eitaa logo
سفیر روشنگری
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
11.6هزار ویدیو
35 فایل
❁﷽❁ تاسیس؛ "۹۸/۲/۸" با موضاعات روشنگرانه در مسیر زندگی متعالی تحرک،پویایی و رشد و کمال... ارتباط با ما؛← @Zkha1397 کانال های دیگر ما با موضوعی بسیار متفاوت← 🥀 @morvaridkhaky 🥪 @ye_loghmeh
مشاهده در ایتا
دانلود
سفیر روشنگری
🌹ما همه #عمار های#رهبر آزاده ایم 🌱لب گشاید،بهر یاری اش همه جان 🌹داده ایم 🌹تا #قیامت صف به صف لشگر
♦️باید مثل هوشیار بود و فهمید که وظیفه چیست رهبرمعظم انقلاب: چرا شما عمار را «سلام‌اللَّه‌علیه» میگویید، ولی نسبت به یکی دیگر از صحابی - رفیق عمار - که او هم از مکه بوده ♦️ و در کتک خورده است، «سلام‌اللَّه‌علیه» نمیگویید؟ چون عمار در وقت حساس اشتباه نکرد و فهمید؛ ولی او اشتباه کرد.، خط عمار را خط مستقیم میگویند. به نظر من، عمار هنوز هم ناشناخته است. ♦️عمار یاسر را خود ماها هم درست نمیشناسیم. عمار یاسر، یک قاطعه‌ی الهی است.من در زندگی امیرالمؤمنین (علیه‌الصّلاةوالسّلام) که نگاه کردم، دیدم هیچ‌کس مثل عمار یاسر نیست؛ یعنی از صحابه‌ی رسول‌اللَّه، هیچ‌کس نقش را در طول این مدت نداشت. ♦️آنان زنده نماندند، ولی ایشان حیات بابرکتش ادامه پیداکرد.هر وقت برای یک ذهنی در مورد اصحاب پیش آمد ♦️ - یعنی در یک گوشه پیدا شد - زبان این مرد، مثل سیف قاطع جلو رفت و قضیه را حل کرد. در اول خلافت حضرت همین‌طور، در قضایای جمل و صفین هم همین‌طور، تا در صفین به شهادت رسید. باید مثل عمار هوشیار بود و فهمید که وظیفه چیست. ♥️ نهم صفر شهادت عمار یاسر در سال ۳۷ هجری قمری @Safir_Roshangari🇮🇷
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸چرا امام اجازه می داد دستش را ببوسند؟🔸 ، غذای ساده خوردن نیست. تواضع، است. اگر وظیفه انسان بالای مجلس نشستن است، همین ثواب را دارد. امام در دوره شاه از زندان آزاد شد. خدا رحمت کند برادرم آمده بود امام راحل را در این وضعیت دیده بود. گفت دو تا متکا این طرف و آنطرف امام گذاشته بودند. مردم می آمدند و دست امام را بوسه می زدند! امام دستش را نمی کشید! این تواضع است. چون وظیفه‎اش است. می خواهد را به رژیم نشان بدهد. می خواهد ارادت مردم به خودش را به دشمن نشان دهد. وگرنه این نیست که از دست بوسیدن لذت ببرد. وظیفه‎اش را انجام می داد. مأمون به امام رضا (ع) مجبور کرد که ولیعهد باشد، حضرت گفت: این کار را از من نخواه. گفت: اختیاری نیست. می خواهی با من مقابله کنی؟ من هم نوع دیگری رفتار می کنم؛ یعنی تو را می کشم. حضرت کرهاً (از روی کراهت) قبول کرد. حالا ولیعهد شده، دو برادر بودند به نام حسن بن سهل و فضل بن سهل. اینها همه کاره‎های مأمون هستند. این وزیر ارشد می آید پیش امام رضا -پیش ولیعهد-. حضرت دارند با یکی از یارانشان صحبت می کنند. ایستاده جلوی درب. حضرت به حرفشان ادامه دادند. مدت‎ها اذن (اجازه) داخل شدن به او نمی دهند. بعد حضرت می گوید کاری داری؟ اجازه می دهند که بیاید داخل. اما اذن نشستن را به او نمی دهند. مطلبش را می گوید و حضرت جوابش را می دهند، می رود. دیگران نباید این کار را بکنند. برایشان است. امام در یک تواضعی است نسبت به خدا که اینگونه بی اعتنایی ها، او را متکبر نمی کند. او آنچنان ذلت باطنی دارد که این بی اعتنایی ها غرور برایش نمی آورد. آقای گورباچف، آقای شوارد نادزه را فرستاده بود که پاسخ پیام امام را بیاورد. امام خیلی عادی آمد. این وقتی می خواست پیام را بدهد میلرزید. امام هم وقتی که این فرد پیام را ابلاغ کرد گفت: اینها جواب من نیست. دستش را به علامت ردّ حرکت می داد. گفت: اینها جواب من نیست، من می خواستم دری بر دنیای جدیدی به روی شما باز کنم. ببین! پس اخلاق و تواضع و بندگی خدا کردن، حرف خدا گوش دادن است. تواضع، این است. باید نگاه کند ببیند تکلیف چیست؟ عمده این است که انسان وقتی می خواهد کاری کند داشته باشد. @safir_roshangari🇮🇷