eitaa logo
صفیر سیمرغ
20 دنبال‌کننده
65 عکس
19 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شما مردمی بودن انقلاب را از آن گرفتی، نمی‌توانی ابزارهای صرفا حکومتی بعضی از آرمان‌ها را پیاده کنی. اما در نگاه عده‌ای از نخبگان سیاسی و اقتصادی این‌چنین نیست و فقط حکومت و دولت است که تصمیم می‌گیرد و مردم باید در پیچ و خم روزمرگی گم شوند.
آقا سه سخنرانی پشت‌سر‌هم درباره‌ی امر به معروف و نهی از منکر دارند کاملا خطاب به مردم است، با این استراتژی که امر به معروف و نهی از منکر باید فراگیر شود و همه مردم باید این کار را انجام دهند و نباید به تعدادی سازمان و نهاد حکومتی خاص منحصر بشود.
رهبری اخطار می‌دهند که چهارتا موی یک خانم تمام منکرات نیست؛ منکرات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی هم داریم.
رفاه‌طلبی مدیران را سکوت عده‌ای که خود اهل رفاه‌طلبی و دنیازدگی نبودند دامن زد؛ یعنی اگر بسیجیان در وسط میدان می‌ماندند تا فضلیت‌های انقلاب زنده بماند و بچه حزب‌اللهی‌ها ساکت نمی‌نشستند؛ این اتفاقات نمی‌افتاد.
انقلاب اسلامی و به تبع آن جنگ آمده بود بین حوزه‌های مختلف فردی و اجتماعی جمع کرده بود: معنویت و عدالت، حماسه و عرفان و فرد و جامعه
مجموعه حرکت‌های فکری، اندیشه‌ای، فرهنگی، نظری و رسانه‌ای که بعد از این شکل گرفت، باید با تکیه بر همین مبانی (جمع بین حوزه‌های مختلف) شکل می‌گرفت اما برعکس شد. عده‌ای فقط به معنویت دفاع مقدس پرداختند و از ابعاد دیگر آن غافل شدند و در طرف دیگر هم سنگرهای نظری محض به وجود آمد.
سیدالشهدا(ع) از همان روز اول که قیام کردند برای این امر، انگیزه‌شان اقامه عدل بود. امام خمینی(ره)
کسانی که واقعا مسلمان هستند و واقعا علاقه‌مند به اهل بیت عصمت و به پیغمبر اسلام هستند؛ از هر مذهبی که هستند؛ باید ببینید صاحب مذهب چه کرد، موسی بن عمران در زندگی‌اش چه کرد، حضرت ابراهیم در زندگی‌اش چه کرد؛ تمام این‌ها قیام کردند در مقابل جور، در مقابل ظلم. امام خمینی(ره)
آن‌هایی که خیال می‌کنند سیدالشهدا برای حکومت نیامده، خیر؛ این‌ها برای حکومت آمدند؛ برای اینکه باید حکومت دست مثل سید الشهدا باشد؛ مثل کسانی که شیعه‌ی سیدالشهدا هستند باشد؛ اصل قیام انبیا از اول تا آخر همین بوده است. در طبیعت قیام انبیا (قیام مسلحانه یا غیر مسلحانه) در مقابل همه‌ی کسانی که به جور داشتند مردم را از بین می بردند باشد. امام خمینی(ره)
مسلمان‌ها می‌بینند که این دولت‌های بزرگ؛ این قدرت‌های بزرگ؛ کسانی که فرمانبردار آن‌ها هستند؛ الان با مسلمین، با مردم؛ با مستضعفین؛ حتی با آن کسانی که مال خودشان هستند چه می‌کنند. تمام این‌ها در ظاهر می‌گویند ما اقامه‌ی عدل می‌خواهیم بکنیم. اما چه عدلی؟ عدل آمریکایی. یعنی هر کس منافع مملکتش را به ما داد؛ ما او را قبول داریم! امام خمینی(ره)
زندگی همه‌ی انبیای عالم، از آدم تا حالا؛ همه‌شان به این معنا بوده است که در مقابل جور؛ حکومت عدل می‌خواستند درست کنند.
به گوش ملت‌های ضعیف خواندند که حکومت به شما چه کار دارد؟ شما برو نمازت را بخوان؛ مسجدت را برو؛ همین! ما اگر فقط مسجد برویم و دعا بکنیم؛ همه با هم خوب می‌شوند! اما وظیفه این است که ما برویم مسجد بنشینیم دعا بخوانیم یا وظیفه این است که قیام بکنیم؟ امام خمینی(ره) با اندکی تغییر
وظیفه‌ی ما این است که همه‌چیز خودمان را در راه اسلام فدا بکنیم، همانطور که اولیای ما این کار را کردند.
اشخاصی که همه‌چیزشان را کانه دادند، مع ذالک می‌گویند کاش ما یک بچه‌ی کوچکی که داریم بزرگ بشود برود جنگ بکند؛ این‌ها حجت بر ما هستند. حجت بر کسانی هستند که نشستند در خانه و نق می‌زنند که نه نروید جایی(جنگ). امام خمینی(ره)
شما ادعیه‌ی امام سجاد را می‌بینید، دعاست، اما چه می‌کند این دعا! هم معنویات هست؛ هم قضیه‌ی حکومت هست؛ همه چیز هست؛ هم از بین بردن حکومت ظلم است. امام خمینی(ره)
اولین ساختار بانکداری توسط زرگرها و یهودیان ایجاد شد تا مازاد اندوخته تجار و سرمایه‌داران را در جایی به امانت نگه دارند. تاجر در مقابل پرداخت پول، رسیدی از زرگر دریافت می‌کرد. زرگر این پول را به عنوان وام و یا نزول به دیگران قرض می‌داد و در مقابل آن سود می‌گرفت. به این ترتیب بر مقدار پول اولیه افزوده می‌شد. زرگر مقداری از این سود را نیز به صاحب اصلی پول پرداخت می‌کرد و این، آغاز نظام بانکی بود.
