADA
#زندگینامه
#روایت_داستانی
#شهید
#دفاع_مقدس
#نشر_شهید_کاظمی
🔹خانم کارکوب🔹
روایت زندگی مادر شهیدان کارکوب زاده
خاطرات زنی است که با آغاز جنگ تحمیلی و محاصره آبادان، به همراه همسر و پنج فرزند برومندش راهی جبهههای جنگ و دفاع از میهن شدند و با حوادث و فراز و فرودهای بسیار در زندگی دسته و پنجه نرم کردند.
@SABKESHOHADA
#زندگینامه
#روایت_داستانی
#شهید
#دفاع_مقدس
#نشر_شهید_کاظمی
🔹گمشدهی مزار شریف🔹
این کتاب روایت هایی از زندگی شهید محمد ناصری است که به قلم سعید عاکف به نگارش درآمده است. کتاب حامل جزئیات اتفاقات و روایت هایی مهیج از سرگذشت رشادت های این شهید بزرگوار است.
@SABKESHOHADA
#زندگینامه
#روایت
#شهید
#کتابستان
مناسبت:🥀تولد شهید مصیب مجیدی🥀
خصوصیات شهید:
مخالف هر نوع بی برنامگی و بی نظمی در مسیر مبارزه بود و به کار گروهی و نظام مند اعتقاد راسخ داشت.
از مریدان حضرت آیت الله مدنی روحانی مبارز و انقلابی مستقر در همدان بود و خطی و مشی مبارزه و دستورات لازم را از وی میگرفت تا هم خودش بداند که باید چگونه مبارزه کند و هم با انتقال دستورات ایشان به دیگران به خصوص هم کلاسی هایش مبارزات مردمی را با یک سازماندهی مناسب و حساب شده پیش ببرد.
📚مناسبت مرتبط:
#شهید_مصیب_مجیدی
#شهید
#خصوصیات_شهید
#زندگینامه
#جهادگر_گمنام
@Sabkeshohada
#زندگینامه
🕊#شهید_حسن_حزباوی در منطقه کوت عبدالله متولد شد و در همین منطقه هم بزرگ شد و راه خود را در بسیج امام خمینی (ره) کوت عبدالله پیدا کرد.
او از همان دوران نوجوانی شروع به خواندن نماز و گرفتن روزه کرد. هر روز موقع برگشتن از محل کار دست پدر مادرش را می بوسید.
در آن روزی که حسن به شهادت رسید حدود ۷۵ نفر از مدافعان افغانی و لبنانی در همان منطقه در محاصره جبهه النصره بودند.چون در تیر رس مستقیم دشمن بودند فرمانده اجازه نمی دهد و حسن می گوید نمی توانیم ۷۵ نفر را بگذاریم دشمن به راحتی قیچی کند.🌷
🕊حسن بالاخره فرمانده را قانع می کند و قبل از اینکه برود در ابتدا #غسل_شهادت می کند و پشت تیربار می نشیند.🌷
برای اینکه بتواند هدف گیری کند تا طبقه سوم برج فرماندهی بالا می رود که دیگر آنجا هیچ سنگری نداشت. بعد از مدتی با تیراندازی و خمپاره های که حسن می اندازند محاصره شکسته می شود و ۷۵ نفر از نیروهای افغانی و لبنانی از محاصره خارج می شوند و بعد از شکست حصر حسن از برج فرماندهی پایین می آید.🌷
همه از این دلاوری حسن خوشحال می شوند و او را در آغوش می گیرند و حسن بعد از کمی استراحت در حالی که هنور حتی نیمی از استکان چایش را هم نخورده بود می گوید باید دوباره به برج فرماندهی برگردم ، چون ممکن است دوباره تکفیری ها بخواهند برگردند و این بار همه ما را محاصره کنند.🌷
🕊حسن یک نگاهی به همه می اندازد و دوباره به به پشت تیربار در برج فرماندهی برمی گردد ولی دشمن تکفیری و نامرد با موشک کل برج فرماندهی را مورد هدف قرار می دهد و حسن به شهادت می رسد.
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
#زندگینامه🌱
قاسم سبزعلی فرزند حیدرعلی سال ۱۳۳۶ در منزلی در کوچه دباغی در شهرری به دنیا آمد. پدرش حیدرعلی و مادرش نرگس نام داشت.
