eitaa logo
صفاییه
150 دنبال‌کننده
6 عکس
4 ویدیو
8 فایل
سلام علیکم. جایی برای انعکاس نظرات اساتید @Safaeiyeh
مشاهده در ایتا
دانلود
چهارمین جلسه انسان در دوفصل التقاظ ج 2بهمن 96.mp3
20.59M
جلسه چهارم استاد بعضی مباحث مطرح شده در این جلسه: 🔸گستره التقاط از منظر استاد 🔹ریشه های 🔸نسبت و با دین 🔹تفاوت نگاه با سایر مکاتب منتقد فلسفه و عرفان @Safaeiyeh
💠آثار تربیت وحیانی در حوزه شناخت قسمت 1️⃣ ◀️ چگونگی بررسی آثار تربیت وحیانی بر حوزه شناخت اگر بخواهیم آثار تربیت وحیانی را در حوزه شناخت دنبال کنیم، یعنی ببینیم تربیتی که پیامبر خدا (ص) در بیابان مکه و مدینه محقق کرد، چه تأثیری در روش شناخت مردم، بینش کلان مردم و حوزه شهودشان گذاشت؛ آیا باید روش‌ شناخت های موجود و فلسفه‌های موجود را بررسی کنیم و ببینیم پیامبر خدا و وحی که بر پیامبر نازل شده است، به این عرصه‌ها و پرسش‌هایی که در این عرصه‌ها جمع شده است، چه پاسخی می‌دهد یا باید به گونه دیگری عمل کنیم؟ 🔼 راه صحیح بررسی آثار تربیت بر حوزه شناخت اگر بخواهیم تأثیر تربیت وحیانی بر حوزه شناختی را بررسی کنیم، به جای اینکه مسائل تاریخی و مدون شده را ملاک و مبنا قرار دهیم، به جای اینکه مسائل شناخته شده و جمع‌آوری شده در را بررسی کنیم و ببینیم پیامبر خدا چگونه جواب داده است، یا به جای اینکه در حوزه ببینیم آن‌ها چه مسائلی داشته‌اند و پیامبر خدا به مسائل چگونه جواب داده است، باید به سمت مشکلات و نیازها و پرسش‌های برآمده از آن‌ها برویم. روش شناخت اسلامی، روشی نیست که همین مسائل شناخت موجود را بدون اینکه بخواهد پرسش‌ها را تغییر دهد، جواب بدهد. فلسفه اسلامی، فلسفه‌ای نیست که همین ساختار و همین موضوعات و همین مسائل را بخواهد با استناد به آیات و روایات جواب بدهد. اسلامی شدن روش شناخت، وحیانی شدن روش شناخت، وحیانی شدن فلسفه، وحیانی شدن عرفان، بیش از هر چیز وابسته به این است که شروع و ختمش اسلامی باشد، شروع و ختمش وحیانی باشد، شروع و ختمش برگردد به انسان و ساخت انسان. پس اگر ما مسئله‌هایی را در تاریخ فکر فلسفی خودمان داریم، انتظارمان نباید این باشد که حالا وقتی می‌خواهیم آثار تربیت وحیانی را در حوزه فلسفه بررسی کنیم، ببینیم از روایاتی که از امام صادق (ع) یا امام باقر (ع) رسیده است، این مسئله چگونه پاسخ داده می‌شود. پس چه باید بکنیم؟ باید برگردیم به این نکته که اساس فلسفه برای حل کدام مشکل و پاسخ به کدام نیاز شکل گرفته است و بعد ببینیم در نگاه وحیانی برای حل آن مشکل و پاسخ به آن نیاز، چه مسائلی مطرح می‌شود و بعد آن مسائل را جواب بدهیم. شاید راز تفاوت نگاه هستی‌شناسانه که در کلام اولیای خدا وجود دارد با آنچه ما در تاریخ فلسفه بشر می‌بینیم، همین نکته است که انبیای الهی در هیچ دوره‌ای مهمان حتی سفره پرسش‌ها و مسائل فیلسوفان و معرفت‌شناسان و اهل عرفان نشده‌اند. حتی در پرسش‌ها مهمان این‌ها نشده‌اند. پس اگر می‌خواهیم آثار تربیت اسلامی را بر این حوزه‌ها ببینیم، حتماً باید برگردیم به اینکه مشکل و نیاز چه بوده و بر اساس آن مشکل و نیاز، مسائل‌مان را بازطراحی کنیم. مسائل موجود را پالایش کنیم. مسائلی که جمع‌آوری شده در حوزه‌های مختلف، در حوزه شناخت، در حوزه فلسفه، در حوزه عرفان، در هر جای دیگری، باید این‌ها را پالایش کنیم. ▶️شاهدی بر مدعا شما فکر می‌کنید چطور می‌شود که فلسفه‌های مختلفی شکل می‌گیرد؟ فلسفه‌های متفاوتی شکل می‌گیرد، نه متفاوت در حد اینکه چهار تا مسئله‌شان تغییر کند، [درحالیکه]در ساختار مسائل مشترک است، یا متفاوت در این حد که پاسخ‌های متفاوتی در برابر پرسش‌های مشترک قرار بگیرد، بلکه اساس تغییر پیدا می‌کند. منشأ چیست؟ منشأ این که فلسفه‌های مختلفی شکل می‌گیرد که از بنیاد با یکدیگر فاصله دارند، همین است که برمی‌گردند به مشکل. یا به تعبیر دیگر [فیلسوفان مبدع فلسفه جدید] در دوره‌ای نفس می‌کشند که آن مشکلی که یک موقعی برایش فلسفه تلاش کرده بود، مشکل شان نیست. مشکل دیگری در حوزه فلسفه شکل گرفته است و لذا می‌بینید که فلسفه دیگری سامان می‌گیرد. یا حتی اگر آن مشکل همان مشکل بوده است، الان یک نوع نگاه دیگری تحقق پیدا کرده است که ما به جای اینکه با نگاه قبلی برویم، با نگاه جدید می‌رویم و فلسفه جدید شکل می‌گیرد. این یک پایه اساسی است. هر کس بخواهد نگاه وحیانی و تأثیرش را در حوزه‌های دیگر ببیند، حتماً باید به این توجه داشته باشد. 🔽 چرا نمی‌توان بر پرسش های موجود تکیه کرد؟ حالا علتش چیست؟ علت اول این است که پرسش‌هایی که در دوره‌های مختلف جمع می‌شود، خودشان متأثر از یک تربیت دیگر هستند. پس اگر نبی مبعوث می‌شود که این بشر در ظلمت فرو رفته را نجات دهد، نمی‌تواند بر اساس آن پرسش‌هایی که متأثر از آن محدودیت‌ها بوده، کار خود را شروع کند. طبیعتاً باید از جای دیگری شروع کند. پس یک علتش این است. اگر فلسفه یونان یا فلسفه ایران کاری می‌کند، تلاشی می‌کند، این پرسش‌ها زاده یک نوع تربیت است که حالا این تربیت ممکن است یک حکیمی بالا سرش بوده، ممکن است هم فرهنگ و محیط و این‌ها یک تربیتی را اقتضا کرده و این پرسش‌ها به وجود آمده است. قسمت دوم @Safaeiyeh