واژه‌ی بانک از کلمه‌ی ایتالیایی "بنکو" به معنی نیمکت گرفته شده است. ایتالیایی‌ها در قرون وسطی به هنگام انجام معاملات تجاری روی نیمکت می‌نشستند. این واژه به تدریج وارد زبان‌های مختلف شد و مطابق با ادبیات و آداب و رسوم آن‌ها تغییر کرد و به کلمه‌ی بانک تبدیل شد اما ماهیت اصلی خود، یعنی ربا را فراموش نکرد.
عمدتا وظیفه‌ی بانکداری را خاندان‌هایی متقبل می‌شدند که در عرصه‌ی ربا و نزول، ید طولایی داشتند و نسبت به مسائل مالی، نفوذ اقتصادی و سیاسی در جامعه داشتند و تنها مسئله‌ای که برایشان مهم جلوه می‌کرد؛ مسئله‌ی سود و سودآوری بود؛ از این طریق جیب رعیت جامعه را خالی می‌کردند تا همیشه بهترین‌ها برای آن‌ها باشد.
هرچند قبل از دوره‌ی هخامنشی، بانکداری به طرز ابتدایی مرسوم بود ولی در انحصار معابد و شاهزادگان قرار داشت، سپس در زمان هخامنشیان بازرگانی رونق یافت و پول مسکوک رایج شد. معروف‌ترین این بانک‌ها اجیبی (اگیبی) بود که به مهاجران یهودی مقیم بابل تعلق داشت و به کلیه‌ی امور بانکی از قبیل سپرده، اعطای وام و رهن گرفتن املاک می‌پرداخت و سرمایه آن هم برای خرید و فروش منازل، احشام، غلامان و کشتی‌های حامل کالا به کار می‌رفت.
اقتصاد یهود در مسیحیت نیز بی‌تاثیر نبود، از جمله دخالت‌های مدیچی‌ها در انتخاب پاپ که بعدها به تفصیل بدان خواهیم پرداخت، یا حتی مبارزه کاتولیک‌ها با زرسالاران یهودی در سال ۱۸۸۰ میلادی به پیدایش بانک کاتولیک "یونیون جنرال" انجامید که ساده‌لوحانه تصور می‌رفت می‌تواند به نفوذ زرسالاران یهودی در اقتصاد فرانسه پایان دهد. این بانک با دسیسه‌ی آشکار روچیلدها و ورشکسته شد و پیامد این حادثه، ایجاد موجی از نفرت علیه زرسالاران یهودی بود.
در پروتکل شماره ۱۶ یهود آمده است: "آن‌ها در صدد آن هستند که برای سلطه بر جهان ثروت‌های عظیم، منابع طبیعی و... که جوامع غیریهودی در اختیار دارند را به انحصار خود درآورند."
خاندان راکفلر در عصر کنونی یکی از معدود گروه‌هایی هستند که قادر به نفوذ در هر مسئله و برنامه‌ای می‌باشند تا آنجا که در هیچ خرابکاری اساسی بین‌المللی نیست که به نام راکفلرها نرسید؛ پروژه‌ی تراریخته، بانکداری بین‌المللی و بانک‌های چندملیتی، نفوذ در صنعت سینما، فعالیت‌های سیاسی مانند حمایت از پهلوی‌ها و کمک بسیار زیادشان به پهلوی دوم و... .
راکفلرها نیز برای خودشان یک دستگاه امنیتی و اطلاعاتی داشتند تا به وسیله آن نسبت به هر اتفاقی که در آینده رخ می‌دهد، آگاه شوند. علت این کار نیز بقای "خاندان راکفلر" است تا خللی در روند فعالیت‌های مال و اقتصادی ایشان ایجاد نشود. مهره‌های اصلی که از طرف غرب برای گفتگو با ایران انتخاب می‌شدند از طریق بنیادهای سوروس و راکفلر حمایت مالی می‌شدند و با مجموعه‌ای از دستگاه‌های مخفی و سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و برخی کشورهای غربی در ارتباط بودند.
در سده‌ی نوزدهم و بیستم این خاندان نامدار (روچیلدها) نماد بانکداری و یهودیت معاصر شدند. بانکدارانی که بر آمریکا نیز تسلط دارند و در ایام جنگ جهانی به آمریکا پیام می‌دهند، ما ایالات متحده را در این جنگ به عنوان متحد خود می‌بریم، قیمت شما پس از پیروزی در جنگ و شکست دادن آلمان و اتریش و مجارستان این است که باید فلسطین را به ما بپردازید.
همچنین در "دانشنامه فلسطین" پیرامون نفوذ روچیلدها در شهرک‌سازی صهیونیست‌ها در فلسطین آمده‌ست: اما دیری نپایید که این شرکت‌ها دچار زیان‌های سنگینی شدند و با تکیه بر حمایت خارجی، به ویژه بارون روچیلد روی آوردند. این حمایت نسبت به شهرک‌های قدیمی بود که امکان داشت پا برجا بمانند و همچنین باعث شد سه شهرک دیگر(رحوبوت، مشمار هیاردن و الخیضره) در سال ۱۸۹۰ ساخته شوند.