💼قاسم دوره تحصیلی ابتدایی را در مدرسه ششم بهمن و مقطع راهنمایی را در مدرسه عسجدی گذراند و سپس در دوره متوسطه در رشته ساختمان دیپلم گرفت.
😔در جوانی از نعمت پدر محروم شد. همزمان با روزهای اوج انقلاب قصد ادامه تحصیل در هندوستان را داشت ولی همراه برادرش کنار مردم در تظاهرات و راهپیماییها شرکت کرد و با انقلاب همنوا و همراه شد.
📑در تکثیر و پخش اعلامیه های امام خمینی (ره) فعال و از عوامل هماهنگ کننده ی تظاهرات علیه حکومت پهلوی بود.
🕊سرانجام در ۱۸ دی ۱۳۵۷، هنگام تظاهرات در اطراف حرم حضرت عبدالعظیم (ع) همراه با مردم انقلابی در محاصره سربازان رژیم پهلوی قرار گرفتند و قاسم بر اثر اصابت گلوله به پهلو به شهادت رسید.
🔹مزار این شهید در بهشتزهرا (س) قطعه ۲۱، ردیف ۸، شماره ۸ قرار دار
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
متن #زندگینامه دانش آموز بسیجی، خواهر متعهد و نوجوان شهیده🌷 #سیده_طاهره_هاشمی
شهید🌷 سیده طاهره هاشمی در اول خرداد سال ۱۳۴۶ در روستای شهیدآباد شهرستان آمل، در خانواده ای متدین و انقلابی به دنیا آمد و تحت تربیت پدر و مادر بزرگوارش که هردو از سادات بودند، رشد و پرورش یافت.
وی از کودکی با قرآن، نهج ابلاغه و سایر کتب اسلامی انس و الفت خاصی پیدا کرده بود و به دلیل جو فرهنگی و مذهبی خانواده، روح تشنه اش با عمیق ترین مفاهیم دینی و معنوی سیراب شد.
سیده طاهره از وقتی که نخستین گام ها را برای آموزش در مدرسه برداشت، لحظه ای از مطالعه غافل نبود. عشق به مطالعه در کتب اسلامی و اندیشه های متفکران بزرگ انقلاب، از او دختری با شعور و بادر کی بالاتر از سنش ساخته بود.
او بینش و بصیرت سیاسی بسیار قوی داشت، به طوری که در محیط مدرسه علاوه برکسب علم،به انجام فعالیت های سیاسی و تربیتی نیز می پرداخت.
حضورش در صف مقدم راهپیمایی ها و تجمعات ضد رژیم پهلوی، او را با مواضع انقلاب اسلامی و آرمان های امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) 🌺 آشنا کرده بود.
او همچنین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از اعضای موثر انجمن اسلامی مدرسه و عضو فعال پایگاه بسیج محله بود.
او دختر مهربان، دلسوز و دانش آموزی نمونه و موفق و درس خوان بود و هرگز در ادای تکالیف واجب دینی کوتاهی نمی کرد و مستحبات را تا جایی که می توانست به جا می آورد.
به حجابش خیلی مقید بود. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی هم با چادر به مدرسه می رفت. حتی سرکلاس هم چادر را از سرش برنمی داشت. مسئولان مدرسه به او گفته بودند اینجا روسری هم حق نداری سرکنی، چه برسد به چادر! اما زیر بار نرفته بود. سیده طاهره لحظه شهادت🌷 هم چادرش را بر روسری اش سنجاق کرده بود.
سیده طاهره در کارهای هنری چون خطاطی، طراحی، گلدوزی، نگارش مقاله، تهیه روزنامه دیواری و نیز اداره برنامه های فرهنگی بسیار موفق و بسیاری از برنامه های فرهنگی، اجتماعی و حرکت های سیاسی مدرسه برعهده او بود
او بسیار خوش فکر بود و طرح های زیبا و آموزنده ای را برنامه ریزی کرده و به بهترین شکل ممکن اجرا می کرد. برگزاری انتخابات نمادین برای بچه ها، راه اندازی کتابخانه مدرسه و اجرای نمایشنامه های انقلابی در قالب بازی های کودکانه ازاقدامات به یادماندنی اوست.
او همچنین مفاهیم سیاسی و انقلابی را در طرح های هنری و گرافیکی اش به تصویر می کشید.
