🌷#خاطرات_شـهید 🌷
💢سر قبر #شهید_تورجی_زاده که رفتیم دقایقی با شهید آهسته درد و دل کرد بعد گفت: آمین بگو
💢من هم دستم را روی قبر شهید تورجی زاده گذاشتم و گفتم هر چه گفته را جدی نگیرید...
💢اما دوباره تاکید کرد تو که میدانی من چه میخواهم پس دعا کن تا به خواستهام برسم...
💢#شهادتش را از شهید تورجی زاده خواست...
🌷#شهید_مسلم_خیزاب🌷
✨راوی : #همسر_شهید✨
🌿اللهم عجل لولیک الفرج 🌿
کانال سَبکِ شُهَدا♡
@sabkeShohada
@sabkeShohada
@SABKESHOHADA
#شهید_مدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
میدانستم #شهادتش حتمی است
برای همین یکی دو باری از او طلب #شفاعت کردم
اما سکوت کرد
و هیچوقت از سر شکسته نفسی نگفت «ما لایق نیستیم»
یا «ما را چه به این حرفها»، ☝️
#هیچوقت در مورد معنویات حرف نزد، اهل ادا نبود
تا جائیکه میتوانست آدم را میپیچاند که حرفی از زبانش راجع به معنویات نکشی، سلوک معنویش بسیار مکتوم بود و از هر حرف یا هر حرکتی که کوچکترین حکایتی از تقوای او داشته باشد همیشه پرهیز کرد. معامله ی خوبی با خدا کرد.
ولادت ۶۰/۹/۱۸
شهادت ۹۲/۱۰/۲۹
#محل_شهادت_سوریه زینبیه
#نحوه_شهادت تله_انفجار
🌷چند سالی بود که با محمدحسن #هم_سرویس بودم و چون مسافت محل سکونت ما تا محل کار تقریبا زیاد بود فرصت مناسبی بود که همدیگر رو خوب #بشناسیم... طی این مدت از #اخلاقش لذت میبردم.
🌷با اینکه #مجرد بود و مسیر سرویس ما هم از مناطق بالا شهر تهران میگذشت، بارها توجه کردم که خیلی تلاش میکرد مسائل شرعی رو تو نگاه به #نامحرم رعایت کنه!
🌷رسول همیشه سر به زیر بود و از نگاه به نامحرم إبا میکرد. 👌ازش پرسیدم تو رسول چی دیدی که فکر میکنی شد عامل #شهادتش؟
🌷گفت: به جرات میتونم بگم دوری از نامحرمش...بین رفقا دائما میگیم این صفت رسول باعث شد #شهادت رو از خدا بگیره...
🌷شنیدم از اطرافیان که گفتن: تو صحبت با نامحرم حتی با بستگان هم همیشه سرش پایین بود.
🖊به نقل از دوست شهید
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
🌴🥀💐🌼💐🥀🌴
#امام_زمان_عج_و_شهدا
#شهید_والامقام
#احمد_رحیمی
#همسرش می گفت: مدتها بعد از #شهادتش در رویایی #شیرین او را دیدم. درون قطار با #دخترم آسیه نشسته بودم. بیرون پنجره، #سیدی_سبزپوش بود که #نور بر صورتش #احاطه داشت. او مرا محو خود کرده است. کسی در #کنارش ایستاده بود. #نگاهم به او افتاد. خدا می داند چقدر از دیدنش #خوشحال شدم.
#احمد بود.
به من اشاره کرد و با #صدایی رسا گفت: #ناراحت نباش، من دارم #می_آیم. فردای آن روز بی #صبرانه منتظر #تعبیر خوابم بودم.
ساعت نه صبح از #تهران تماس گرفتند و گفتند یک #شهید بسیجی به نام #احمد_رحیمی به #مشهد منتقل شده که احتمال می دهیم متعلق به خانواده شما باشد. با خانواده برای #شناسایی راهی #معراج_شهدا شدیم. گفته بودند باید او را #شناسایی کنم. باورش خیلی سخت بود. #پیکرش به طور کامل #سوخته، استخوان هایش در هم #شکسته و #ترکش_های متعددی بر #بدنش نشسته بود. وقتی چشمم به #پای_چپش، که قبلا #ترکش خورده بود افتاد #اطمینان پیدا کردم که خودش است. بعد از دیدن #پیکرش دیگه آرام و قرار نداشتم.
بار دیگر در #خواب به #سراغم آمد و #دلسوزانه گفت: چرا اینقدر ناراحتی؟ من از اینکه تو با دیدن #جنازه_ام اذیت شدی ناراحتم! بعد با حالتی خاص گفت: باور کن قبل از #شهادتم تعداد زیادی #تانک_عراقی را منهدم کردم و لحظه ی #شهادت هیچ چیز نفهمیدم. چرا که #حضرت_ابوالفضل_ع در کنارم بود و #آقا_امام_زمان_عج بالای #سرم نشسته بودند!"
📚کتاب وصال، صفحه ۸۵ الی ۸۶
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
@sabkeshohada
@sabkeshohada #سبک_شهدا
#شهید_مدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی 🕊🌺
میدانستم #شهادتش حتمی است برای همین یکی دو باری از او طلب #شفاعت کردم اما سکوت کرد و هیچوقت از سر شکسته #نفسی نگفت «ما لایق نیستیم» یا «ما را چه به این حرفها»، #هیچوقت در مورد معنویات حرف نزد، اهل ادا نبود
تا جائیکه میتوانست #آدم را میپیچاند که حرفی از زبانش راجع به #معنویات نکشی، سلوک معنویش بسیار مکتوم بود و از هر حرف یا هر حرکتی که کوچکترین حکایتی از #تقوای او داشته باشد همیشه #پرهیز کرد.
معاملهای که با خدا کرده بود را تا آخر برای همه کتمان کرد و زهدی به کسی نفروخت. و بالاخره اینکه همه را رنگ کرد و رفت!
#برادر_شهید
@sabkeshohada
@sabkeshohada #سبک_شهدا