👈 "طاها" تخلصی بود که با آن آثار خود را امضا می کرد. تخلصی که خیلی ظریف و دقیق از ابتدای اسم و فامیلش گرفته شده بود (طا هره).
حتی در برخورد با دانش آموزانی که تحت تاثیر تبلیغات گروهک های منحرف قرار گرفته بودند، بسیار مهربان، با حوصله و دلسوز بود و از فرط مهر و دوستی، آن ها را به خود جذب می کرد.
کارش را هرگز گردن کسی نمی انداخت. همیشه خودش کارهایش را انجام می داد، دقیق و سر وقت.
عبادت و نمازهایش هم همین طور بو د، نماز سروقتش ترک نمی شد.
همیشه چهره خندان و شادابی داشت و پر جنب و جوش بود. همراه آراستگی ظاهر و رفتار های معقول و مودبانه، بسیار وقت شناس بود. وقتی با کسی قرار ملاقات داشت، سروقت می رفت و او را معطل نمی کرد. اگر قول می داد کاری را انجام دهد، امکان نداشت زیر قولش بزند.
وقتی کاری را به او می سپردند، با اینکه فرصت کافی داشت، بلافاصله مشغول آن می شد .می گفت:
کار را نباید معطل گذاشت، ممکن است بعداً فرصت پیش نیاید. تکالیف درسی اش را پاکیزه و منظم می نوشت.برای همین سر درس ریاضی، مدام معلم از او می خواست برود پای تخته و تمرین ها را حل کند.
🌷 روز ششم بهمن سال ۱۳۶۰ گروهک های معاند با انقلاب اسلامی با اشغال شهر آمل با نیرو های بسیجی و مردمی درگیر شده بودند. آن روز درست مصادف با مراسم عقد خواهرش بود. شب تا صبح درگیری شدیدی بین اعضای ملحد اتحادیه کمونیست های ایران و نیرو های مسلح شهر به خصوص سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اتفاق افتاده بود. مدارس تعطیل شده بود و سیده طاهره با جمع آوری دارو، رساندن نان به مدافعان شهر و...در کمک به بسیجیان و پاسداران تلاش می کرد.
👈 سرانجام در غروب روز ششم بهمن سال ۱۳۶۰ در سن چهارده سالگی، در حال کمک به نیرو های مدافع شهر در اثر اصابت دو گلوله به گردن و قلبش به فیض شهادت🌷 نایل آمد.
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
🌟 #شهید_سید_احمد_پلارک | #زندگینامه
🔻 در شش سالگی پدر را از دست داد و چون تک پسر خانواده بود علاوه بر تحصیل، بار مسئولیت خانواده نیز بر عهده او افتاد و تن به کار داد و توانست خواهرانش را در ازدواج یاری دهد.
او در خیابان ایران میدان شهدا و در محلهای مذهبی زندگی میکرد. مسجد حاج آقا ضیاء آبادی "علی بن موسی الرضا علیه السلام" مأمن همیشگیاش بود. وی دائماً به منطقه میرفت. او فرمانده آر پیچیزنهای گردان عمار در لشکر ۲۷ حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بود.
در یکی از پایگاه های زمان جنگ، به عنوان یک سرباز معمولی کار میکرد. او همیشه مشغول نظافت توالت های پایگاه بود و همیشه بوی بدی بدنش را فرا می گرفت. در یک حمله هوایی در حال نظافت بود که موشکی به آنجا برخورد میکند و او شهید و در زیر آوار مدفون میشود.
🔅 بعد از بمب باران، هنگامی که امداد گران در حال جمع آوری زخمی ها و شهیدان بودند، متوجه میشوند که بوی شدید گلابی از زیر آوار می آید. وقتی آوار را کنار میزدند با پیکر پاک این شهید روبرو میشوند که غرق در بوی گلاب بود. هنگامی که پیکر آن شهید را در بهشت زهرا تهران، در قطعه ۲۶ به خاک میسپارند، همیشه بوی گلاب تا چند متر اطراف مزار این شهید احساس میشود و نیز سنگ قبر این شهید همیشه نمناک میباشد بهطوری که اگر سنگ قبر شهید پلارک را خشک کنید، از آن طرف سنگ از گلاب مرطوب می شود.
@sabkeshohada
@sabkeshohada #سبک_شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥
#زندگینامه
و خصوصیات اخلاقی شهیدسیدمیلادمصطفوی
@sabkeshohada
@sabkeshohada #سبک_شهدا